Perdic | یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	borland international U	یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	compaq computer corporation U	شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
	radio sheck U	یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
	ibm personal system/ U	IBخانوادهای از سیستمهای ریزکامپیوتر تولید شده توسط شرکت
	apple U	نوعی ریزکامپیوتر که توسط شرکت کامپیوتری APPLEساخته شده است
	apples U	نوعی ریزکامپیوتر که توسط شرکت کامپیوتری APPLEساخته شده است
	appleline U	IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
	macwrite U	برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
	third party lease U	توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
	cray U	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
	pertubative U	اشفته سازنده مضطرب سازنده
	special weapons U	جنگ افزارهای ویژه
	conventional U	جنگ افزارهای معمولی
	business software U	نرم افزارهای تجاری
	supporting weapons U	جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
	menu driven software U	نرم افزارهای فهرست گرا
	controlled effects U	جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
	micro-computers U	ریزکامپیوتر
	microcomputer U	ریزکامپیوتر
	micro-computer U	ریزکامپیوتر
	letterhead U	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
	letterheads U	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
	multi platform U	که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
	trs 0tm microcomputer U	ریزکامپیوتر 08TRS-
	microcomputer ship U	تراشه ریزکامپیوتر
	microcompouter application U	کابردهای ریزکامپیوتر
	microcomputer components U	مولفههای ریزکامپیوتر
	air defense weapon control case U	روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
	flad suppression U	تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
	micro to main frame U	پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
	microcomputer development system U	سیستم توسعه ریزکامپیوتر
	mobile equipment pool U	بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
	maps U	در ریزکامپیوتر به جای محلی از حافظه
	macpaint U	یک برنامه ترسیم برای ریزکامپیوتر
	map U	در ریزکامپیوتر به جای محلی از حافظه
	micro to mainframe link U	اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
	limited company U	شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
	constituent company U	شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
	cp/m U	سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها
	apples U	یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
	apple U	یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
	wells U	در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
	advanced U	که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد
	well U	در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
	microcomputer U	طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
	micros U	طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
	micro U	طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
	platform U	نرم افزار یا شبکهای که میتواند با سخت افزارهای مختلف ناسازگار کار کند و متصل شود
	mouses U	خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
	mouse U	خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
	platforms U	نرم افزار یا شبکهای که میتواند با سخت افزارهای مختلف ناسازگار کار کند و متصل شود
	international finance corporation U	شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
	parent company U	شرکت مادر شرکت مرکزی
	micro prolog U	PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
	privates U	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
	private U	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
	outsource U	به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
	dragger U	شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
	microprocessors U	متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
	microprocessor U	متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
	west coast computer faire U	یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
	sna U	روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
	superscripsit U	بسته نرم افزاری که به منظور پردازش کلمه درسیستمهای ریزکامپیوتر بکارمی رود
	radius of integration U	شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
	acrobats U	که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
	acrobat U	که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
	component U	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
	components U	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
	paperless U	شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
	scripsit U	بسته نرم افزاری که برای پردازش کلمه روی سیستمهای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio بکار می رود
	houses U	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
	housed U	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
	house U	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
	systems network architecture U	روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
	business group U	شرکت سهامی [شرکت]
	body corporate U	شرکت شرکت سهامی
	trsdos U	System Operating ShackDisk Radio Tandyسیستم عاملی برای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio
	fabricant U	سازنده
	wright U	سازنده
	fabricator U	سازنده
	makers U	سازنده
	maker U	سازنده
	constructive U	سازنده
	fomative U	سازنده
	instrumentalist U	سازنده
	instrumentalists U	سازنده
	concoctor U	سازنده
	manufacturers U	سازنده
	producer U	سازنده
	producers U	سازنده
	constituent U	سازنده
	constituents U	سازنده
	constructor U	سازنده
	component U	سازنده
	manufacturer U	سازنده
	components U	سازنده
	builders U	سازنده
	compositor U	سازنده
	compositors U	سازنده
	builder U	سازنده
	purificative U	پا سازنده تطهیری
	procreator U	موجد سازنده
	qualificatory U	محدود سازنده
	melodist U	سازنده ملودی
	vitiator U	تباه سازنده
	presentive U	مجسم سازنده
	manufacturer's agent U	نماینده سازنده
	qualifier U	ملایم سازنده
	procreation U	سازنده زایش
	qualifiers U	ملایم سازنده
	lubricates U	روان سازنده
	separative U	جدا سازنده
	composer U	سازنده مصنف
	composers U	سازنده مصنف
	spoiler U	فاسد سازنده
	sonneteer U	سازنده غزل
	supersessive U	لغو سازنده
	suppressive U	موقوف سازنده
	suppressor U	موقوف سازنده
	renovator U	باز نو سازنده
	factor U	سازنده فاکتور
	refrigrative U	خنک سازنده
	refrigerative U	خنک سازنده
	lubricate U	روان سازنده
	lubricated U	روان سازنده
	subjugator U	مطیع سازنده
	lubricating U	روان سازنده
	component U	جزء سازنده
	ingredients U	عنصر سازنده
	ingredient U	عنصر سازنده
	builders U	موسس سازنده
	builder U	موسس سازنده
	elucidatory U	روشن سازنده
	enslaver U	بنده سازنده
	fabricator U	سازنده وسایل
	restrictive U	محدود سازنده
	dispossessor U	بی بهره سازنده
	dissipative U	پراکنده سازنده
	manufacturers' agent U	نماینده سازنده
	distractive U	پریشان سازنده
	alterative U	دگرگون سازنده
	deific U	خدا سازنده
	components U	جزء سازنده
	film developer U	سازنده فیلم
	incorporator U	یکی سازنده
	inveigler U	گمراه سازنده
	irradiative U	روشن سازنده
	depletive U	تهی سازنده
	factors U	سازنده فاکتور
	assuror U	مطمئن سازنده
	lubricant U	روان سازنده
	lubricants U	روان سازنده
	assurer U	مطمئن سازنده
	lutist U	سازنده عود
	manifestative U	اشکار سازنده
	coordinative U	متناسب سازنده
	computer manufacturer U	سازنده کامپیوتر
	interceptive U	جدا سازنده
	army component U	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
	ceramist U	سازنده فروف سفالین
	boilermaker U	سازنده دیگ بخار
	boiler maker U	سازنده دیگ بخار
	reflectional U	بازتابنده منعکس سازنده
	producer advertising U	تبلیغ توسط سازنده
	ceramicist U	سازنده فروف سفالین
	purificatory U	پاک سازنده تطهیری
	paper stainer U	سازنده کاغذهای دیواری
	original equipment manufacturer U	سازنده تجهیزات اصلی
	procurer U	فراهم سازنده جاکش
	diallist U	سازنده ساعت افتابی
	ideologue U	سازنده ایده ئولوژی
	indican U	ماده سازنده نیل
	formative U	ترکیب کننده سازنده
	elucidative U	تفسیری روشن سازنده
	manufacturer's software U	نرم افزار سازنده
	composition U	نسبت اجزاء سازنده
	composition U	نسبت اجزای سازنده
	compositions U	نسبت اجزاء سازنده
	compositions U	نسبت اجزای سازنده
	reflective U	بازتابنده منعکس سازنده
	mitigatory U	سبک سازنده مخفف
	loathful U	دافع بیرغبت سازنده
	metrist U	سازنده نظم وشعر
	toyer U	سازنده اسباب بازی
	wright U	کارگر سازنده نجار
	manufacturers U	تولید کننده سازنده
	manufacturer U	تولید کننده سازنده
	microprocessors U	قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
	microprocessor U	قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
	illusive U	گمراه کننده مشتبه سازنده
	pictorial U	تصویر نما مجسم سازنده
	producers U	عمل اورنده سازنده باراورنده
	mitigative U	سبک سازنده تخفیف دهنده
	producer U	عمل اورنده سازنده باراورنده
	data general corporation U	سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
	illusory U	گمراه کننده مشتبه سازنده
	assimilator U	تحلیل برنده همانند سازنده
	unisys U	یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
	honeywell U	یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
	carver U	قلم سنگ تراشی سازنده
	pastoralist U	سازنده شعرهای روستایی چوپان