Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bridge rectifier
U
یکسو کننده پلوار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectifier
U
یکسو کننده
vapor rectifier
U
یکسو کننده جیوهای
point contact rectifier
U
یکسو کننده نقطهای
mercury vapor rectifier tube
U
یکسو کننده جیوهای
silicon rectifier
U
یکسو کننده سیلیسیمی
rectifying valve
U
شیر یکسو کننده
arc rectifier
U
یکسو کننده جیوهای
argon bulb rectifier
U
یکسو کننده ارگنی
constant potential rectifier
U
یکسو کننده با ولت ثابت
silicon controlled restifier
U
یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
welded contact rectifier
U
یکسو کننده نقطهای جوش شده
bridging set
U
دستگاه پلوار
bridge circuit
U
مدار پلوار
single ended
U
یکسو
unidirectional
U
یکسو
away
U
یکسو
demodulate
U
یکسو کردن
rectification
U
یکسو کردن
unidirectional current
U
جریان یکسو
rectifier
U
یکسو ساز
single ended spanner
U
اچار یکسو
rectified
U
یکسو کردن
rectify
U
یکسو کردن
frequency demodulation
U
یکسو کردن
rectifies
U
یکسو کردن
direct current
U
جریان یکسو
selenium rectifier
U
یکسو کنندهء سلنیومی
sides
U
در یکسو قرار دادن
dry disc rectifier
U
یکسو ساز خشک
planononvex
U
یکسو پهن و یکسوکوژ
side
U
در یکسو قرار دادن
lop sided
U
یکسو سنگین یک سوسبک
two way rectification
U
یکسو سازی دو راهه
dry plate rectifier
U
یکسو ساز خشک
three phase rectifier
U
یکسو ساز سه فازه
half duplex
U
پروتکل کامل یکسو
planononcave
U
یکسو پهن و یکسوکاو
meniscus
U
شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
rectified
U
یکسو کردن اصلاح کردن
rectifies
U
یکسو کردن اصلاح کردن
rectify
U
یکسو کردن اصلاح کردن
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
whisperer
U
پچ پچ کننده
refutatory
U
رد کننده
refutative
U
رد کننده
refuser
U
رد کننده
crepitant
U
خش خش کننده
fillers
U
پر کننده
solver
U
حل کننده
filler
U
پر کننده
fillet
U
پر کننده
tracker
U
پی کننده
noncommittal
U
رد کننده
mitigative
U
کم کننده
commulator
U
یک سو کننده
surfy
U
کف کننده
percutient
U
دق کننده
deletive
U
حک کننده
sensor
U
حس کننده
fizzy
U
کف کننده
ear-splitting
U
کر کننده
deflective
U
کج کننده
fillets
U
پر کننده
filleting
U
پر کننده
attacking
U
تک کننده
squelcher
U
له کننده
squasher
U
له کننده
filleted
U
پر کننده
crusher
U
له کننده
mumbler
U
من من کننده
bidder
U
کننده
catterer
U
پچ پچ کننده
rebutter
U
رد کننده
trackers
U
پی کننده
jaberer
U
پچ پچ کننده
renunciant
U
کننده
renunciant
U
رد کننده
bandwidth
U
یچ کننده
prattfall
U
پچ پچ کننده
mitigatory
U
کم کننده
skittish
U
رم کننده
solvents
U
اب کننده
solvent
U
اب کننده
attenuant
U
اب کننده
repudiationist
U
رد کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com