Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flash reducer
U
کم کننده شعله باروت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flashless charges
U
خرج کم کننده شعله
reducer
U
کم کننده شعله یا حرارت
incorporating mill
U
کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
ignisfatuus
U
چیز گمراه کننده شعله کمرنگ
flash suppressor
U
خنثی کننده شعله دهانه توپ
luridly
U
شعله تیره شعله دودنما
lurid
U
شعله تیره شعله دودنما
flare
U
شعله زنی شعله
flares
U
شعله زنی شعله
powder momey
U
باروت بر
powders
U
باروت
gun powder
U
باروت
powdering
U
باروت
propellants
U
باروت
propellant
U
باروت
powder
U
باروت
gunpowder
U
باروت
blasting powder
U
باروت
pouch
U
کیسه باروت
pyropowder
U
باروت فشفشه
single base
U
باروت یک حبهای
powder magazine
U
مخزن باروت
powder magazine
U
انبار باروت
powder flask
U
باروت دان
powder flask
U
دبه باروت
powder horn
U
دبه باروت
powder f.
U
دبه باروت
guncotton
U
باروت پنبه
grain
U
حبه باروت
powder bag
U
کیسه باروت
nitro cotton
U
باروت پنبه
nitrocellulose
U
باروت بی دود
pouches
U
کیسه باروت
powder charge
U
خرج باروت
cordite
U
باروت بیدود
gas chamber
U
محفظه باروت
powders
U
گرد باروت
e.c. powder
U
باروت پرشعله
black powder
U
باروت سیاه
e.c. powder
U
باروت مانوری
dual granulation
U
باروت دو حبهای
double base powder
U
باروت دومبنایی
double base powder
U
باروت دو حبهای
powder
U
باروت ارد
powdering
U
گرد باروت
smokeless
U
باروت بی دود
gas chambers
U
محفظه باروت
powders
U
باروت ارد
powder
U
گرد باروت
amorce
U
خرج باروت
single perforated
U
باروت یک سوراخه
powdering
U
باروت ارد
shelling
U
جعبه حاوی باروت
shells
U
جعبه حاوی باروت
hercules powder
U
باروت کان کنی
shell
U
جعبه حاوی باروت
propellants
U
باروت خرج پرتاب
zones
U
کمربند حبه باروت
propellant
U
باروت خرج پرتاب
powder keg
U
چلیک یابشکه باروت
powder mill
U
کارخانه باروت سازی
zone
U
کمربند حبه باروت
powder kegs
U
چلیک یابشکه باروت
gas operated
U
کار با فشار گاز باروت
pyropowder
U
باروت مخصوص مواد ترقهای
ignitor
U
محفظه حامل باروت اشتعال
flask
U
دبه مخصوص باروت تفنگ
flasks
U
دبه مخصوص باروت تفنگ
gas cumulative action
U
فشار کلی گاز باروت
mealing table
U
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
pyroxilin
U
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
neutral burning
U
سوزش دوطرفه حبههای باروت خرج
alight
U
شعله ور
aflame
U
شعله ور
flaming
U
شعله ور
flameproof
U
ضد شعله
inflammable
U
شعله ور
alights
U
شعله ور
alighting
U
شعله ور
alighted
U
شعله ور
flaring
U
شعله ور
heating flame
U
شعله
bonefire
U
شعله
afire
U
شعله ور
flameless
U
بی شعله
aphlogistic
U
بی شعله
flamy
U
شعله ور
flame proof
U
ضد شعله
flames
U
شعله
flashproof
U
ضد شعله
flame
شعله
ingle
U
شعله
three nitro toloen
U
ماده منفجره تی ان تی یا تری نیتروتولوئن باروت بی دود
flame test
U
محک شعله
flamy
U
شعله مانند
flareback
U
پس زهنی شعله
positive glow
U
شعله اندی
inflammation
U
شعله ور سازی
oxidizing flame
U
شعله اکساینده
positive glow
U
شعله مثبت
fire point
U
نقطه شعله
calenture
U
شعله ور شدن
flamboyant
U
شعله دار
torch cutting
[برشکاری شعله ای]
twin jet blowpipe
U
مشعل دو شعله
fire thrower
U
شعله افکن
lurid flame
U
شعله دودنما
flame thrower
U
شعله افکن
reducing flame
U
شعله احیاگر
flame damper
U
شعله خفه کن
falmethrower
U
شعله افکن
flamboyant
U
شعله مانند
commissioning pennant
U
پرچم شعله
flame holder
U
شعله نگهدار
oriflamme
U
شعله زرین
flashbacks
U
پس زدن شعله
gaslight
U
شعله گاز
flashback
U
پس زدن شعله
flashback
U
برگشت شعله
white flame
U
شعله سفید
lurid flame
U
شعله تیره
flashbacks
U
برگشت شعله
backfiring
U
پس زدن شعله
backfired
U
پس زدن شعله
backfire
U
پس زدن شعله
flash suppressor
U
شعله پوش
backfires
U
پس زدن شعله
flashproof
U
لباس ضد شعله
flashless charges
U
خرج بی شعله
neutral flame
U
شعله خنثی
anode glow
U
شعله اندی
granulation
U
شکل و اندازه دانههای خرج نوع حبه باروت
acetylene oxygen flame
U
شعله استیلن اکسیژن
multi jet blowpipe
U
بوری چند شعله
flameproof
U
عایق شعله ضد اتش
muzzle bell
U
شعله پوش شیپوری
inflammable
U
قابل شعله ورشدن
oxy hydrogen flame
U
شعله اکسی ئیدروژن
multi flame burner
U
اجاق چند شعله
powder cutting
U
برش توسط شعله
backblast
U
شعله عقب نشینی
blind coal
U
زغال سنگ بی شعله
flashback screen
U
توری مانع شعله
flame scraf
U
با شعله پهن کردن
flame adjustment wheel
چرخ تنظیم شعله
rate of flame propagation
U
سرعت انتشار شعله
to smother a flame
U
شعله ای را خاموش کردن
flame harden
U
با شعله سخت کردن
whiffle
U
نا بهنگام وزیدن جنبیدن شعله
to burn blue
U
شعله یا نور ابی دادن
flamboyant gothic
U
شیوه گوتیک شعله اسا
muzzle brake
U
شعله پوش لوله توپ
blaze
U
شعله درخشان یا اتش مشتعل
flame
U
شعله زدن زبانه کشیدن
blazed
U
شعله درخشان یا اتش مشتعل
flames
U
شعله زدن زبانه کشیدن
flame safety
U
ایمنی در مقابل شعله اتش
blazes
U
شعله درخشان یا اتش مشتعل
garish
U
دارای زرق و برق زیاد شعله ور
flareback
U
اشتعال برخلاف مسیر عادی شعله
flash
U
ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
flashes
U
ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
flashes
U
برق زدن ناگهان شعله ور شدن
flashed
U
ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
flashed
U
برق زدن ناگهان شعله ور شدن
flash
U
برق زدن ناگهان شعله ور شدن
anode glow
U
شعله مثبت فضای روشن اند
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
flame hardening
U
سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
carburizing flame
U
شعله اکسی استیلن که مقداراستیلن در ان زیاد است
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
napalmed
U
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalm
U
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalms
U
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalming
U
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
wet stowage
U
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
slivers
U
دانههای خرج نیم سوخته بقایای باروت خرج
igniting
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignites
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignited
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignite
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
powder train
U
مدار خرج مدار باروت
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
pearl
U
مروارید
[طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com