Perdic | گیاهی از خانوداده smilax شبیه عشبه یاصبرینه طبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	greenbrier U	گیاهی از خانوداده smilax شبیه عشبه یاصبرینه طبی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pollinose U	شبیه گرده گیاهی
	buckeye U	گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
	louse U	هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش
	galbanum U	نوعی صمغ زرد رنگ که از گیاهی شبیه انقوزه گرفته میشود و مصرف طبی دارد
	botanical U	ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
	sarsaparilla U	عشبه بیابانی
	turtlehead U	عشبه خیلون
	smilax U	عشبه صبرینه طبی
	vegetable jelly U	دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
	gooseneck U	هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
	pinnulated U	شبیه برگچه شبیه بالچه
	pinnulate U	شبیه برگچه شبیه بالچه
	vegetative U	گیاهی
	herbaceous U	گیاهی
	vegetable U	گیاهی
	herbescent U	گیاهی
	vegetal U	گیاهی
	saps U	شیره گیاهی
	vegetation U	زندگی گیاهی
	vegetation U	پوشش گیاهی
	blight U	زنگ گیاهی
	blighting U	زنگ گیاهی
	pectin U	دلمه گیاهی
	vegetality U	حالت گیاهی
	vegetive U	گیاهی روینده
	loose smut U	زنگ گیاهی
	milks U	شیره گیاهی
	plant food U	غذای گیاهی
	sapped U	شیره گیاهی
	honeydew U	شهد گیاهی
	jassid U	افت گیاهی
	mildew U	زنگ گیاهی
	pectin U	ژلاتین گیاهی
	milking U	شیره گیاهی
	milked U	شیره گیاهی
	milk U	شیره گیاهی
	vegtable fat U	چربی گیاهی
	latex U	شیره گیاهی
	blights U	زنگ گیاهی
	galenical U	داروی گیاهی
	aphis U	شپشک گیاهی
	phyton U	واحد گیاهی
	floral ornament U	تزیینات گیاهی
	phytogeography U	جغرافیای گیاهی
	floral zone U	منطقه گیاهی
	herbal dye U	رنگینه گیاهی
	vegetable fiber U	الیاف گیاهی
	botanical pesticide U	افت کش گیاهی
	auxin U	هورمون گیاهی
	geobotany U	جغرافیای گیاهی
	geographical botany U	جغرافیای گیاهی
	phytochorology U	جغرافیای گیاهی
	sap U	شیره گیاهی
	phytogeopraphy U	جغرافیای گیاهی
	bacterium U	میکروبهای گیاهی
	sap wood U	شیره گیاهی
	bolster layer U	بالش گیاهی
	plant geography U	جغرافیای گیاهی
	mungo U	گیاهی از تیره روناسیان
	psylla U	شپشههای جهنده گیاهی
	phytoecology U	بوم شناسی گیاهی
	humus U	خاک گیاهی هرموس
	phytobiology U	علم الحیات گیاهی
	vitta U	لوله یا منفذ گیاهی
	to pull up a plant U	گیاهی را ازریشه دراوردن
	trichome U	کرک گیاهی مویک
	trichomic U	کرک گیاهی مویک
	fire blast U	یرقان سوزنده گیاهی
	underwood U	گیاهی که در زیردرختی روییده
	lenticel U	خلل وفرج گیاهی
	plant ecology U	بوم شناسی گیاهی
	Manila U	از الیاف گیاهی نساجی
	guard cell U	گیاهی را تشکیل میدهند
	phytosociology U	جامعه شناسی گیاهی
	plant-dyes U	رنگینه های گیاهی
	paleobotany U	سنگواره شناسی گیاهی
	psyllidae U	شپشههای جهنده گیاهی
	phytogenic U	دارای منشاء گیاهی
	pollen counts U	درصد گردههای گیاهی در هوا
	turgor U	ورم سلولهای زنده گیاهی
	verticillium U	قارچ ناقص افت گیاهی
	dragon head U	گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
	pollen count U	درصد گردههای گیاهی در هوا
	turgor U	اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
	trailers U	گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
	dragon's head U	گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
	trailer U	گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
	irid U	گیاهی از جنس سوسن یازنبق
	excrescency U	اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
	deciduous U	گیاهی که در زمستان برگ میریزد
	eelgrass U	علف مارماهی که گیاهی است دریایی
	sori U	خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
	aaron's beard U	گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
	vetch U	ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود
	herb doctor U	پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
	taxon U	واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
	albumen U	مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
	herbal U	مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
	ecesis U	قراردادن حیوان یا گیاهی درمحل دیگری
	albumens U	مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
	gutta percha U	هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
	globeflower U	گیاهی از تیره الاله واز جنس الالگان
	green soap U	صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
	foliage plant U	گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
	intermaediate host U	جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
	teliospore U	جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
	glabrescent U	گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
	plastogene U	اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
	floristry U	شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
	pyxidium U	کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
	epiphytology U	علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
	larkspur U	[نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
	carthamin U	رنگینه زرد که از شیره گیاه سفلاور بدست می آید این رنگ گیاهی بیشتر در هند و چین مصرف می شود
	embryophyte U	گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
	acanthus design U	طرح پیچک [الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
	botany U	گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
	simulant U	شبیه
	nearing U	شبیه
	more like;most like U	شبیه تر
	similiar U	شبیه
	nears U	شبیه
	womanlike U	شبیه زن
	similar <adj.> U	شبیه
	medal U	شبیه
	similar to that U	شبیه به ان
	alike <adj.> U	شبیه
	nearest U	شبیه
	quasi U	شبیه
	anthoid U	شبیه به گل
	pygidial U	شبیه دم
	luteous U	شبیه گل
	papilionaceous U	شبیه
	personator U	شبیه
	near U	شبیه
	near- U	شبیه
	neared U	شبیه
	nearer U	شبیه
	analogous U	شبیه
	similes U	شبیه
	make U	شبیه
	akin <adj.> U	شبیه
	related <adj.> U	شبیه
	medals U	شبیه
	similar U	شبیه
	like <adj.> U	شبیه
	makes U	شبیه
	imitation U	شبیه
	wifelike U	شبیه زن
	imitations U	شبیه
	feathery U	شبیه به پر
	simile U	شبیه
	alike U	شبیه یکسان
	airily U	شبیه هوا
	ovine U	شبیه گوسفند
	oleaginous U	شبیه روغن
	image U	شبیه سازی
	images U	شبیه سازی
	catty U	شبیه گربه
	cattier U	شبیه گربه
	snuffy U	شبیه انفیه
	ghostliness U	شبیه به روح
	spatulate U	شبیه مرهم کش
	spathulate U	شبیه مرهم کش
	soupy U	شبیه ابگوشت
	simulated U	شبیه ساخته
	cattiest U	شبیه گربه
	like U	شبیه همچون
	liked U	شبیه همچون
	spheroid U	شبیه کره
	popish U	شبیه کاتولیک
	nomological U	شبیه قانون
	haematoid U	شبیه بخون
	haemoid U	شبیه خون
	grapy U	شبیه انگور
	goosy U	شبیه غاز
	henny U	شبیه بمرغ
	stubbly U	شبیه کاهبن
	likes U	شبیه همچون
	splenoid U	شبیه به طحال
	ophidian U	شبیه مار
	osteal U	شبیه استخوان
	eugenoid U	شبیه اوگانا
	quasi easement U	حق شبیه به حق ارتفاق
	sagittate U	شبیه تیر
	fiddleback U	شبیه کمانچه
	semblable U	شباهت شبیه
	crystalloid U	شبیه بلور
	shrubby U	شبیه بوته
	computer simulation U	شبیه سازی
	claustral U	شبیه حجره
	citied U	شبیه شهر
	chylaceous U	شبیه کیلوس
	chochleate U	شبیه صدف
	chartaceous U	شبیه کاغذ
	simulant of U	مانند شبیه
	dermoid U	شبیه پوست
	dermoidal U	شبیه پوست
	epithelioid U	شبیه بشرهای
	epithelial U	شبیه بشرهای
	woodsy U	شبیه چنگل