Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
intuition
U
کشف دریافت ناگهانی
intuitions
U
کشف دریافت ناگهانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
surprise dosage
U
دریافت دوز ناگهانی اتمی
Other Matches
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurting
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
DSR
U
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
checked
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
acknowledging
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
cryptoperiod
U
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
snaps
U
ناگهانی
snapped
U
ناگهانی
snapping
U
ناگهانی
strike
U
تک ناگهانی
spontaneity
U
ناگهانی
on the spur of the moment
<idiom>
U
ناگهانی
all at once
<idiom>
U
ناگهانی
strikes
U
تک ناگهانی
instantaneous
U
ناگهانی
snap
U
ناگهانی
sudden
U
ناگهانی
surprise attack
U
تک ناگهانی
precipitate
U
ناگهانی
precipitated
U
ناگهانی
abrupt
U
ناگهانی
precipitates
U
ناگهانی
precipitating
U
ناگهانی
sudden-death
U
مرگ ناگهانی
peripeteia
U
تغییر ناگهانی
sudden death
U
مرگ ناگهانی
canvass
U
حمله ناگهانی
suddenly
U
بطور ناگهانی
explosive
U
یورش ناگهانی
spurting
U
خروج ناگهانی
power surge
U
برق ناگهانی
frights
U
ترس ناگهانی
fright
U
ترس ناگهانی
spurts
U
افزایش ناگهانی
saltus
U
انتقال ناگهانی
spurts
U
خروج ناگهانی
spurting
U
افزایش ناگهانی
saltation
U
جنبش ناگهانی
abruption
U
قطع ناگهانی
canvassed
U
حمله ناگهانی
canvasses
U
حمله ناگهانی
burst force
U
نیروی ناگهانی
blow out
U
خروج ناگهانی
accident
U
مصیبت ناگهانی
accidents
U
مصیبت ناگهانی
bump
U
تکان ناگهانی
an abrupt departure
U
حرکت ناگهانی
break down
U
سقوط ناگهانی
flare up
U
اشتعال ناگهانی
flare up
U
غضب ناگهانی
he acted from impluse
U
نیروی ناگهانی یا
irruption
U
ایجاد ناگهانی
gusts
U
باد ناگهانی
gust
U
باد ناگهانی
accidental war
U
جنگ ناگهانی
opportunity target
U
هدف ناگهانی
canvassing
U
حمله ناگهانی
clapping
U
صدای ناگهانی
flicks
U
تکان ناگهانی
raids
U
حمله ناگهانی
raiding
U
حمله ناگهانی
raided
U
حمله ناگهانی
raid
U
حمله ناگهانی
booms
U
ترقی ناگهانی
booming
U
ترقی ناگهانی
boomed
U
ترقی ناگهانی
boom
U
ترقی ناگهانی
claps
U
صدای ناگهانی
snap
U
شتابزدگی ناگهانی
screams
U
ناگهانی گفتن
clapped
U
صدای ناگهانی
catastrophe
U
بلای ناگهانی
flicking
U
تکان ناگهانی
killing
U
توفیق ناگهانی
flicked
U
تکان ناگهانی
killings
U
توفیق ناگهانی
flick
U
تکان ناگهانی
shocks
U
هراس ناگهانی
shocked
U
هراس ناگهانی
shock
U
هراس ناگهانی
clap
U
صدای ناگهانی
catastrophes
U
بلای ناگهانی
twitching
U
انقباض ناگهانی
twitching
U
تکان ناگهانی
twitches
U
انقباض ناگهانی
flaws
U
اشوب ناگهانی
lunging
U
حمله ناگهانی
sortie
U
حمله ناگهانی
sorties
U
حمله ناگهانی
lunges
U
حمله ناگهانی
lunged
U
حمله ناگهانی
spurt
U
خروج ناگهانی
lunge
U
حمله ناگهانی
spurt
U
افزایش ناگهانی
spurted
U
خروج ناگهانی
flaw
U
اشوب ناگهانی
detonations
U
انفجار ناگهانی
detonation
U
انفجار ناگهانی
twitches
U
تکان ناگهانی
twitched
U
انقباض ناگهانی
twitched
U
تکان ناگهانی
twitch
U
انقباض ناگهانی
twitch
U
تکان ناگهانی
snapped
U
شتابزدگی ناگهانی
snapping
U
شتابزدگی ناگهانی
snaps
U
شتابزدگی ناگهانی
scream
U
ناگهانی گفتن
screamed
U
ناگهانی گفتن
spurted
U
افزایش ناگهانی
random
U
مسیر ناگهانی
hit-and-run
<idiom>
U
تاثیر ناگهانی
to bolt
U
ناگهانی جهیدن
crashingly
U
ورشکستگی ناگهانی
crash
U
ورشکستگی ناگهانی
in one's tracks
<idiom>
U
ناگهانی ،بیدرنگ
nosedive
U
افت ناگهانی
randomly
U
مسیر ناگهانی
walk out
<idiom>
U
ناگهانی رفتن
nosedives
U
افت ناگهانی
shoot up
<idiom>
U
ناگهانی بلندکردن
nosedived
U
افت ناگهانی
nosediving
U
افت ناگهانی
brainwave
U
الهام ناگهانی
xenogenesis
U
خلق ناگهانی
crashes
U
ورشکستگی ناگهانی
crashed
U
ورشکستگی ناگهانی
sudden stoppage
U
توقف ناگهانی
supervention
U
اتفاق ناگهانی
switcheroo
U
تغییر ناگهانی
brainwaves
U
الهام ناگهانی
crashing
U
ورشکستگی ناگهانی
all of a sudden
<idiom>
U
به طور ناگهانی
target of opportunity
U
هدف ناگهانی
receipt
U
دریافت
apprehension
U
دریافت
receipts
U
دریافت
apprehensions
U
دریافت
apperception
U
دریافت
transmission/reception of messages
U
دریافت
collection
U
دریافت
synecdoche
U
هم دریافت
sensing
U
دریافت
comprehension
U
دریافت
comprehensions
U
دریافت
delivery
U
دریافت
deliveries
U
دریافت
mental perception
U
دریافت
inception
U
دریافت
receiving
U
دریافت
receptions
U
دریافت
percipience
U
دریافت
collections
U
دریافت
discernment
U
دریافت
reception
U
دریافت
sentience
U
دریافت
twitched
U
حرکت یا کشش ناگهانی
yanks
U
ضربه ناگهانی وشدید
flashes
U
بروز ناگهانی جلوه
seizures
U
حمله ناگهانی مرض
flashed
U
بروز ناگهانی جلوه
seizure
U
حمله ناگهانی مرض
flash
U
بروز ناگهانی جلوه
twitch
U
حرکت یا کشش ناگهانی
a pang of hunger
U
احساس ناگهانی گرسنگی
flouncing
U
حرکت تند و ناگهانی
flounces
U
حرکت تند و ناگهانی
flounced
U
حرکت تند و ناگهانی
flounce
U
حرکت تند و ناگهانی
to shoot to fame
<idiom>
U
ناگهانی به شهرت رسیدن
pop
U
ضربت ناگهانی زدن
popped
U
ضربت ناگهانی زدن
pops
U
ضربت ناگهانی زدن
yanking
U
ضربه ناگهانی وشدید
twitches
U
حرکت یا کشش ناگهانی
raids
U
تک ناگهانی حمله هوایی
to bolt
U
ناگهانی حرکت کردن
transients
U
موج ناگهانی در ولتاژ
transient
U
موج ناگهانی در ولتاژ
storms
U
تغییر ناگهانی هوا
storming
U
تغییر ناگهانی هوا
stormed
U
تغییر ناگهانی هوا
raiding
U
تک ناگهانی حمله هوایی
raiding
U
ورود ناگهانی پلیس
twitching
U
حرکت یا کشش ناگهانی
cardiac arrests
U
توقف ناگهانی قلب
cardiac arrest
U
توقف ناگهانی قلب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com