Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gymnasiarch
U
گماشته اموزشگاههای بازی وورزش که ازاهل اتن بود ورزشکاربزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sportive
U
سرگرم تفریح وورزش ورزشی
fuzzy wuzzy
U
سرباز سودانی :مرد جنگی ازاهل سعیشگ
appointee
U
گماشته
appointees
U
گماشته
lockman
U
گماشته
orderly
U
گماشته
orderlies
U
گماشته
assignee
U
گماشته
orderly officen
U
گماشته
batmen
U
گماشته
batman
U
گماشته
commissionaires
U
گماشته
procurator
U
گماشته
procurators
U
گماشته
commissionaire
U
گماشته
executive officen
U
گماشته اجرا
agent
U
گماشته وکیل
man of business
U
وکیل گماشته
commissaries
U
گماشته مباشر
agents
U
گماشته وکیل
bureaucreat
U
گماشته اداری
commissary
U
گماشته مباشر
subdeacon
U
معاون گماشته روحانی
dependent
U
تابع نان خور گماشته
master of the horse
U
کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
nomothetes
U
کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
to take orders
U
منصب روحانیت را گرفتن بیکی از درجات روحانی گماشته شدن
expressman
U
کسیکه گماشته گرفتن وزودرساندن امانات است کارمندبنگاه حمل سری
letters missive
U
نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
long shoreman
U
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
grey hound
U
سگ بازی
falconine
U
بازی
plays
U
بازی
solitaires
U
تک بازی
dibasic
U
دو بازی
actions
U
بازی
solitaire
U
تک بازی
openness
U
بازی
action
U
بازی
game
U
بازی
fun
U
بازی
sportiveŠetc
U
بازی کن
slackness
U
بازی
watermanship
U
اب بازی
gaming
U
بازی
played
U
بازی
partie
U
بازی
homes
U
بازی
patulousness
U
بازی
basic
U
بازی
play
U
بازی
plain dealing
U
بازی
basics
U
بازی
hopscotch
U
بازی لی لی
home
U
بازی
clearance
U
بازی
playing
U
بازی
fencing
U
ششمشیر بازی
bandies
U
چوگان بازی کچ
doubled up
U
بازی دوبل
bandied
U
چوگان بازی کچ
malversation
U
دغل بازی
tooth clearance
U
بازی دندانه
hanky-panky
U
روباه بازی
pantomime
U
لال بازی
playfully
U
با خنده و بازی
speculation
U
سفته بازی
pedophilia
U
بچه بازی
full-time
U
09 دقیقه بازی
charade
U
نوعی بازی
hanky-panky
U
حقه بازی
misplay
U
بازی اشتباه
middle game
U
وسط بازی
double
U
بازی دوبل
doubled
U
بازی دوبل
pantomimes
U
لال بازی
trapze
U
بند بازی
monkey business
U
کچلک بازی
bandy
U
چوگان بازی کچ
cog
U
حقه بازی
cogs
U
حقه بازی
hustle
U
بازی هشیارانه
hustled
U
بازی هشیارانه
hustles
U
بازی هشیارانه
hustling
U
بازی هشیارانه
cage
U
بازی بسکتبال
cages
U
بازی بسکتبال
rugby
U
بازی رگبی
playact
U
رل بازی کردن
factionalism
U
فرقه بازی
power game
U
بازی قدرتی
power games
U
بازی قدرتی
knuckle bone
U
قاب بازی
legerdemain
U
حقه بازی
chicanery
U
حیله بازی
bandying
U
چوگان بازی کچ
chicaneries
U
حیله بازی
tricked
U
شعبده بازی
golfing
U
بازی گلف
trick
U
شعبده بازی
lusory
U
بازی کن خنده کن
play away
U
به بازی گذراندن
play therapy
U
بازی درمانی
tricking
U
شعبده بازی
sporting
U
بازی دوست
handout
U
نوبت بازی
handouts
U
نوبت بازی
polo
U
چوگان بازی
let us play
U
بازی کنیم
stanza
U
بخشی از بازی
paraphrase
U
بازی با الفاظ
play-acted
U
بازی کردن
play-act
U
تو بازی رفتن
play-act
U
بازی کردن
twiddle
U
بازی کردن
party politics
U
حزب بازی
twiddled
U
بازی کردن
jiggery-pokery
U
حقه بازی
twiddles
U
بازی کردن
twiddling
U
بازی کردن
holdouts
U
خودداری از بازی
holdout
U
خودداری از بازی
gimmickry
U
حقه بازی
Frisbees
U
بازی با فریزبی
gaming
U
قمار بازی
play-acted
U
تو بازی رفتن
play-acting
U
بازی کردن
paraphrased
U
بازی با الفاظ
paraphrases
U
بازی با الفاظ
paraphrasing
U
بازی با الفاظ
To be acting. To put it on .
U
رل بازی کردن
rink
U
میدان یخ بازی
rink
U
یخ بازی کردن
rinks
U
میدان یخ بازی
rinks
U
یخ بازی کردن
football
U
بازی فوتبال
footballs
U
بازی فوتبال
play-acts
U
تو بازی رفتن
play-acts
U
بازی کردن
play-acting
U
تو بازی رفتن
Frisbee
U
بازی با فریزبی
child's play
U
بازی کودکان
child's play
U
بچه بازی
passive play
U
بازی غیرفعال
pederasty
U
بچه بازی
pederasty or pae
U
بچه بازی
skating
U
اسکیت بازی
paperwork
U
کاغذ بازی
firework
آتش بازی
fireworks
U
اتش بازی
pederosis
U
بچه بازی
bonfire
U
اتش بازی
mountebankery
U
چاچول بازی
bonfires
U
اتش بازی
mountebankery
U
زبان بازی
tricksy
U
بازی کن خنده کن خنده و بازی کن
playthings
U
اسباب بازی
plaything
U
اسباب بازی
wargaming
U
بازی جنگ
footballer
U
فوتبال بازی کن
footballers
U
فوتبال بازی کن
wordplay
U
بازی با لغات
on side
U
پایان بازی
off hand game
U
بازی جنبی
whoredom
U
فاحشه بازی
off hand game
U
بازی غیررسمی
fence
U
شمشیر بازی
fences
U
شمشیر بازی
jugglery
U
شعبده بازی
papistry
U
پاپ بازی
war game
U
بازی جنگ
trickiness
U
حقه بازی
choose up game
U
بازی غیررسمی
dibs
U
بازی نرد
shell game
U
گردو بازی
sheep's eyes
U
نظر بازی
doll play
U
عروسک بازی
double dealing
U
حقه بازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com