English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
materials utilisation control U کنترل مصرف مواد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shoot up <idiom> U مواد را از راه تزریق مصرف کردن
convertor reactor U راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
form utility U در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
material control U کنترل مواد
materials utilisation control U کنترل بکارگیری مواد
quality control U کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
average propensity to consume U میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics U امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
power consumer U مصرف انرژی مصرف توان
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
margin propensity to consume U تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aggregate consumption U مصرف کل
usages U مصرف
offtake U مصرف
of no a U بی مصرف
wasteful U مصرف
extravagant U مصرف
income consumption curve U مصرف
usage U مصرف
overall consumption U مصرف کل
consumption possibility line U حد مصرف
waste U بی مصرف
expenditure U مصرف
otiose U بی مصرف
good for nothing U بی مصرف
comsumption U مصرف
sodden U بی مصرف
disposal U مصرف
consumerism U مصرف
expense U مصرف
consumption U مصرف
wastes U بی مصرف
wasters U مصرف
waster U مصرف
unemployed U بی مصرف
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
coefficient of utility U ضریب مصرف
conspicuious consumption U مصرف تجملی
usage rate U نرخ مصرف
use up U مصرف کردن
transitory consumption U مصرف انتقالی
conspicious consumption U مصرف تجملی
high mass consumption U مصرف انبوه
energy consumption U مصرف انرژی
mass consumption U مصرف کلان
utilization U مصرف بکاربری
to use up U مصرف کردن
mass consumption U مصرف انبوه
eats U مصرف کردن
home consumption U مصرف داخلی
consumes U مصرف کردن
exhausted U مصرف شده
consumable U مصرف شدنی
fuel consumption U مصرف سوخت
inconsumable U مصرف نکردنی
home consumption U مصرف خانگی
dismantling U بی مصرف کردن
dismantles U بی مصرف کردن
dismantled U بی مصرف کردن
dismantle U بی مصرف کردن
eat U مصرف کردن
unproductive consumption U مصرف بیهوده
utilizable <adj.> U قابل مصرف
idle stock U موجودی بی مصرف
consume U مصرف کردن
throwaway U یکبار مصرف
expenditure credit U اعتبار مصرف
consumer U مصرف کننده
domestic consumption U مصرف خانگی
spend U مصرف کردن
maximum power demand U مصرف حداکثر
disposable U مصرف شدنی
consumers U مصرف کننده
abusing U سوء مصرف
abuses U سوء مصرف
capital consumption U مصرف سرمایه
abused U سوء مصرف
bootless U بی مصرف بی علاج
excise tax U مالیات بر مصرف
consumerism U مصرف گرایی
spends U مصرف کردن
consumed U مصرف کردن
transitory consumption U مصرف گذرا
autonomous consumption U مصرف مستقل
national consumption U مصرف ملی
permanent consumption U مصرف دائمی
throw away U چیز بی مصرف
home use entry U اعلامیه مصرف
abuse U سوء مصرف
consumer brand U کالای پر مصرف
consumption theory U نظریه مصرف
private consumption U مصرف خصوصی
applicable <adj.> U مصرف کردنی
suitable <adj.> U مصرف کردنی
usable <adj.> U مصرف کردنی
useful <adj.> U مصرف کردنی
utilisable [British] <adj.> U مصرف کردنی
utilizable <adj.> U مصرف کردنی
applicable <adj.> U قابل مصرف
suitable <adj.> U قابل مصرف
usable <adj.> U قابل مصرف
useful <adj.> U قابل مصرف
utilisable [British] <adj.> U قابل مصرف
internal power U مصرف داخلی
internal consumption U مصرف داخلی
utilizations U موارد مصرف
uses U استعمال مصرف
present consumption U مصرف حال
present consumption U مصرف جاری
use U استعمال مصرف
per capita consumption U مصرف سرانه
power consumption U مصرف برق
power consumption U مصرف قدرت
power consumer U مصرف برق
per capita water consumption U مصرف سرانه اب
shelf life U تاریخ مصرف
induced consumption U مصرف تشویقی
TAN [Transaction authentication number] U رمز یکبار مصرف
recive U مصرف کنید
utilisations U موارد مصرف
usages U موارد مصرف
induced consumption U مصرف القائی
exploitation [utilization] U مورد مصرف
usage U مورد مصرف
using U مورد مصرف
utilisation [British] U مورد مصرف
utilization U مورد مصرف
industrial consumption U مصرف صنعتی
gasoline consumption U مصرف بنزین
users U مصرف کننده
put away U مصرف کردن
irrigation consumption U مصرف ابیاری
expenditure U میزان مصرف
consumption possibility line U خط امکانات مصرف
rate of consumption U نرخ مصرف
user U مصرف کننده
rags U بی مصرف شدن
expendable U مصرف پذیر
using U استعمال مصرف
rival consumption U مصرف رقابتی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com