Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
point group
U
گروه نقطهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lattice point group
U
گروه نقطهای شبکه
Other Matches
pack
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
double row spot welding
U
جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
pin point
U
نقطهای
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
dot product
U
ضرب نقطهای
point elasticity
U
کشش نقطهای
multipoint
U
چند نقطهای
point particle
U
ذره نقطهای
point target
U
اماج نقطهای
point function
U
تابع نقطهای
two point threshold
U
استانه دو نقطهای
point estimation
U
براورد نقطهای
point estimation
U
تخمین نقطهای
multipoint line
U
خط چند نقطهای
dot matrix
U
ماتریس نقطهای
point estimate
U
براورد نقطهای
point imperfection
U
ناکاملی نقطهای
point load
U
بار نقطهای
bridge spot weld
U
جوشکاری نقطهای
point indentification
U
هویت نقطهای
point charge
U
بار نقطهای
point contact
U
تماس نقطهای
point contact
U
کنتاکت نقطهای
pinpoint target
U
هدف نقطهای
point discharge
U
تخلیه نقطهای
point defect
U
نقص نقطهای
spot welding
U
جوش نقطهای
point operation
U
عمل نقطهای
spot welding
U
جوشکاری نقطهای
clean up party
U
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
dichoglottic stimulation
U
تحریک دو نقطهای زبان
dot matrix character
U
کاراکتر ماتریس نقطهای
point contact rectifier
U
یکسو کننده نقطهای
dot matrix printers
U
چاپگر با ماتریس نقطهای
spot welding machine
U
دستگاه جوش نقطهای
point biserial correlation
U
همبستگی دو رشتهای نقطهای
diglottic stimulation
U
تحریک دو نقطهای زبان
rpbis
U
همبستگی دو رشتهای نقطهای
dot matrix printers
U
چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer
U
چاپگر با ماتریس نقطهای
single row spot welding
U
جوشکاری نقطهای سری
multipoint circuit
U
مدار چند نقطهای
spot welding electrode
U
الکترود جوشکاری نقطهای
dot matrix printer
U
چاپگر یا ماتریس نقطهای
known datum point
U
نقطهای با مختصات وگرای معلوم
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
welded contact rectifier
U
یکسو کننده نقطهای جوش شده
kaldor criterion
U
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
terminals
U
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
grazing point
U
نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
previous spot
U
نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
terminal
U
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
check point
U
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
phantom section
U
خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
head spot
U
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
lunitidal interval
U
فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde
U
گروه بیشمار گروه
hordes
U
گروه بیشمار گروه
turning point
U
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning points
U
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
popeye
U
در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
dieresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
real stagnation point
U
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
center of gyration
U
نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
collimate
U
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
epicycloid
U
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
centroid
U
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
wire matrix printer
U
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
inner product
U
ضرب نقطهای ضرب نردهای
concourses
U
گروه
cluster
U
گروه
hosting
U
گروه
cluster bomb
U
گروه
cluster bombs
U
گروه
concourse
U
گروه
hosted
U
گروه
herded
U
گروه
hosts
U
گروه
clusters
U
گروه
host
U
گروه
herd
U
گروه
mass
U
گروه
masses
U
گروه
multitudes
U
گروه
folk
U
گروه
massing
U
گروه
team
U
گروه
teams
U
گروه
multitude
U
گروه
folks
U
گروه
herding
U
گروه
platoon
U
گروه
squad
U
گروه
parcels
U
گروه
attack group
U
گروه تک
swarms
U
گروه
swarmed
U
گروه
swarm
U
گروه
assembly
U
گروه
bunching
U
گروه
bunches
U
گروه
bunched
U
گروه
parcel
U
گروه
bunch
U
گروه
t group
U
گروه T
gangs
U
گروه
squads
U
گروه
special interest group
U
گروه
platoons
U
گروه
herds
U
گروه
many
U
گروه
fry
U
گروه
flock
U
گروه
flocked
U
گروه
congregations
U
گروه
flocking
U
گروه
flocks
U
گروه
throng
U
گروه
thronged
U
گروه
thronging
U
گروه
throngs
U
گروه
fries
U
گروه
frying
U
گروه
congregation
U
گروه
gang
U
گروه
bevy
U
گروه
school
U
گروه
corps
U
گروه
cohort
U
گروه
cohorts
U
گروه
group
U
گروه
covey
U
گروه
ring
U
گروه
schools
U
گروه
companies
U
گروه
company
U
گروه
crowd
U
گروه
crowds
U
گروه
set
U
گروه
sets
U
گروه
g , series
U
گروه ژ
groups
U
گروه
lot
U
گروه
clique
U
گروه
shoals
U
گروه
setting up
U
گروه
shoal
U
گروه
trooping
U
گروه
party
U
گروه
batch
U
گروه
batches
U
گروه
cliques
U
گروه
ensign
U
گروه
ensigns
U
گروه
trooped
U
گروه
troop
U
گروه
local group
U
گروه محلی
subgroup
U
زیر گروه
infinite group
U
گروه نامتناهی
reference group
U
گروه مرجع
landing party
U
گروه اب خاکی
reconnaissance party
U
گروه شناسایی
gas group
U
گروه گاز
air group
U
گروه هوایی
experimental group
U
گروه ازمایشی
functional group
U
گروه عاملی
professoriate
U
گروه استادان
divisions
U
گروه وزنی
service squadron
U
گروه خدمات
primary group
U
گروه نخستین
acid group
U
گروه اسید
subgroup
U
خرده گروه
quaternary
U
گروه چهارچیز
formal group
U
گروه رسمی
advance point
U
گروه نوک
advance party
U
گروه پیشرو
group analysis
U
تحلیل گروه
group index
U
شاخص گروه
group index
U
اندیس گروه
gunner's party
U
گروه توپخانه
regimentalation
U
گروه بندی
republic of letters
U
گروه ادبا
selected group
U
گروه گزیده
abelian group
U
گروه ابلی
head's party
U
گروه نظافت
heguman
U
پیشوای گروه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com