English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tuque U کلاه بافته پشمی زمستانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
guernsey U لباس بافته پشمی
fur ruff U کلاه پشمی کت پارکا
beret U کلاه گرد ونرم پشمی
berets U کلاه گرد ونرم پشمی
platting U حصیر بافته برای کلاه سازی
winter quarters U پادگان زمستانی اقامتگاه زمستانی
worsted yarn U نخ پشمی [نخ پشمی شانه شده مرتب]
wicker work U سبد جگن بافته ترکه بافته دریچه در بچه
jijim [cicim] U جاجیم [دست بافته های نسبتا زبر که به شاه سون نیز شناخته شده و بصورت راه راه و پود نما بافته می شود.]
winter crookneck U کدوی زمستانی کدوی گردن کج زمستانی
Kurdish rug U فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry U نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
To live on borrowed money . To play for time . U این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
cask U کلاه جنگی کلاه خود
casks U کلاه جنگی کلاه خود
Pazyryk rug U فرش پازیریک [این فرش از قدیمی ترین فرش های بافته شده که در منطقه ای به هم نام در یخچال های طبیعی سیبری می باشد بود. دانشمندان معتقدند محل بافته شدن جایی غیر از سیبری بوده است.]
get round the law U با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
winterish U زمستانی
brumous U زمستانی
wintery U زمستانی
brumal U زمستانی
wintry U زمستانی
hiemal U زمستانی
hiberbal U زمستانی
hymal U زمستانی
hibernal U زمستانی
hibernaculum U جایگاه زمستانی
winterization U زمستانی شدن
winterberry U راج زمستانی
winter solstice U انقلاب زمستانی
winterization U زمستانی کردن
winterly U زمستانی بی نشاط
jack frost U لولوی زمستانی
jasey U کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
floral design U طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
hibernaculum U گلخانه گلهای زمستانی
hibernates U بخواب زمستانی رفتن
winter olympic U بازیهای المپیک زمستانی
hibernating U بخواب زمستانی رفتن
hibernated U بخواب زمستانی رفتن
winterization U بصورت زمستانی در امدن
hibernate U بخواب زمستانی رفتن
midwinter U چله زمستان انقلاب زمستانی
harmattan U بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
to weather something in winter U چیزی را در معرض [ آب و] هوای زمستانی گذاشتن
storm window U پنجره زمستانی کرکره چوبی بادشکن
snow tire U لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
modiste U کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
flocculose U پشمی
woollen U پشمی
lanate U پشمی
woolen yarn U نخ پشمی
woolen U پشمی
lanose U پشمی
flocky U پشمی
flocculous U پشمی
woolly U ژاکت پشمی
worsted U پارچه پشمی
woolies U ژاکت پشمی
wooliest U : لباس پشمی
woolly U : لباس پشمی
woolliest U ژاکت پشمی
woolliest U : لباس پشمی
wooly U لباس پشمی
woollies U ژاکت پشمی
wooliest U ژاکت پشمی
woollies U : لباس پشمی
woollier U ژاکت پشمی
woolies U : لباس پشمی
woolier U ژاکت پشمی
woolie U ژاکت پشمی
woolie U لباس پشمی
wooled U جامه پشمی
drugget U گلیم پشمی
tapestry yarn U نخ چهارلای پشمی
wooly U ژاکت پشمی
camel hair U پارچهکلفتو پشمی
Berlin U کاموای پشمی و نر
woollen U پارچههای پشمی
woolier U : لباس پشمی
woollier U : لباس پشمی
drugget U پارچه پشمی زمخت
kendal green U پارچه پشمی سبزرنگ
wool U جامه پشمی نخ پشم
wools U جامه پشمی نخ پشم
shalloon U پارچه پشمی استری
cardigan U ژاکت کش باف پشمی
cardigans U ژاکت کش باف پشمی
dud U نوعی پارچه پشمی
drapers U پارچه پشمی باف
woolen U پارچههای پشمی پشمینه
draper U پارچه پشمی باف
cassi mere U پارچه پشمی جناغی مردانه
caddis U لباس مندرس نوعی نخ پشمی
caddice U لباس مندرس نوعی نخ پشمی
dornick U نوعی پارچه پشمی وابریشمی
Bolivia U پارچهی پشمی ضخیم و نرم
balmoral U یکنوع نیم تنه پشمی
duffel U نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
duffle U نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
melton U نوعی پارچه پشمی نرم ومحکم
jade U [پشمی که ذاتا یبز رنگ باشد.]
pea jacket or coat U جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
noil U خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
wool of short staple U پشمی که رشته هایا موهای ان کوتاه است
grained U بافته
wale U بافته
mesh U بافته
meshes U بافته
meshing U بافته
intertissued U در هم بافته
knitwork U بافته
tissues U بافته
textural U بافته
tissue U بافته
blazer U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
virgin wool U [پشمی که تاکنون در منسوجات دیگر بکار نرفته باشد.]
fearnought U یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
serge U پارچه صوف پشمی "سرجیوس " اسم خاص مذکر
blazers U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
pigtails U گیس بافته
pigtail U گیس بافته
conjunctive tissue U بافته ملتحمه
flemish eye U چشمی بافته
weft U چیز بافته
tress U گیس بافته
braided cordage U طناب بافته
tresses U گیس بافته
plaiting U گیس بافته
grommet strop U حلقه بافته
tressed U بافته شده
splicing U مفصل بافته
splices U مفصل بافته
spliced U مفصل بافته
splice U مفصل بافته
inbuilt U درون بافته
textiles U پارچه بافته
textile U پارچه بافته
interlace U [تزئینات در هم بافته]
interthreaded U بهم بافته
plaiting U موی بافته
plaits U موی بافته
plaited U گیس بافته
plaited U موی بافته
plait U گیس بافته
plait U موی بافته
webs U منسوج بافته
web U منسوج بافته
plaits U گیس بافته
winter U قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winters U قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
greasy wool U پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
cabled U مفتول فلزی بافته
cable U مفتول فلزی بافته
hepatization U سفت شدگی بافته
interlaced scannig U تقطیع بهم بافته
tissue U رشته پارچهء بافته
tissues U رشته پارچهء بافته
texture U بافته پارچه منسوج
textures U بافته پارچه منسوج
interlaced U درهم بافته مشبک
interlaced scan U پوییدن درهم بافته
line interlace U تقطیع بهم بافته
interlacing U تقطیع بهم بافته
petersham U یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
prunella U پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
brushwood hurdle U سرشاخه بافته شده کنار هم
baberpole border U شیرازه بافته شده از دو رنگ
fabric U بافته عنصر تار و پود
fabrics U بافته عنصر تار و پود
pigtails U گیسوی بافته وپشت سر انداخته
pigtail U گیسوی بافته وپشت سر انداخته
urban rug U [فرش بافته شده در شهر]
interweave U نقش شلوغ و درهم بافته
raw wool U پشم خام [پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
scarlet U [زمینه فرش بافته شده قرمز یکدست]
mycelium U توده بهم بافته مولد قارچ وباکتری
to pace the web U پارچه بافته را به نسبت تندی بافت به نوردپیچیدن
cable laid rope U طنابیکه ازسه رشته سه لایی بافته شده باشد
nankeen U یکجور پارچه نخی که اصلاباید ازپنبهای که رنگ طبیعی ان زرداست بافته شود
grey matter U بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
fall wool U پشم پاییزه [پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
scissored wool U پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
braided U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
pouch U خورجین [گاه قالیچه ها برای مصارف شخصی عشایر بدین گونه بافته می شوند.]
braids U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
tartan U یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
lanolin U لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
headgear U کلاه
head piece U کلاه
jack a dandy U کج کلاه
pretty fellow U کج کلاه
aigret U گل کلاه
nightcap U شب کلاه
chapeau U کلاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com