English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
his kidnegs have gone w U گرده هایش درست کارنمیکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
They ripped off his medals . U مدال هایش را از سینه اش کندند
blood sprang to his cheeks U خون درگونه هایش دوید
he ia as leanas a rake U ازلاغری دنده هایش رامیتوان شمرد
A tree is known by its fruit . <proverb> U درخت با میوه هایش شناخته مى شود .
He was wearing his decorations . U نشان هایش را به سینه زده بود
palmipede U پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
sell-out U تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
She was crying over her misfortunes. U ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
sell-outs U تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell out U تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
to i.a person for his actions U کسیرا ازمسئولیت قانونی دربرابر کرده هایش رهاکردن
atlases U قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
atlas U قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
cross-window U [پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
DIF file U استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
feuilleton U گرده
huckle U گرده
cambers U گرده
camber U گرده
kidney U گرده
coxa U گرده
discs U گرده
hunkers U گرده
disc U گرده
kidneys U گرده
granules U گرده
haunches U گرده
haunch U گرده
loin U گرده
loins U گرده
disk U گرده
disks U گرده
pollen U گرده
granule U گرده
ridgeways U گرده ماهی
reg U گرده لقاح
camber U گرده ماهی
pollinizer U گرده افشان
cambers U گرده ماهی
polliniferous U گرده افشان
pollinator U گرده افشان
vault U گرده ماهی
vaults U گرده ماهی
reg U گشن گرده
fish backed U گرده ماهی
ridgewise U گرده ماهی
induction disk U گرده القائی
nephralgia U درد گرده
nephrectomy U دراوردن گرده
nephritic U دچارناخوشی گرده
magnetic disk U گرده مغناطیسی
platelet U گرده خون
nephritis U اماس گرده
nephroid U گرده مانند
nephroptosis U گرده جنبنده
nephrotomy U گرده بری
paranephric U نزدیک گرده
convex U گرده ماهی
nephrectomy U برش گرده
pounce U گرده نقاش
pounced U گرده نقاش
disk U گرده قرص
pollenation U گرده افشانی
pollination U گرده افشانی
floppy disk U گرده لغزان
dome U گرده ماهی
disk drives U گرده چرخان
disk pack U گرده بسته
floppy discs U گرده لرزان
coxarthritis U نقرس گرده
color disk U گرده رنگها
floppy discs U گرده لغزان
floppy disk U گرده لرزان
pollen U دانه گرده
round timber U گرده بینه
floppy disks U گرده لرزان
floppy disks U گرده لغزان
domes U گرده ماهی
ridged U گرده ماهی
pounces U گرده نقاش
disk platter U گرده سینی
rolls U گرده نان
disk unit U واحد گرده
diskette U گرده کوچک
ridge U گرده ماهی
pouncing U گرده نقاش
disks U گرده قرص
disk drives U گرده ران
ridges U گرده ماهی
disk drive U گرده چرخان
disk drive U گرده ران
pollinates U گرده افشانی کردن
pollinose U شبیه گرده گیاهی
pollinated U گرده افشانی کردن
pollinating U گرده افشانی کردن
plolinate U با گرده تلقیح کردن
palynology U مبحث گرده افشانی
pollenizer U درخت نر گرده افشان
pollenizer U درخت گرده افشان
paranephros U دژ پیه روی گرده
pollinium U توده ذرات گرده گل
pollinate U گرده افشانی کردن
disk controller U کنترل کننده گرده
loculus U حفره کیسه گرده
palynology U گرده افشانی شناسی
pollen U گرده افشانی کردن
puffballs U سماروق گرده افشان
puffball U سماروق گرده افشان
gibbous U گرده ماهی گوژپشت
fixed head disk U گرده با نوک ثابت
farinose U شبیه گرده گیاه
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
hip roof U پشت بام گرده ماهی
paranephritis U اماس غده روی گرده
hydrophilous U گرده افشانی کننده بوسیله اب
nephritic U درمان کننده ناخوشی گرده
interfruitful U قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
autogamy U لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
cross pollination U گرده افشانی از گلی بگل دیگر
wind pollinated U گرده افشانی شده بوسیله باد
cross pollinate U بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
cross polinize U بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
leaf fat U لایه پیه دور گرده خوک
sori U خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
self pollination U گرده افشانی خود بخود گیاه
self fruitful U تولید مثل بوسیله گرده خود
styloipodium U گرده بالای میوه گیاهان چتری
autogamous U مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
integrated U ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
logs U گرد بینه گرده بینه
log U گرد بینه گرده بینه
perfects U درست
real <adj.> U درست
sock U درست
genuine U درست
proper <adj.> U درست
Am I not right?dont you agree with me ? U درست می گه یا نه ؟
whole U درست
correct U درست
true <adj.> U درست
legitimately U درست
well advised U درست
legitimate U درست
legitimated U درست
legitimates U درست
legitimating U درست
perfect U درست
Quite [so] ! U درست!
inviolate U درست
perfected U درست
veracious U درست
true U درست
perfecting U درست
exact <adj.> U درست
just U درست
straighter U درست
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com