English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
birth control U کنترل موالید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
birthrate U میزان موالید
birthrate U تعداد موالید زه وزاد
kingdom U مملکت یا کشور پادشاهی موالید
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
minor control U کنترل کم
line control U کنترل خط
check-up U کنترل
control U کنترل
check-ups U کنترل
control code U کد کنترل
controlling U کنترل
controls U کنترل
rein U کنترل
takeover U اعمال کنترل
takeovers U اعمال کنترل
fire control U کنترل اتش
control section U قسمت کنترل
external control U کنترل خارجی
experimental control U کنترل ازمایشی
fiscal control U کنترل مالی
field control U کنترل میدان
flow control U کنترل جریان
flight control U کنترل پرواز
fighter control U کنترل شکاریها
check-ups U کنترل کردن
camshafts U محور کنترل
check-up U کنترل کردن
camshaft U محور کنترل
fly control U برج کنترل
forms control U کنترل فرم ها
light control U کنترل روشنایی
controlling U کنترل بازبینی
manual control U کنترل دستی
controls U کنترل کردن
controls U کنترل بازبینی
inventory control U کنترل موجودی
intensity control U کنترل شدت
bridle U کنترل کردن
controlling U کنترل کردن
control U کنترل بازبینی
light control U کنترل نور
lighting control U کنترل روشنایی
light brightness control U کنترل روشنایی
lift control U کنترل اسانسور
lever control U کنترل اهرمی
level control U کنترل سطح
lateral control U کنترل جانبی
control U کنترل کردن
bridled U کنترل کردن
bridles U کنترل کردن
bridling U کنترل کردن
hoo heap U کنترل نفس
ground control U کنترل زمینی
grid control U کنترل شبکه
government control U کنترل دولتی
governing mode U روش کنترل
full command U کنترل کامل
frequency control U کنترل فرکانس
hydraulic tracer control U کنترل پیستونی
ignition control U کنترل احتراق
inspection lamp U لامپ کنترل
input control U کنترل ورودی
indirect control U کنترل غیرمستقیم
remote control U کنترل از دور
image control U کنترل تصویر
pulpit U میز کنترل
pulpits U میز کنترل
frequency check U کنترل فرکانس
exchange control U کنترل ارزی
control key U کلید کنترل
control circuit U مدار کنترل
control character U دخشه کنترل
control cards U کارتهای کنترل
control card U کارت کنترل
control cable U کابل کنترل
control bus U مسیر کنترل
control bus U گذرگاه کنترل
control block U بلوک کنترل
control block U کنده کنترل
uncontrolled U کنترل نشده
control circuits U مدارهای کنترل
control code U رمز کنترل
control grid U شبکه کنترل
control grid U توری کنترل
control gear U دستگاه کنترل
control flow U روند کنترل
control flow U گردش کنترل
control flag U پرچم کنترل
control field U فیلد کنترل
control desk U میز کنترل
control console U کنسول کنترل
control console U پیشانه کنترل
control computer U کامپیوتر کنترل
controlled U کنترل شده
access control U کنترل دستیابی
control area U منطقه کنترل
centralized control U کنترل تمرکزی
central control panel U مرکز کنترل
carriage control U کنترل نورد
cascade control U کنترل زنجیرهای
automatic control U کنترل خودکار
cam control U بادامک کنترل
budgetary control U کنترل بودجه
budgetary control U کنترل بودجهای
bank sluice U دریچه کنترل
bowden control cable U کابل کنترل
asynchronous control U کنترل ناهمگام
check mark U علامت کنترل
contract control U کنترل دینامیکی
air control U کنترل هوایی
contract control U کنترل تغایر
command and control U کنترل و فرماندهی
air way station U ایستگاه کنترل
coercive control U کنترل قهری
close control U کنترل نزدیک
arbitrary control U کنترل فرضی
cintrol mechanism U مکانیسم کنترل
checks and balance U کنترل و مقابله
arms control U کنترل سلاح
control store U انباره کنترل
exchange control U کنترل ارز
relayed U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relays U یچ کنترل الکترومغناطیسی
controllable U قابل کنترل
controllability U قابلیت کنترل
control word U کلمه کنترل
control wheel U صفحه کنترل
control unit U واحد کنترل
control system U سیستم کنترل
relay U یچ کنترل الکترومغناطیسی
cortical control U کنترل مغزی
error control U کنترل خطا
electronic control U کنترل الکترونیکی
electric control U کنترل الکتریکی
direct control U کنترل مستقیم
digital control U کنترل دیجیتالی
data control U کنترل داده ها
damage control U کنترل خسارات
cu U واحد کنترل
ctrl U کلید کنترل
cpu U واحد کنترل
control surface U سطح کنترل
control structure U ساخت کنترل
control station U ایستگاه کنترل
control pannel U تابلوی کنترل
control panel U صفحه کنترل
control panel U تابلوی کنترل
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com