Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
armor group
U
گروه زرهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armor protection
U
حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
pack
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
rmour
U
زرهی
armorial
U
زرهی
antitank
U
ضد زرهی
armoring
U
زرهی
armor
U
زرهی
armored
U
زرهی
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
armored vehicle
U
خودروی زرهی
armored artillery
U
توپخانه زرهی
armor
U
زرهی کردن
sheathed cable
U
کابل زرهی
armor
U
رسته زرهی
mechanized
U
پیاده زرهی
armor plate
U
ورق زرهی
armored infantry
U
پیاده زرهی
armored cavalry
U
سوار زرهی
armor protection
U
حفافت زرهی
armour
U
زرهی کردن
cavalry
U
سوار زرهی
shells
U
زرهی پوشش
shelling
U
زرهی پوشش
shell
U
زرهی پوشش
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
armor plate
U
حفاظ یا پوشش زرهی
armored reconnaissance vehicle
U
خودروی شناسایی زرهی
composite armor
U
نیروی زرهی مرکب
armor sweep
U
عملیات پاکسازی زرهی
light armor
U
وسایل زرهی سبک
panzer
U
لشگر زرهی المانی
achievement of arms
U
مجموعه ای از نشان های زرهی
armor plate planer
U
ماشین رنده ورق زرهی
coil up
U
جمع شدن ستون زرهی
armor plate rolling mill
U
دستگاه نورد ورق زرهی
domes
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
dome
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
tank recovery vehicle
U
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
composite squadron
U
گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party
U
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion
U
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes
U
گروه بیشمار گروه
horde
U
گروه بیشمار گروه
scout car
U
خودروی دیده وری خودروی شناسایی زرهی
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
thronged
U
گروه
thronging
U
گروه
throngs
U
گروه
fries
U
گروه
fry
U
گروه
frying
U
گروه
throng
U
گروه
shoal
U
گروه
shoals
U
گروه
flocks
U
گروه
folk
U
گروه
flocking
U
گروه
g , series
U
گروه ژ
cliques
U
گروه
troop
U
گروه
trooped
U
گروه
trooping
U
گروه
bunching
U
گروه
assembly
U
گروه
bunches
U
گروه
bunched
U
گروه
batch
U
گروه
batches
U
گروه
ensign
U
گروه
ensigns
U
گروه
clique
U
گروه
folks
U
گروه
mass
U
گروه
cluster
U
گروه
cluster bomb
U
گروه
gangs
U
گروه
cluster bombs
U
گروه
clusters
U
گروه
host
U
گروه
hosted
U
گروه
hosts
U
گروه
platoon
U
گروه
covey
U
گروه
masses
U
گروه
flocked
U
گروه
massing
U
گروه
team
U
گروه
flock
U
گروه
parcel
U
گروه
parcels
U
گروه
gang
U
گروه
teams
U
گروه
hosting
U
گروه
schools
U
گروه
many
U
گروه
herding
U
گروه
sets
U
گروه
setting up
U
گروه
t group
U
گروه T
attack group
U
گروه تک
special interest group
U
گروه
congregation
U
گروه
set
U
گروه
squads
U
گروه
corps
U
گروه
crowds
U
گروه
herd
U
گروه
multitudes
U
گروه
multitude
U
گروه
concourses
U
گروه
school
U
گروه
herded
U
گروه
lot
U
گروه
bevy
U
گروه
concourse
U
گروه
companies
U
گروه
company
U
گروه
crowd
U
گروه
ring
U
گروه
swarms
U
گروه
swarm
U
گروه
platoons
U
گروه
bunch
U
گروه
group
U
گروه
party
U
گروه
groups
U
گروه
swarmed
U
گروه
squad
U
گروه
herds
U
گروه
cohorts
U
گروه
cohort
U
گروه
congregations
U
گروه
contact party
U
گروه تماس
coordinated group
U
گروه کوئوردینانسی
advance point
U
گروه نوک
air group
U
گروه هوایی
diad
U
گروه دو عضوی
diaconate
U
گروه شماسان
advance party
U
گروه پیشرو
device cluster
U
گروه دستگاه
acidic group
U
گروه اسیدی
control group
U
گروه گواه
criterion group
U
گروه ملاک
alkyl group
U
گروه الکیل
acid group
U
گروه اسیدی
acidic group
U
گروه اسید
alkyl group
U
گروه الکیلی
devitry
U
گروه دیوان
amino group
U
گروه امینی
commutative group
U
گروه جابجاپذیر
class of suplies
U
گروه کالاها
camp color party
U
گروه پرچم
bit stream
U
گروه بیتی
boatswain's party
U
گروه ملوان
chevroner
U
فرمانده گروه
center
U
گروه مرکزی
bridging group
U
گروه پل شده
bridged group
U
گروه پل شده
carbonyl group
U
گروه کربونیل
captain of the forecastle
U
سر گروه لنگر
budget comittee
U
گروه بودجه
biotype
U
زیست گروه
billeting party
U
گروه پیشرو
billeting party
U
گروه یورتچی
commonwealth of letters
U
گروه نویسندگاه
outfit
U
همسفر گروه
battery of wells
U
گروه چاهها
army group
U
گروه ارتش
artillery group
U
گروه توپخانه
command group
U
گروه فرماندهی
attack group
U
گروه تک به ساحل
basic unit assembly group
U
گروه ساختمانی
battle group
U
گروه نبرد
coacting group
U
گروه همکار
closed group
U
گروه بسته
cable party
U
گروه لنگر
service squadron
U
گروه خدمات
supergroup
U
فوق گروه
supply party
U
گروه تدارکات
symmetry group
U
گروه تقارن
thiocarbonyl group
U
گروه تیوکربونیل
trigon
U
گروه سه صورتی
user group
U
گروه کاربران
workgroup
U
گروه کاری
anchor man
U
رئیس گروه
anchor men
U
رئیس گروه
anchormen
U
رئیس گروه
death squad
U
گروه کشتار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com