English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
skulk U گروه دزدکی حرکت کردن
skulked U گروه دزدکی حرکت کردن
skulking U گروه دزدکی حرکت کردن
skulks U گروه دزدکی حرکت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sneaked U دزدکی حرکت ه کردن
sneaks U دزدکی حرکت ه کردن
sneak U دزدکی حرکت ه کردن
stealth U خفیه کاری حرکت دزدکی
slinking U انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slink U انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinks U انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
poach U دزدکی شکار کردن
lurking U دزدکی عمل کردن
lurks U دزدکی عمل کردن
lurk U دزدکی عمل کردن
poached U دزدکی شکار کردن
lurked U دزدکی عمل کردن
poaches U دزدکی شکار کردن
guinea pig U کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
guinea pigs U کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
trinket U دزدکی وزیرجلی کار کردن
trinkets U دزدکی وزیرجلی کار کردن
suborn U دزدکی ومحرمانه چیزی کسب کردن
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
cylinder U 1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
cylinders U 1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
snoopy U دزدکی
furtive U دزدکی
stealthiest U دزدکی
privy U دزدکی
slinky U دزدکی
lurkingly U دزدکی
slinkiest U دزدکی
slinkier U دزدکی
by stealth U دزدکی
stealthier U دزدکی
stealthy U دزدکی
sneaking U دزدکی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
sheep's eye U نگاه دزدکی
leering U نگاه دزدکی
leered U نگاه دزدکی
leers U نگاه دزدکی
poachers U شکارچی دزدکی
leer U نگاه دزدکی
poacher U شکارچی دزدکی
peeps U نگاه دزدکی طلوع
peeping U نگاه دزدکی طلوع
peeped U نگاه دزدکی طلوع
peep U نگاه دزدکی طلوع
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
slink U نظر چشمی نگاه دزدکی
slinks U نظر چشمی نگاه دزدکی
slinking U نظر چشمی نگاه دزدکی
herded U متحد کردن گروه
herd U متحد کردن گروه
to form into groups U گروه بندی کردن
herds U متحد کردن گروه
herding U متحد کردن گروه
slinks U گام های دزدکی سقط شده
to steal in or out U دزدکی داخل شدن یابیرون امدن
slink U گام های دزدکی سقط شده
slinking U گام های دزدکی سقط شده
groups U جمعیت گروه بندی کردن
group U جمعیت گروه بندی کردن
sneakers U کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
sneaker U کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
lumbering U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbered U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumber U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbers U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
loiters U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitered U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiter U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitering U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
to bear oneself U حرکت کردن
skew U کج حرکت کردن
have way on U حرکت کردن
whir U حرکت کردن
sailings U حرکت کردن
sailed U حرکت کردن
sail U حرکت کردن
waggling U حرکت کردن
skews U کج حرکت کردن
departures U حرکت کردن
move U حرکت کردن
moves U حرکت کردن
waggles U حرکت کردن
skewing U کج حرکت کردن
waggled U حرکت کردن
get under way U حرکت کردن
moved U حرکت کردن
inch U حرکت کردن
departure U حرکت کردن
to weigh anchor U حرکت کردن
waggle U حرکت کردن
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
to move on U واداربه حرکت کردن
dart U بسرعت حرکت کردن
spanks U با سرعت حرکت کردن
spiral U بطورمارپیچ حرکت کردن
pule U باصدا حرکت کردن
spank U با سرعت حرکت کردن
lugs U سنگین حرکت کردن
darted U بسرعت حرکت کردن
spanked U با سرعت حرکت کردن
make leeway U حرکت پهلویی کردن
spiraled U بطورمارپیچ حرکت کردن
zigzag U حرکت زیگزاگی کردن
trances U باچالاکی حرکت کردن
lug U سنگین حرکت کردن
lugged U سنگین حرکت کردن
lugging U سنگین حرکت کردن
zigzags U حرکت زیگزاگی کردن
zigzagging U حرکت زیگزاگی کردن
jink U بسرعت حرکت کردن
zigzagged U حرکت زیگزاگی کردن
to tail to the tide U باجزرومد حرکت کردن
sailings U با نازوعشوه حرکت کردن
spiraling U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiralled U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiralling U بطورمارپیچ حرکت کردن
trance U باچالاکی حرکت کردن
spirals U بطورمارپیچ حرکت کردن
sail U با نازوعشوه حرکت کردن
sailed U با نازوعشوه حرکت کردن
ranges U سیر و حرکت کردن
range U سیر و حرکت کردن
crawfish U به پشت حرکت کردن
darting U بسرعت حرکت کردن
crabs U به پهلو حرکت کردن
streaking U بسرعت حرکت کردن
underway U در حال حرکت کردن
whirry U بعجله حرکت کردن
trail U بدنبال حرکت کردن
trailing U بدنبال حرکت کردن
trails U بدنبال حرکت کردن
trailed U بدنبال حرکت کردن
streaks U بسرعت حرکت کردن
streak U بسرعت حرکت کردن
larrup U سنگین حرکت کردن
to bolt U ناگهانی حرکت کردن
lazier U باکندی حرکت کردن
submarines U زیردریا حرکت کردن
to make an early start U زود حرکت کردن
submarine U زیردریا حرکت کردن
crab U به پهلو حرکت کردن
laziest U باکندی حرکت کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com