Total search result: 201 (19 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
using agency U |
یکان استفاده کننده |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
line replacement U |
یکان تعویض کننده یکان جبهه |
 |
 |
user freindly U |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
 |
 |
marshaller U |
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان |
 |
 |
procuring activity U |
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده |
 |
 |
staging unit U |
یکان بارگیری کننده |
 |
 |
requesting unit U |
یکان تقاضا کننده |
 |
 |
requesting unit U |
یکان درخواست کننده |
 |
 |
detachment U |
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه |
 |
 |
detachments U |
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه |
 |
 |
dominant user U |
یکان مصرف کننده عمده |
 |
 |
naval support U |
یکان پشتیبانی کننده دریایی |
 |
 |
components U |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
 |
 |
component U |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
 |
 |
exerciser U |
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید |
 |
 |
homogeneous computer network U |
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند |
 |
 |
freddie U |
اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی |
 |
 |
oases U |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
 |
 |
oasis U |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
 |
 |
fire unit U |
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه |
 |
 |
army component U |
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی |
 |
 |
vectored attacks U |
تک غیر مستقیم هواپیما به هدف با استفاده از هدایت یک یکان زمینی مستقر دراطراف هدف |
 |
 |
fuel cooled oil cooler U |
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود |
 |
 |
zeroed out U |
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر |
 |
 |
force augmentation U |
تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان |
 |
 |
visit of courtesy U |
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر |
 |
 |
tenant U |
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی |
 |
 |
tenants U |
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی |
 |
 |
detail U |
شرح مفصل یکان بقیه یکان |
 |
 |
designation U |
عنوان یکان یاشخص معرف یکان |
 |
 |
designations U |
عنوان یکان یاشخص معرف یکان |
 |
 |
detailing U |
شرح مفصل یکان بقیه یکان |
 |
 |
subactivity U |
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه |
 |
 |
parent U |
یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی |
 |
 |
combat arms U |
یکان رزمی یکان درگیر در رزم |
 |
 |
user U |
استفاده کننده |
 |
 |
users U |
استفاده کننده |
 |
 |
utilizer U |
استفاده کننده |
 |
 |
interserviceable U |
قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی |
 |
 |
user program U |
برنامه استفاده کننده |
 |
 |
user's terminal U |
ترمینال استفاده کننده |
 |
 |
user group U |
گروه استفاده کننده |
 |
 |
using agency U |
مقام استفاده کننده |
 |
 |
dominant user U |
استفاده کننده عمده |
 |
 |
end user U |
استفاده کننده نهایی |
 |
 |
computer user U |
استفاده کننده کامپیوتر |
 |
 |
user's manual U |
کتاب راهنمای استفاده کننده |
 |
 |
user oriented language U |
زبان استفاده کننده گرا |
 |
 |
user area U |
فضای مخصوص استفاده کننده |
 |
 |
multiple user system U |
سیستم چند استفاده کننده |
 |
 |
user profile U |
جدول نمودار استفاده کننده |
 |
 |
computer users group U |
گروه استفاده کننده کامپیوتر |
 |
 |
transfer processing U |
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر |
 |
 |
tactical element U |
یکان رزمی یکان تاکتیکی |
 |
 |
gainer U |
کسیکه سود میبرد استفاده کننده |
 |
 |
unit mill U |
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون |
 |
 |
user programmable terminal U |
ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده |
 |
 |
delimiting U |
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها |
 |
 |
user defined key U |
کلید تعریف شده توسط استفاده کننده |
 |
 |
delimits U |
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها |
 |
 |
delimit U |
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها |
 |
 |
hot zone U |
ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده |
 |
 |
delimited U |
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها |
 |
 |
user defined function U |
عملکردی که توسط استفاده کننده تعریف شده است |
 |
 |
log in name U |
نامی که توسط ان سیستم کامپیوتر استفاده کننده را می شناسد |
 |
 |
signing on U |
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده |
 |
 |
task unit U |
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد |
 |
 |
shadower U |
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن |
 |
 |
merge print program U |
برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند |
 |
 |
feep U |
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند |
 |
 |
configured off U |
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است |
 |
 |
configured in U |
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است |
 |
 |
configured out U |
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است |
 |
 |
wrming message U |
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود |
 |
 |
computer nik U |
استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند |
 |
 |
command information program U |
برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان |
 |
 |
layouts U |
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ |
 |
 |
layout U |
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ |
 |
 |
third party lease U |
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد |
 |
 |
quadratic quotient search U |
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند |
 |
 |
soft keys U |
کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند |
 |
 |
field alterable control element U |
یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند |
 |
 |
ecl U |
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر |
 |
 |
text U |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
 |
 |
texts U |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
 |
 |
rat's nest U |
یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند |
 |
 |
collective goods U |
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود |
 |
 |
readiness condition U |
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان |
 |
 |
beachmaster's unit U |
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله |
 |
 |
logo U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو |
 |
 |
subschema U |
زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای |
 |
 |
poaching U |
دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست |
 |
 |
producer's goods U |
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند |
 |
 |
dependent U |
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست |
 |
 |
user library U |
کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر |
 |
 |
aeromedical unit U |
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی |
 |
 |
casualty staging unit U |
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران |
 |
 |
cellular unit U |
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا |
 |
 |
guiden U |
پرچم یکان پرچم نماینده یکان |
 |
 |
staging unit U |
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری |
 |
 |
division slice U |
یکان استاندارد لشگری یکان لشگری |
 |
 |
sysgen U |
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم |
 |
 |
self- U |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
digits U |
نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است |
 |
 |
digit U |
نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است |
 |
 |
air cooled oil cooler U |
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند |
 |
 |
upload U |
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور |
 |
 |
filename U |
اسم سه حرفی که به همران اسم فایل بیان کننده نوع استفاده فایل است |
 |
 |
dead time U |
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود |
 |
 |
dead freight U |
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود |
 |
 |
vertical U |
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی |
 |
 |
idles U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
idle U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
idled U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
frees U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
freeing U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
freed U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
free U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
idlest U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
capacity U |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
 |
 |
capacities U |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
 |
 |
fourth generation computers U |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند |
 |
 |
bitmap U |
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و... |
 |
 |
corrector U |
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده |
 |
 |
quad U |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
 |
 |
quads U |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
 |
 |
composite demand U |
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی |
 |
 |
bands U |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
 |
 |
band U |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
 |
 |
assembler U |
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم |
 |
 |
ieee U |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
 |
 |
shareware U |
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد. |
 |
 |
multiuser system U |
سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر |
 |
 |
joint tenants U |
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد |
 |
 |
duplexes U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
duplex U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
common use U |
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک |
 |
 |
wimp U |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
 |
 |
PPP U |
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود |
 |
 |
wimps U |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
 |
 |
cooperative scorer U |
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک |
 |
 |
defect skipping U |
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است |
 |
 |
Hamming code U |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
 |
 |
solenoid sweep U |
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید |
 |
 |
publish U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
publishes U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
published U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
wires U |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
 |
 |
wire U |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
 |
 |
unit U |
یکان |
 |
 |
formation U |
یکان |
 |
 |
units U |
یکان |
 |
 |
singly U |
یکان یکان |
 |
 |
serviced U |
قسمت یکان |
 |
 |
command strength U |
استعداد یکان |
 |
 |
organization chart U |
نمودارسازمان یکان |
 |
 |
force basis U |
مبنای یکان |
 |
 |
advance gruard U |
یکان جلودار |
 |
 |
service unit U |
یکان خدمات |
 |
 |
organizational U |
یکان سازمانی |
 |
 |
service U |
قسمت یکان |
 |
 |
troop unit U |
یکان سربازدار |
 |
 |
motorized U |
یکان موتوری |
 |
 |
designator code U |
کد تشخیص یکان |
 |
 |
command net U |
شبکه یکان |
 |
 |
sergeants U |
سرگروهبان یکان |
 |
 |
frontalier U |
یکان مرزی |
 |
 |
detached unit U |
یکان مامورشده |
 |
 |
air command U |
یکان هوایی |
 |
 |
major command U |
یکان عمده |
 |
 |
first seargeant U |
سرگروهبان یکان |
 |
 |
distinguished unit U |
یکان ممتاز |
 |
 |
paratroop U |
یکان چترباز |
 |
 |
fire unit U |
یکان اتش |
 |
 |
separate U |
یکان مستقل |
 |
 |
strangle U |
دورافتادن از یکان |
 |
 |
troop unit U |
یکان صنفی |
 |
 |
troop basis U |
مبنای یکان |
 |
 |
composite unit U |
یکان مختلط |
 |
 |
boundary U |
حدود یکان |
 |
 |
boundaries U |
حدود یکان |
 |
 |
exempted station U |
یکان مخصوص |
 |
 |
single unit U |
یکان منفرد |
 |
 |
administrative command U |
یکان اداری |
 |
 |
retraining command U |
یکان بازاموزی |
 |
 |
march unit U |
یکان راهپیمایی |
 |
 |
single unit U |
یکان مستقل |
 |
 |
separated U |
یکان مستقل |
 |
 |
service force U |
یکان خدمات |
 |
 |
divisional unit U |
یکان لشگری |
 |
 |
shock troops U |
یکان ضربت |
 |
 |
composite U |
یکان مختلط |
 |
 |
trains U |
عقبه یکان |
 |
 |
logistical command U |
یکان لجستیکی |
 |
 |
cavalry unit U |
یکان سوارزرهی |
 |
 |
tactical command U |
یکان تاکتیکی |
 |
 |
unit training U |
اموزش یکان |
 |
 |
joint command U |
یکان مشترک |
 |
 |
sergeant U |
سرگروهبان یکان |
 |
 |
active U |
یکان کادر |
 |
 |
organic U |
یکان سازمانی |
 |