Perdic | گروه دیوان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	devitry U	گروه دیوان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pack U	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
	packs U	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
	beach group U	گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
	commodity groups U	گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
	beach party U	گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
	tribunals U	دیوان
	chancellery U	دیوان
	tribunal U	دیوان
	bureau U	دیوان
	bureaus U	دیوان
	divan U	دیوان
	starkers U	دیوان
	office-holders U	دیوان گر
	diwan U	دیوان
	office-holder U	دیوان گر
	prose work U	دیوان منثور
	prose work U	دیوان نثر
	tribunal of arbitration U	دیوان داوری
	tribunals U	دیوان محاکمات
	financial tribunal U	دیوان محاسبات
	bureaucracy U	دیوان سالاری
	bureaucratic U	دیوان سالارانه
	bureaucracies U	دیوان سالاری
	office-holder U	دیوان سالار
	office-holders U	دیوان سالار
	tribunal U	دیوان محاکمات
	poetical works U	دیوان شعر
	arbitral tribunal U	دیوان داوری
	supreme court U	دیوان تمیز
	supreme court U	دیوان عالی کشور
	hight court of cassetion U	دیوان عالی کشور
	Chief Justices U	رئیس دیوان عالی
	assocation justise U	مستشار دیوان عالی
	high court of cassation U	دیوان عالی تمیز
	Chief Justice U	رئیس دیوان عالی
	hight court of cassetion U	دیوان عالی تمیز
	to hold an a U	دیوان منعقد کردن
	high court of cassation U	دیوان عالی کشور
	civil reserve air fleet U	گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
	task component U	بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
	framing U	یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
	bureaucracies U	کاغذ پرانی دیوان سالاری
	bureaucracy U	کاغذ پرانی دیوان سالاری
	justice of supreme court U	مستشار دیوان عالی کشور
	iran u.s. claims tribunal U	دیوان دعاوی ایران و امریکا
	distinguished investigated by the U	رای دیوان عالی کشور
	clean up party U	گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
	permanent court of international arbitra U	دیوان دایمی داوری بین المللی
	task forces U	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
	task force U	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
	countervailing power U	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
	bureaucrat U	مامور دولتی مقرراتی واهل کاغذ بازی دیوان سالار
	bureaucrats U	مامور دولتی مقرراتی واهل کاغذ بازی دیوان سالار
	kaldor criterion U	ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
	amphibious task group U	گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
	landing group U	گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
	stables U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	stable U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	hordes U	گروه بیشمار گروه
	horde U	گروه بیشمار گروه
	battery of tests U	گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	international court of justice U	دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
	platoons U	گروه
	mass U	گروه
	flocking U	گروه
	hosted U	گروه
	folks U	گروه
	flocked U	گروه
	shoals U	گروه
	hosting U	گروه
	hosts U	گروه
	platoon U	گروه
	flock U	گروه
	folk U	گروه
	shoal U	گروه
	host U	گروه
	massing U	گروه
	teams U	گروه
	cluster U	گروه
	cluster bomb U	گروه
	cluster bombs U	گروه
	masses U	گروه
	clusters U	گروه
	team U	گروه
	herds U	گروه
	congregation U	گروه
	squads U	گروه
	squad U	گروه
	swarms U	گروه
	swarmed U	گروه
	covey U	گروه
	congregations U	گروه
	t group U	گروه T
	herding U	گروه
	herded U	گروه
	attack group U	گروه تک
	herd U	گروه
	multitudes U	گروه
	multitude U	گروه
	concourse U	گروه
	many U	گروه
	swarm U	گروه
	bunching U	گروه
	concourses U	گروه
	bunches U	گروه
	frying U	گروه
	fry U	گروه
	fries U	گروه
	throngs U	گروه
	thronging U	گروه
	thronged U	گروه
	throng U	گروه
	assembly U	گروه
	parcel U	گروه
	bunched U	گروه
	bunch U	گروه
	g , series U	گروه ژ
	gangs U	گروه
	gang U	گروه
	parcels U	گروه
	flocks U	گروه
	setting up U	گروه
	cohorts U	گروه
	school U	گروه
	cohort U	گروه
	sets U	گروه
	schools U	گروه
	set U	گروه
	corps U	گروه
	crowds U	گروه
	crowd U	گروه
	company U	گروه
	bevy U	گروه
	lot U	گروه
	companies U	گروه
	ring U	گروه
	special interest group U	گروه
	groups U	گروه
	cliques U	گروه
	troop U	گروه
	trooped U	گروه
	trooping U	گروه
	ensigns U	گروه
	ensign U	گروه
	party U	گروه
	batch U	گروه
	clique U	گروه
	batches U	گروه
	group U	گروه
	adverbial group U	گروه قیدی
	contact party U	گروه تماس
	control group U	گروه گواه
	mass squad U	گروه توده
	commutative group U	گروه جابجاپذیر
	commonwealth of letters U	گروه نویسندگاه
	In groups. In batches. U	دسته دسته ( گروه گروه )
	amino group U	گروه امینی
	shop stewards U	رئیس گروه
	regimentation U	گروه بندی
	closed group U	گروه بسته
	coacting group U	گروه همکار
	command group U	گروه فرماندهی
	alkyl group U	گروه الکیلی
	advance party U	گروه پیشرو
	disk pack U	گروه بسته
	diad U	گروه دو عضوی
	diaconate U	گروه شماسان
	device cluster U	گروه دستگاه
	advance point U	گروه نوک
	air group U	گروه هوایی
	coordinated group U	گروه کوئوردینانسی
	heguman U	پیشوای گروه
	paratroops U	گروه چترباز
	battle group U	گروه نبرد
	search parties U	گروه پیگرد
	search party U	گروه پیگرد
	shop steward U	رئیس گروه
	alkyl group U	گروه الکیل
	criterion group U	گروه ملاک
	work team U	گروه کار
	bridging group U	گروه پل شده
	bridged group U	گروه پل شده
	boatswain's party U	گروه ملوان
	bit stream U	گروه بیتی
	artillery group U	گروه توپخانه
	biotype U	زیست گروه
	billeting party U	گروه پیشرو
	billeting party U	گروه یورتچی
	battery of wells U	گروه چاهها
	basic unit assembly group U	گروه ساختمانی
	attack group U	گروه تک به ساحل
	army group U	گروه ارتش
	armor group U	گروه زرهی
	crisis team U	گروه ضد بحران
	quire U	گروه کر [موسیقی]
	camp color party U	گروه پرچم
	choir U	گروه خوانندگان
	class of suplies U	گروه کالاها
	GEAM U	گروه معماری