English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to i. light from anything U گذر کردن روشنایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
illumination U روشن کردن منطقه روشنایی
illuminations U روشن کردن منطقه روشنایی
course light U روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
lime light U روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
Other Matches
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
lighting U روشنایی
illumination U روشنایی
peeping U روشنایی کم
peeps U روشنایی کم
luminance U روشنایی
lightness U روشنایی
clearness U روشنایی
peep U روشنایی کم
illuminations U روشنایی
rushlight U روشنایی کم
night light U روشنایی شب
luminouity U روشنایی
luminosity U روشنایی
light U روشنایی
peeped U روشنایی کم
electric lighting U روشنایی
lightest U روشنایی
lighted U روشنایی
glare U روشنایی زننده
lighting switch U کلید روشنایی
lighting source U منبع روشنایی
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
lighting set U دستگاه روشنایی
lighting scheme U ترتیب روشنایی
lighting plant U تاسیسات روشنایی
lighting outlet U خروجی روشنایی
lighting mains U خط روشنایی اصلی
lighting line U سیم روشنایی
lighting unit U واحد روشنایی
optics U علم روشنایی
candlelight U روشنایی شمع
glared U روشنایی زننده
luminance decay U کم شدن روشنایی
glares U روشنایی زننده
incandescent lamp U لامپ روشنایی
ray U روشنایی تشعشع
luminance channel U کانال روشنایی
luminous efficiency U ضریب روشنایی
lighting feeder U تهیه روشنایی
looms U هاله روشنایی
direct lighting U روشنایی مستقیم
light adaptation U انطباق با روشنایی
loom U هاله روشنایی
flashes U روشنایی مختصر
flashed U روشنایی مختصر
lambert U واحد روشنایی
room lighting U روشنایی اطاق
flash U روشنایی مختصر
search light illumination U روشنایی با نورافکن
artifical light U روشنایی مصنوعی
asterism U روشنایی و نور
fluorescent light U روشنایی فلورسنت
intensity level U سطح روشنایی
intensity of illumination U شدت روشنایی
gaslight U روشنایی گاز
light brightness control U کنترل روشنایی
lighting control U کنترل روشنایی
brightness control U پیچ روشنایی
decorative ligthing U روشنایی تزیینی
looming U هاله روشنایی
lighting engineering U مهندسی روشنایی
lighting engineering U تکنیک روشنایی
lighting effect U اثر روشنایی
lighting battery U باتری روشنایی
light point U منبع روشنایی
light meter U روشنایی سنج
full beam spread U باندکامل روشنایی
light gap U فاصله روشنایی
light fluctuation U نوسان روشنایی
light control U کنترل روشنایی
loomed U هاله روشنایی
brightness signal U پیام روشنایی
light conditions U نسبتهای روشنایی
ligting conditions U نسبتهای روشنایی
country life U زندگی روشنایی
illumniation aperture U روزنه روشنایی
illuminating beam U پرتو روشنایی
illuminating device U تجهیزات روشنایی
illuminating engineering U مهندسی روشنایی
photology U دانش روشنایی
illuminating engineering U تکنیک روشنایی
illuminating fixture U لوازم روشنایی
incandescence U روشنایی سیمابی
photometer U روشنایی سنج
illuminating gas U گاز روشنایی
illuminating system U سیستم روشنایی
illumination change U تعویض روشنایی
illumination method U روش روشنایی
illuminating aperture U روزنه روشنایی
illuminance U شدت روشنایی
emergency lighting U روشنایی اضطراری
luminosity U بازده روشنایی
street lighting U روشنایی خیابان
electric light U روشنایی برقی
continuous illumination U روشنایی مداوم
constant luminance U روشنایی ثابت
sustained illumination U روشنایی مداوم
lighting transformer U مبدل روشنایی
sustained illumination U روشنایی پایدار
glimmer U روشنایی ضعیف
glimmering U روشنایی ضعیف
phot U واحد روشنایی
glimmerings U روشنایی ضعیف
glimmered U روشنایی ضعیف
earth shine U روشنایی خاکستری
illumination method U سبک روشنایی
luminous flux U فلوی روشنایی
luminous flux U شار روشنایی
glimmers U روشنایی ضعیف
illumination U شدت روشنایی
luminous intensity U شدت روشنایی
lux meter U روشنایی سنج
phosphorescence U روشنایی شب تابی
illuminations U شدت روشنایی
ceiling light U روشنایی سقفی
luminous efficiency U راندمان روشنایی
luminous flux U شاره روشنایی
luminous power U قوه روشنایی
illuminator U دستگاه روشنایی
earth light U روشنایی خاکستری
illuminator U وسیله روشنایی
image brightness U روشنایی تصویر
at first light U در اولین روشنایی روز
neon U شبیه روشنایی نئون
g y signal U پیام روشنایی جی ایگرگ
over expose U زیاد روشنایی دادن
front lighting U روشنایی جلو ساختمان
lambent U دارای روشنایی ملایم
lucifugous U گریزان از روشنایی روز
gas light U نور یا روشنایی گازی
gas lights U نور یا روشنایی گازی
b y signal b y U پیام روشنایی ب- ایگرگ
zodiacal light U روشنایی صبح کاذب
train lighting battery U باتری روشنایی ترن
lighting cable U کابل نور روشنایی
lighting equipments U الات و ادوات روشنایی
it is pervious to light U روشنایی ازان می گذرد
lighting U سیستم روشنایی ماشین
sensitive to light U حساس نسبت به روشنایی
photomrtry U سنجش شدت روشنایی
illumination plan U طرح روشنایی منطقه
illumination photometer U شدت روشنایی سنج
r y signal U پیام روشنایی ار ایگرگ
lighting point U محل یا نقطه روشنایی
lighting hours U زمان روشنایی یا سوختن
photothermic U مربوط به گرماو روشنایی
paraselene U روشنایی اطراف هاله ماه
friars lantern U روشنایی شبانه بر روی باطلاق
photorealistic U که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
ligting conditions U شرایط روشنایی نسبتهای نور
light is necessary to life U روشنایی لازمه زندگی است
intensity amplifier U تقویت کننده شدت روشنایی
photodynamic U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamics U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photogenic U ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
lambency U ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
photothropism U جنبش در تحت تاثیر روشنایی
continuous illumination U روشنایی پایدار منطقه رزم
will o the wisp U روشنایی مردابی فانوس شیطان
will o the wisp U روشنایی کاذب درباغ سبز
lumen U واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
phot U واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
phototherapy U معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
light is necessary to life U روشنایی برای زندگی لازم است
nit U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
icebink U روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
nits U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
photoconductive U مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
flares U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
flare U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
electroluminescent U قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
sidelight U اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
photoglyph U صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
sheet lighning U برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
electroluminescing U که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
sidelights U اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
photosynthesis U ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
rushlight U چراغ کم نور روشنایی چراغی که فتیله ان از پیزر باشد
footcandle U واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
image [برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
fog dog U روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
images U برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
tromsillumination U معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
phosphene U حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
opaquely U چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
corposant U گلولههای روشنایی که گاهی درهوای طوفانی بردکلهای کشتی دیده م
photoemissive U مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
paraheliotropism U موازی شدن برگ با پرتوافتاب برای نگرفتن روشنایی زیاد
optophone U الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
airglow U روشنایی که در هنگام غروب به علت تابش افتاب به جوزمین پدید می اید
picture element U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picturing U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictures U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictured U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picture U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
ether U جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com