Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stimulus control
U
کنترل محرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
s r s model
U
الگوی محرک- پاسخ- محرک
drive shaft
U
میله محرک محور محرک
drive shafts
U
میله محرک محور محرک
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
s s model
U
الگوی محرک- محرک
stimulus stimulus model
U
الگوی محرک- محرک
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
exciter
U
محرک
motored
U
محرک
motor-
U
محرک
motor
U
محرک
anabiotic
U
محرک
driver
U
محرک
drivers
U
محرک
stimulants
U
محرک
irritant
U
محرک
incentives
U
محرک
irritating
U
محرک
provocative
U
محرک
incentive
U
محرک
stimulant
U
محرک
excitant
U
محرک
instigator
U
محرک
exciting
U
محرک
motives
U
محرک
driving
U
محرک
actuator
U
محرک
affective
U
محرک
irritative
U
محرک
irritants
U
محرک
stimulating
U
محرک
excitative
U
محرک
line driver
U
محرک خط
stimuli
U
محرک
trigger
U
محرک
triggered
U
محرک
stimulative
U
محرک
incitation
U
محرک
stimulus
U
محرک
triggers
U
محرک
fomenter
U
محرک
motorial
U
محرک
instigators
U
محرک
stimulus trace
U
رد محرک
motivation
U
محرک
appetizing
U
محرک
motive
U
محرک
motors
U
محرک
agitators
U
محرک
motory
U
محرک
agitator
U
محرک
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
stimulus conduction
U
رسانش محرک
stimulus continuum
U
پیوستار محرک
tachistoscope
U
محرک نما
stimulus bound
U
محرک- وابسته
stimulus situation
U
موقعیت محرک
distal stimulus
U
محرک دوربرد
stimulus word
U
واژه محرک
driving force
U
نیروی محرک
driveshaft
U
میله محرک
driver unit
U
واحد محرک
crankcase
U
حوض محرک
driving motor
U
موتور محرک
stimulus ambiguity
U
ابهام محرک
stimulant drug
U
داروی محرک
motive
U
محرک باعث
stressor
U
محرک تنش زا
stimulus pattern
U
طرح محرک
device driver
U
محرک دستگاه
standard stimulus
U
محرک معیار
stimulus discrimination
U
افتراق محرک
stimulus gradient
U
شیب محرک
drive stimulus
U
محرک سائق
negative tropism
U
محرک گریزی
abience
U
محرک گریزی
stimulus equivalence
U
هم ارزی محرک
stimulus produced
U
محرک زاد
stimulus generalization
U
تعمیم محرک
discriminative stimulus
U
محرک افتراقی
stimulus intensity
U
شدت محرک
stimulus object
U
شیئی محرک
positive tropism
U
محرک گرایی
stimulus free
U
محرک- نابسته
adience
U
محرک گرایی
adequate stimulus
U
محرک بسنده
drive motor
U
موتور محرک
stimulus discrimination
U
تمیز محرک
stimulus novelty
U
تازگی محرک
subliminal stimulus
U
محرک زیراستانهای
drive belt
U
تسمه محرک
motives
U
محرک باعث
prime mover
U
محرک اصلی
propellant
U
انگیزه محرک
propellants
U
انگیزه محرک
terminal stimulus
U
محرک پایانی
peripheral driver
U
محرک جنبی
conditioned stimulus
U
محرک شرطی
exteroceptive
U
محرک خارجی
comparison stimulus
U
محرک مقایسهای
primum mobile
U
محرک اصلی
consummatory stimulus
U
محرک پایانی
pep pills
U
قرص محرک
pep pill
U
قرص محرک
drive
U
ولت محرک
drives
U
ولت محرک
neutral stimulus
U
محرک بی اثر
incentive price
U
قیمت محرک
stimulation
U
ایجاد محرک
impelent
U
عامل محرک
hypo
U
عامل محرک
impetus
U
نیروی محرک
locomotiveorgans
U
اندامهای محرک
main exciter
U
محرک اصلی
maintaining stimulus
U
محرک نگهدارنده
driving member
U
عضو محرک
prime movers
U
عامل محرک کل
biostimulant
U
محرک زیستی
prime movers
U
دستگاه محرک
aversive stimulus
U
محرک ازارنده
prime movers
U
محرک اصلی
electromotor
U
محرک الکتریکی
affecting
U
محرک احساسات
dymanic
U
قوه محرک
driving wheel
U
چرخ محرک
analeptic
U
محرک روحی
driving spindle
U
هرزگرد محرک
prime mover
U
دستگاه محرک
eliciting stimulus
U
محرک فراخوان
proximal stimulus
U
محرک مجاور
psychic energizer
U
داروهای محرک
propellent
U
انگیزه محرک
energetics
U
داروهای محرک
effective stimulus
U
محرک موثر
bus driver
U
محرک گذرگاه
prime mover
U
عامل محرک کل
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
mint juleps
U
شربت محرک یامقوی
stimulus response model
U
الگوی محرک- پاسخ
impellent
U
محرک وادار کننده
reinforcing stimulus
U
محرک تقویت کننده
s r model
U
الگوی محرک- پاسخ
erotogenic
U
محرک تحریکات جنسی
exteroceptive
U
وابسته به محرک خارجی
stimulus response psychology
U
روانشناسی محرک- پاسخ
front axle drive
U
محرک اکسل جلو
drive capstan
U
چرخ تسمه محرک
mint julep
U
شربت محرک یامقوی
driving gear
U
چرخ دنده محرک
excitor
U
عصب یابی محرک
front wheel drive
U
محرک چرخهای جلو
episcotister
U
محرک نمای دیداری
gonadotrophic
U
محرک بیضه ها و تخمدانها
gonadotropic
U
محرک بیضه ها و تخمدانها
s r psychology
U
روانشناسی محرک- پاسخ
crank drive
U
محرک میل لنگ
competitive factors
U
عوامل محرک رقابت
analeptics
U
داروهای محرک اعصاب
register
U
انجام عملی به یک محرک
registering
U
انجام عملی به یک محرک
all wheel drive
U
محرک تمام چرخها
vasomotor nerves
U
اعصاب محرک رگها
ucs
U
محرک غیر شرطی
vasomotor
U
اعصاب محرک رگها
active earth pressure
U
رانش محرک خاک
four-wheel drive
U
محرک چهار چرخ
four wheel drive
U
محرک چهار چرخ
stimulus response theory
U
نظریه محرک- پاسخ
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...