English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
heap U توده
heap U کپه
heap U کومه
heap U پشته
heap U انبوه گروه
heap U جمعیت
heap U توده کردن پرکردن
heap U انبوه
heap U درخت دودویی
heap U فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
heap U مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heap U مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hoo heap U هوهاپ
slag heap U تپهوسایلوموادیککارخانه
hoo heap U کنترل نفس
heap sort U sort tree
heap of sand U توده ماسه
application heap U حافظه پایه
application heap U پشته کاربردی
scrap heap U انبار کالای قراضه
scrap-heap U انبار کالای قراضه
scrap heap policy U رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap U به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap U کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap U به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com