English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To walk with ones feet wide apart. U گشاد گشاد راه رفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
straddle U گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddled U گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddles U گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
Other Matches
She stared at him with wide eyes. U با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
straddle U گشاد با زی
reamer U گشاد کن
broad U گشاد
widest U گشاد
loose U گشاد
looser U گشاد
wider U گشاد
broadest U گشاد
straddled U گشاد با زی
broader U گشاد
straddles U گشاد با زی
wide U گشاد
loosest U گشاد
loose-fitting U گشاد
loose fitting U گشاد
reaming U گشاد کردن
wide mouthed U دهن گشاد
straddle U گشاد نشستن
bell mouthed U دهن گشاد
dilatant U گشاد شونده
straddles U گشاد نشستن
stretchy U گشاد شونده
stretchiest U گشاد شونده
straddled U گشاد نشستن
bigmouthed U دهن گشاد
dilate U گشاد کردن
pajamas U شلوار گشاد
ream U گشاد کردن
slop U شلوار گشاد
slopped U شلوار گشاد
stretchier U گشاد شونده
slip-ons U لباس گشاد
slip on U لباس گشاد
dilating U گشاد کردن
dilates U گشاد کردن
slopping U شلوار گشاد
spacious U جامع گشاد
clump block U قرقره دهان گشاد
robes U لباس بلند و گشاد
robe U لباس بلند و گشاد
carboy U تنگ دهن گشاد
slackest U کساد کردن گشاد
dolman sleeve U استین گشاد و اویخته
slack U کساد کردن گشاد
to let out U افشاکردن گشاد کردن
capacious U گنجایش دار گشاد
astraddle U دارای پای گشاد
dalmatic U خرقه استین گشاد
wide eyed U دارای چشم گشاد
wide-eyed U دارای چشم گشاد
varicosity U گشاد شدگی سیاهرگ
varix variously U سیاهرگ گشاد شده
jar U کوزه دهن گشاد
jar U شیشه دهن گشاد
jarred U کوزه دهن گشاد
jarred U شیشه دهن گشاد
jars U کوزه دهن گشاد
jars U شیشه دهن گشاد
mother hubbard U لباس گشاد زنانه
sacks U پیراهن گشاد و کوتاه
sacked U پیراهن گشاد و کوتاه
sack U پیراهن گشاد و کوتاه
mason jar U کوزه دهن گشاد
blouses U پیراهن یاجامه گشاد
blouse U پیراهن یاجامه گشاد
Wellington U چکمه دهان گشاد
slacks U کساد کردن گشاد
oxbags U شلوار خیلی گشاد
oxford bags U شلوار خیلی گشاد
sprawls U گشاد نشستن هرزه روییدن
To widen a road . U جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
To spend recklessly ( prodigally ) . U گشاد بازی کردن ( ولخرجی )
sprawling U گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawl U گشاد نشستن هرزه روییدن
straddle U میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
straddled U میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
straddles U میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
risks U گشاد بازی بخطر انداختن
risking U گشاد بازی بخطر انداختن
risk U گشاد بازی بخطر انداختن
carronade U یکجورتوپ کوتاه دهن گشاد
risked U گشاد بازی بخطر انداختن
scrawled U خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawls U خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawl U خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawling U خط خطی کردن گشاد نشستن
rochet U جبه کتانی گشاد اسقفان وراهبان
These shoes are too big for me . U این کفشها برایم گشاد است
krater U کوزه دهن گشاد دسته دارقدیمی
raglan U پالتو استین گشاد سبک و فراخ
The shoes are a size too big for my feet. U کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
pajamas U جامه گشاد که در خانه یا هنگام خوابیدن می پوشند
My shoes stretched after wearing them for a couple of days . پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
She likes loose - fitting dresses . U از لباس های گشاد خوشش نمی آید
varicosity U جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند
chimere U خرقه بدون استین ویا بااستین گشاد وبزرگ
bloomer U شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
slop U هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopped U هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopping U هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
The position is over his head . he cannot cope with it . U این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
bays U دهانه خلیج دهانه گشاد
baying U دهانه خلیج دهانه گشاد
bay U دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed U دهانه خلیج دهانه گشاد
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go U چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch U راه رفتن دولادولاراه رفتن
trotting U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
parades U سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading U سان رفتن رژه رفتن محل سان
make off U در رفتن
snook U کش رفتن
to fall short U کم رفتن
jauk U ور رفتن
short-change U کش رفتن
fall into a rage U از جا در رفتن
to sleep fast U رفتن
crawl U رفتن
fribble U ور رفتن
hang around U ور رفتن
to take to ones heels U در رفتن
go over U به ان سو رفتن
sink U ته رفتن
retrograde U پس رفتن
pullback U پس رفتن
nim U کش رفتن
mog U رفتن
glom on to U کش رفتن
to whisk away or off U رفتن
to foot it U رفتن
pilfering U کش رفتن
pilfers U کش رفتن
to fly off U در رفتن
to flow over U سر رفتن
betake U رفتن
snitched U کش رفتن
snitches U کش رفتن
snitching U کش رفتن
to go to mess U رفتن
pilfered U کش رفتن
pilfer U کش رفتن
to go bang U در رفتن
to get away U رفتن
to break loose U در رفتن
to get one's monkey up U از جا در رفتن
to get over U رفتن از
sinks U ته رفتن
break loose U در رفتن
bleneh U پس رفتن
to go back ward U پس رفتن
to go backward U پس رفتن
recede U پس رفتن
to go to the bottom U ته رفتن
to run off U در رفتن
crawled U رفتن
swipe U کش رفتن
swiped U کش رفتن
swiping U کش رفتن
go U رفتن
to boil over U سر رفتن
to skirt along the coast U رفتن
crawls U رفتن
to d.deep in to U فر رفتن در
to do a guy U در رفتن
receded U پس رفتن
recedes U پس رفتن
to hang back U پس رفتن
receding U پس رفتن
to fall away U پس رفتن
to make ones getaway U در رفتن
to fall away U رفتن
to pair off U رفتن
to do out of U کش رفتن
goes U رفتن
short-changed U کش رفتن
retract U تو رفتن
hedge U در رفتن
hedged U در رفتن
hedges U در رفتن
niggles U ور رفتن
niggled U ور رفتن
niggle U ور رفتن
departure U رفتن
departures U رفتن
snip U کش رفتن
snipped U کش رفتن
snipping U کش رفتن
going U رفتن
retracted U تو رفتن
retracting U تو رفتن
snitch U کش رفتن
retracts U تو رفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com