English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (25 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
filing U 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
jobs U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
job U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
bubble sort U روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
exchanged U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm U الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanging U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
queue U نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queued U نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
manager U نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
managers U نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queueing U نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queues U نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
tile U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tiles U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
queued U تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queueing U تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queue U تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queues U تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
radialized U دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو
sequences U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
queues U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queueing U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queued U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queue U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
format U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
minimal tree U درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
sort U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
languages U زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند
language U زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند
card U روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards U روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
major sort key U یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
graduate U مرتب کردن
marshals U مرتب کردن
regularize U مرتب کردن
regularised U مرتب کردن
marshal U مرتب کردن
regularized U مرتب کردن
regularizes U مرتب کردن
regularizing U مرتب کردن
graduates U مرتب کردن
cleaned U مرتب کردن
cleanest U مرتب کردن
cleans U مرتب کردن
regularising U مرتب کردن
marshaling U مرتب کردن
collate U مرتب کردن
marshalled U مرتب کردن
regularises U مرتب کردن
clean U مرتب کردن
lineup U مرتب کردن
straighten up <idiom> U مرتب کردن
order U مرتب کردن
marshaled U مرتب کردن
put straight U مرتب کردن
concert U مرتب کردن
tidied U مرتب کردن
tidier U مرتب کردن
to put to rights U مرتب کردن
to cleanvp U مرتب کردن
arranging U مرتب کردن
clear up U مرتب کردن
arranges U مرتب کردن
arranged U مرتب کردن
arrange U مرتب کردن
concerts U مرتب کردن
to map out U مرتب کردن
set in order U مرتب کردن
fix up U مرتب کردن
collated U مرتب کردن
collocates U مرتب کردن
collocating U مرتب کردن
graduating U مرتب کردن
collocated U مرتب کردن
collocate U مرتب کردن
collates U مرتب کردن
draw up U مرتب کردن
tidies U مرتب کردن
collating U مرتب کردن
tidiest U مرتب کردن
tidy U مرتب کردن
tidying U مرتب کردن
internal sort U مرتب کردن درونی
insertion sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن
ripple sort U مرتب کردن موجی
selection sort U مرتب کردن گزینشی
pick up <idiom> U تمیز ،مرتب کردن
setting up U نهادن مرتب کردن
redd U مرتب کردن رهاساختن
to fix up U مرتب کردن جادادن
oscillating sort U مرتب کردن نوسانی
squaring U مرتب کردن کلاه
block sort U مرتب کردن بلاکی
collating sort U مرتب کردن داده
squared U مرتب کردن کلاه
squares U مرتب کردن کلاه
shipshape U مرتب کردن منظم
sets U نهادن مرتب کردن
quicksort U مرتب کردن سریع
data processing U مرتب کردن داده ها
square U مرتب کردن کلاه
reorder U دوباره مرتب کردن
tree sort U مرتب کردن درختی
distributive sort U مرتب کردن توزیعی
bubble sort U مرتب کردن حبابی
set U نهادن مرتب کردن
trafficking U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficked U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffics U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
radix sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن مبنایی
polyphase sort U مرتب کردن چند فازی
multireel sorting U مرتب کردن چند حلقهای
clear the decks <idiom> U همه جارا مرتب کردن
sequences U به ترتیب مرتب کردن دنباله
multifile sorting U مرتب کردن چند فایلی
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
juxtaposition U مرتب کردن موضوعات در کنار هم
sorting network U شبکه مرتب کردن داده ها
collections U و مرتب کردن در پایگاه داده
collection U و مرتب کردن در پایگاه داده
exchange sorting algorithm U مرتب کردن به روش حبابی
multipass sort U مرتب کردن چند گذری
batch processing U سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
organises U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize U مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjusts U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
selectively U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selective U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
organising U مرتب کردن ارایش دادن موضع
make room for someone or something <idiom> U برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
alphameric U مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
adjusting U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
quicksort U روش مرتب کردن سریع فایل
organizes U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizing U مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjust U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
scheduling U مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
filing system U روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
drum sorting U مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
alphasort U مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
divides U پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
divide U پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
justifying U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
permutation U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutations U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
digital sorting U روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
format U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
formats U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
chronologize U بترتیب زمان قراردادن موافق تاریخ مرتب کردن
pass U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
organizations U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
passed U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
clock U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
organisations U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
clocks U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
organization U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
passes U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
justifies U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
justify U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
justification U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justifications U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
stack U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacks U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
semi processed data U داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
sorted U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
internal sort U مرتب کردن برنامه فقط با استفاده از حافظه اصلی سیستم
mercury delay line U روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
sorts U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sort U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
weighting U مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
WAVE file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
WAV file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
format U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
formats U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com