English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
complement U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complemented U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complementing U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complements U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
decimals U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimal U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
carrying U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carries U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carried U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carry U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
flags U نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
flag U نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
logic U سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
complements U تبدیل یک عدد دودویی
complement U تبدیل یک عدد دودویی
complemented U تبدیل یک عدد دودویی
complementing U تبدیل یک عدد دودویی
boolean operation U جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
result U ناشی شدن نتیجه
resulted U ناشی شدن نتیجه
resulting U ناشی شدن نتیجه
double dabble U روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
diminished radix complement U نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
references U آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
reference U آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
masks U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
two's complement U افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
mask U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
inverting U تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverts U تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
invert U تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
conversions U استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
conversion U استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
coupler U وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
dyadic operation U عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
low cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
tortious liability U ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
bipolar U روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
It wI'll eventually pay off. U با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
to be a foregone conclusion <idiom> U نتیجه حتمی [نتیجه مسلم] بودن
look ahead U جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
separations U تفریق
separation U تفریق
subtraction U تفریق
subrtraction U تفریق
subraction U تفریق
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
foregone conclusion U نتیجه حتمی نتیجه مسلم
subtracts U تفریق کردن
deduce U تفریق کردن
subtract U تفریق کردن
deduced U تفریق کردن
deduces U تفریق کردن
subtracted U تفریق کردن
subtracting U تفریق کردن
deduction U کاهش تفریق
deducing U تفریق کردن
subtracter U تفریق کننده
subduct U ربودن تفریق کردن
subtracted U تفریق شدن منها کردن
subtract U تفریق شدن منها کردن
minus sign U برای تفریق یا مقدار منفی
subtractive U کاهنده دارای علامت تفریق
minus signs U برای تفریق یا مقدار منفی
subtracting U تفریق شدن منها کردن
minus U برای تفریق یا مقدار منفی
subtracts U تفریق شدن منها کردن
non return to zero U سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
adder U وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
adders U وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
hatch beam U پایه دریچه پایه دهلیز
base width U عرض پایه پهنای پایه
negatives U عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
subtrahend U در عمل تفریق , عددی که از عدد دیگر کم شود
negative U عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
borrows U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrowed U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrow U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
arithmetic U مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب
transiguration U تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
arithmetic U محاسباتی که روی اعداد انجام می شوند از قبیل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
base piece U پایه پایه استقرار
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
lesser U کمتر
much less U کمتر
in a less degree U کمتر
less U کمتر
Lt U کمتر از
minus U کمتر
minor U کمتر
short U کمتر
shorter U کمتر
less than U کمتر از
shortest U کمتر
infrequently U کمتر
two scale U دودویی
binary U دودویی
inside of a week U کمتر از یک هفته
he would not accept less U دو روز کمتر
sub- U در معنای کمتر
A smaller number . Fewer . U تعداد کمتر
low price U قیمت کمتر
minorities U بخش کمتر
cut back <idiom> U استفاده کمتر
minority U بخش کمتر
inside of a week U در یک هفته کمتر
pure binary U دودویی محض
binary cell U سلول دودویی
row binary U دودویی سطری
binary cell U یاخته دودویی
binary card U کارت دودویی
binary variable U متغیر دودویی
binary arithmetic U حساب دودویی
heap U درخت دودویی
binary loader U انباشتگر دودویی
column binary U دودویی ستونی
binary tree U درخت دودویی
binary tape U نوار دودویی
bits U رقم دودویی
binary number U عدد دودویی
chinese binary U دودویی چینی
binary digit U رقم دودویی
binary operation U عمل دودویی
binary numeral U رقم دودویی
heaping U درخت دودویی
heaps U درخت دودویی
binary point U ممیز دودویی
binary chop U جستجوی دودویی
binary code U رمز دودویی
binary coded U به رمز دودویی
bit U رقم دودویی
binary counter U شمارنده دودویی
binary deck U دستینه دودویی
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
less than container load U کمتر از فرفیت کانتینر
strokes U راندن کمتر از فرفیت
below par U کمتر از بهای اسمی
ammo minus U مهمات کمتر از نصف
le U to Equal or Than Less کمتر از یا برابر با
shorthanded U ادامه با بازیگر کمتر
underprice U قیمت کمتر از رقیب
shoat U خوک کمتر از یک سال
short-changing U کمتر پول دادن
short-changes U کمتر پول دادن
short-changed U کمتر پول دادن
below par U کمتر از ارزش اسمی
short-change U کمتر پول دادن
hypotrophy U رشد کمتر ازمعمول
under U پایین تراز کمتر از
underexpose U کمتر از حد لزوم در معرض
stroked U راندن کمتر از فرفیت
underquote U کمتر مظنه دادن
stroking U راندن کمتر از فرفیت
under- U پایین تراز کمتر از
stroke U راندن کمتر از فرفیت
row binary card U کارت دودویی سطری
equivalent binary digits U ارقام دودویی معادل
binary arithmetic operation U عملکرد ریاضی دودویی
binary number system U سیستم عددنویسی دودویی
binary notation U نشان گذاری دودویی
one's complement U معکوس یک عدد دودویی
sequence U مجموعهای از ارقام دودویی
binary coded decimal U دهدهی به رمز دودویی
binary synchronous communication U ارتباطات همزمان دودویی
sequences U مجموعهای از ارقام دودویی
complemented U معکوس یک عدد دودویی
complements U معکوس یک عدد دودویی
complement U معکوس یک عدد دودویی
equivalent binary digits U ارقام دودویی هم ارز
complementing U معکوس یک عدد دودویی
lessens U کمتر شدن تخفیف یافتن
lessening U کمتر کردن تقلیل دادن
reduced charge U خرج کمتر یا پایین تر توپ
lessening U کمتر شدن تخفیف یافتن
lessened U کمتر کردن تقلیل دادن
infant U بچه کمتر ازهفت سال
lessens U کمتر کردن تقلیل دادن
lessened U کمتر شدن تخفیف یافتن
lessen U کمتر کردن تقلیل دادن
embryos U جنین کمتر از هشت هفته
infants U بچه کمتر ازهفت سال
weanling U کره اسب کمتر از یک سال
he is well preserved U کمتر نشان پیری در او پیداست
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
lessen U کمتر شدن تخفیف یافتن
embryo U جنین کمتر از هشت هفته
invert U تغییر اعداد در محیط دودویی
inverting U تغییر اعداد در محیط دودویی
bisync U synchronouscommunication binaryارتباطات همزمان دودویی
inverts U تغییر اعداد در محیط دودویی
reflected binary code U رمز دودویی منعکس شده
bsc U SynchronousCommunication Binaryارتباطات هماهنگ دودویی
undervalues U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
nursery schools U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
undervaluing U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervalue U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com