Perdic | گیتار را با پنجه گرمی می نوازد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 192 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	He has a delightful touch on the guitar . U	گیتار را با پنجه گرمی می نوازد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	guitar U	گیتار گیتار زدن
	guitars U	گیتار گیتار زدن
	palmatifid U	دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
	gittern U	گیتار
	cithern U	گیتار
	cithren U	گیتار
	cittern U	گیتار
	guitarfish U	ماهی گیتار
	steel guitar U	گیتار هاوایی
	stroke [guitar] U	زدن [گیتار] [موسیقی]
	ukulele U	یک نوع الت موسیقی شبیه گیتار
	balalaika U	بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
	balalaikas U	بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
	pentadactyl U	دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
	ardour U	گرمی
	hotness U	گرمی
	fervency U	گرمی
	ardor U	گرمی
	warmly U	به گرمی
	fieriness U	گرمی
	fervor U	گرمی
	glowed U	گرمی
	glow U	گرمی
	cordiality U	گرمی
	zing U	گرمی
	warmth U	گرمی
	heats U	گرمی
	glows U	گرمی
	ruts U	گرمی
	heat U	گرمی
	fervour U	گرمی
	rut U	گرمی
	mugginess U	گرمی
	reliance U	دل گرمی
	mettle U	گرمی غیرت
	stew U	گرمی داغی
	ebullience U	گرمی و نشاط
	zeal U	گرمی تعصب
	fervidness U	گرمی زیاد
	fervidity U	گرمی زیاد
	stewed U	گرمی داغی
	stews U	گرمی داغی
	stewing U	گرمی داغی
	prickly heat U	گرمی دانه
	i rest upon your promise U	پشت گرمی
	tepidity U	نیم گرمی
	tepefaction U	نیم گرمی
	gramme equivalent U	هم ارز گرمی
	gram equivalent U	هم ارز گرمی
	trusts U	پشت گرمی داشتن به
	trusts U	اطمینان پشت گرمی
	trusted U	پشت گرمی داشتن به
	trust U	اطمینان پشت گرمی
	She has a delightfully mellow voice . U	صدای گرمی دارد
	trusted U	اطمینان پشت گرمی
	pyrogenous U	گرمازا گرمی بخش
	gram atomic weight U	وزن گرمی اتم
	with open arms <idiom> U	با گرمی استفاده کردن
	Chess is my pastim (hobby). U	سر گرمی من شطرنج است
	gram equivalent weight U	وزن گرمی هم ارز
	eruption of rash U	درامدن گرمی دانه
	pyrogenic U	گرمازا گرمی بخش
	trust U	پشت گرمی داشتن به
	free stroke U	کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
	leaned U	خم شدن پشت گرمی داشتن
	leans U	خم شدن پشت گرمی داشتن
	warm up U	دست گرمی بازی کردن
	lean U	خم شدن پشت گرمی داشتن
	calefacient U	داروی گرم کننده گرمی ده
	He is a warn blooded person. U	آدم خون گرمی است
	milliequvalent weight U	وزن هم ارز میلی گرمی
	rest stroke U	کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
	sales talk U	مذاکره وبازار گرمی برای فروش
	horse trade U	بازار گرمی وچانه زنی درمعاملات
	To be a good conversationalist . U	دهان گرمی داشتن ( خوش صحبت بودن )
	cambric tea U	نوشابه گرمی از اب و شیر وشکر و اغلب چای
	downstream toe U	پنجه سد
	digitigrade U	پنجه رو
	griff U	پنجه
	digitation U	پنجه
	fistula U	پنجه
	cross arm U	پنجه
	paws U	پنجه
	claws U	پنجه
	fork U	پنجه
	pawing U	پنجه
	pawed U	پنجه
	forking U	پنجه
	toe U	پنجه
	paw U	پنجه
	clawing U	پنجه
	clawed U	پنجه
	claw U	پنجه
	toes U	پنجه
	pitchfork U	پنجه
	pitchforks U	پنجه
	adactylous U	بی پنجه
	talon U	پنجه
	talons U	پنجه
	fives U	پنجه
	kick up U	زدن پنجه
	palmate U	شبیه پنجه
	intoed U	پنجه بتو
	intoed U	پنجه برگشته
	toe U	با پنجه پا راندن
	toe U	با پنجه پا زدن
	leptodactyl U	باریک پنجه
	lobster claw U	پنجه خرچنگی
	pentadactylic U	پنجه دار
	knuckle-dusters U	پنجه بوکس
	brass knuckles U	پنجه بوکس
	knuckle-duster U	پنجه بوکس
	pedatifid U	پنجه وار
	lycopodium U	پنجه گرگی
	knuckle duster U	پنجه بوکس
	lycopod U	پنجه گرگی
	pentadactylous U	پنجه دار
	hellweed U	پنجه کلاغ
	heel and toe	با پنجه و پاشنه
	the mailed fist U	زور سر پنجه
	pawed U	پنجه زدن
	pawing U	پنجه زدن
	branch pipe U	پنجه اگزوز
	paws U	پنجه زدن
	tiptoe U	نوک پنجه
	tiptoed U	نوک پنجه
	wild bryony U	پنجه کلاغ
	tiptoeing U	نوک پنجه
	tiptoes U	نوک پنجه
	cat's paw U	پنجه گربه
	paw U	پنجه زدن
	fissidactyl U	پنجه شکافته
	hand post U	پنجه راهنما
	cyclamen U	پنجه مریم
	toe cap U	پنجه کفش
	cyclamens U	پنجه مریم
	sowbread U	پنجه مریم
	swine bread U	پنجه مریم
	toeless U	بدون پنجه
	fissiped U	پنجه شکافته
	cat's paws U	پنجه گربه
	square toed U	دارای پنجه مربع
	pigeon toed U	دارای پنجه برگشته
	winnowwing fan U	جام پنجه شانه
	toeplate U	نعل پنجه کفش
	ground fir U	پنجه گرگ سلاژین
	forepaw U	پنجه دست حیوانات
	forepaw U	پنجه پای جلو
	digitation U	انشعاب بشکل پنجه
	devil's claw U	خفت پنجه دیوی
	brass knuckles U	پنجه مشت زنی
	crow foot zinc U	پیل پنجه کلاغی
	pounces U	درحال حمله با پنجه
	clevis U	اتصال پنجه مفصلی
	pouncing U	درحال حمله با پنجه
	hunker U	روی پنجه پاایستادن
	pounced U	درحال حمله با پنجه
	ball of toe U	گوشت زیر پنجه پا
	pedate U	پنجه دار شبیه پا
	pounce U	درحال حمله با پنجه
	monkey fist U	گره پنجه میمون
	lumbrical U	ماهیچه انگشت یا پنجه
	pigeon toed U	دارای پنجه خمیده بداخل
	hand to hand U	دسته و پنجه نرم کردن
	base thickness of buttress U	عرض پنجه پشت بند
	hand-to-hand U	دسته و پنجه نرم کردن
	scoop U	پنجه ماشین خاک برداری
	scoops U	پنجه ماشین خاک برداری
	cross swords U	دست و پنجه نرم کردن
	scooped U	پنجه ماشین خاک برداری
	syndactylism U	پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
	scooping U	پنجه ماشین خاک برداری
	fingering U	پنجه گذاری انگشت کاری
	toe off U	جدا شدن پنجه پا از زمین
	heat muff U	پوشش اطراف پنجه اگزوز
	pentadactylate U	دارای پنج زائده شبیه پنجه
	Foxglove U	گل پنجه علی [در تهیه رنگ زرد]
	Ravishingly beautiful. U	مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
	palmipede U	پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
	cats paw U	الت دست دیگران گره پنجه گربهای
	tap dance U	نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
	jacana U	پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
	barburetor heater U	جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
	to sit up and beg U	التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
	longspur U	انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
	crow's foot	هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
	to beg [of a dog holding up front paws] U	التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
	bear's foot	نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
	musub duchi U	موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
	parmakli U	لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
	pentadactylate U	پنج انگشتی دارای پنج پنجه