English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
by under stamped U کسر تمبر داشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stamp tax U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
stamp duty U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
first-day covers U پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
first-day cover U پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
philately U تمبر جمع کنی جمع اوری تمبر
stamp duty U حق تمبر
stamp duties U حق تمبر
stamp U تمبر
stamps U تمبر
philatelists U تمبر شناس
food stamps U تمبر خوراک
philatelist U تمبر شناس
stamper U تمبر الصاق کن
tamarind U تمبر هندی
postage stamps U تمبر پست
poststamp U تمبر پست
postage U تمبر پستی
stamped U تمبر خورده
postmark U اثرمهر تمبر
postage stamp U تمبر پست
stamp U تمبر یا مهرزدن
postmarks U اثرمهر تمبر
food stamp U تمبر خوراک
philately U تمبر شناسی
stamps U تمبر یا مهرزدن
stamp duties U پول تمبر
philatelic U مربوط به تمبر شناسی
Do you have any stamps? U آیا تمبر دارید؟
it is sufficiently stamped U کم تمبر خورده است
stamp U تمبر پست الصاق کردن
stamps U تمبر پست الصاق کردن
put into circulation U به جریان انداختن [پول، تمبر و ... ]
postmarks U مهر باطله تمبر پست
post free U بدون نیاز به تمبر زدن
postmark U مهر باطله تمبر پست
The stamp doesnt stick. U این تمبر نمی چسبد
postmarks U تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
face value <idiom> U عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
postmark U تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
slips U پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slipped U پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slip U پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
franking machine U دستگاهی که تاریخ و هزینه پست را روی کاغ چاپ میکند نقش تمبر
longer U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn <idiom> U بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
to keep up U از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to keep down U زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
stamped addressed envelope پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
proffer U تقدیم داشتن عرضه داشتن
hope U انتظار داشتن ارزو داشتن
differ U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
cost U قیمت داشتن ارزش داشتن
proffered U تقدیم داشتن عرضه داشتن
differed U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffering U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffers U تقدیم داشتن عرضه داشتن
hoped U انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes U انتظار داشتن ارزو داشتن
hoping U انتظار داشتن ارزو داشتن
abhors U بیم داشتن از ترس داشتن از
differs U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
abhorring U بیم داشتن از ترس داشتن از
resides U اقامت داشتن مسکن داشتن
resided U اقامت داشتن مسکن داشتن
reside U اقامت داشتن مسکن داشتن
meaner U مقصود داشتن هدف داشتن
abhorred U بیم داشتن از ترس داشتن از
mean U مقصود داشتن هدف داشتن
meanest U مقصود داشتن هدف داشتن
to have by heart U ازحفظ داشتن درسینه داشتن
upkeep U بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
to have something in reserve U چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
lead a dog's life <idiom> U زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
long for U اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
lacks U کم داشتن
to go hot U تب داشتن
lacked U کم داشتن
lack U کم داشتن
to hold a meeting U داشتن
redolence U بو داشتن
to have f. U تب داشتن
to be in a f. U تب داشتن
to be feverish U تب داشتن
wanted U کم داشتن
relieves U داشتن
want U کم داشتن
to possess U داشتن
owning U داشتن
relieving U داشتن
owned U داشتن
doubts U شک داشتن
own U داشتن
relieve U داشتن
having U داشتن
intercommon U داشتن
monogyny U داشتن یک زن
doubting U شک داشتن
doubted U شک داشتن
doubt U شک داشتن
to hold U داشتن
to have U داشتن
to have possession of U داشتن
owns U داشتن
bear U داشتن
bear U در بر داشتن
have U داشتن
bears U در بر داشتن
possess U داشتن
possesses U داشتن
bears U داشتن
lackvt U کم داشتن
possessing U داشتن
rolled U تلاطم داشتن
affects U دوست داشتن
recoil U واکنش داشتن بر
confided U اعتماد داشتن به
affect U تمایل داشتن
affect U دوست داشتن
leaned U تمایل داشتن
recoiled U واکنش داشتن بر
recoiling U واکنش داشتن بر
lean U تمایل داشتن
leans U تمایل داشتن
recoils U واکنش داشتن بر
rolls U تلاطم داشتن
roll U تلاطم داشتن
confides U اعتماد داشتن به
confide U اعتماد داشتن به
spared U دریغ داشتن
abound in U فراوان داشتن
abound with U فراوان داشتن
spare U دریغ داشتن
amativeness U دوست داشتن
importing U اهمیت داشتن
bear on U نسبت داشتن
bestowon U ارزی داشتن
imported U اهمیت داشتن
debt U بدهی داشتن
debts U بدهی داشتن
fluctuates U نوسان داشتن
fluctuated U نوسان داشتن
concern U اهمیت داشتن
fluctuate U نوسان داشتن
quakes U لرزش داشتن
concerns U اهمیت داشتن
quake U لرزش داشتن
quaked U لرزش داشتن
quaking U لرزش داشتن
import U اهمیت داشتن
affects U تمایل داشتن
overlapped U اشتراک داشتن
mind U در نظر داشتن
mind U تصمیم داشتن
likes U دوست داشتن
liked U دوست داشتن
overlaps U اصطکاک داشتن
overlaps U اشتراک داشتن
value U گرامی داشتن
like U دوست داشتن
values U گرامی داشتن
minding U تصمیم داشتن
minding U در نظر داشتن
overlapped U اصطکاک داشتن
overlap U اشتراک داشتن
overlap U اصطکاک داشتن
correlation U ارتباط داشتن
outclassing U برتری داشتن بر
outclasses U برتری داشتن بر
outclassed U برتری داشتن بر
outclass U برتری داشتن بر
minds U در نظر داشتن
minds U تصمیم داشتن
valuing U گرامی داشتن
hunger U اشتیاق داشتن
represent U نمایندگی داشتن
requiring U لازم داشتن
can U قدرت داشتن
can U امکان داشتن
requires U لازم داشتن
canning U قدرت داشتن
required U لازم داشتن
canning U امکان داشتن
cans U قدرت داشتن
cans U امکان داشتن
monogamy U داشتن یک همسر
represented U نمایندگی داشتن
represents U نمایندگی داشتن
hungered U اشتیاق داشتن
may U امکان داشتن
declaring U افهار داشتن
hungering U اشتیاق داشتن
hungers U اشتیاق داشتن
thirst U اشتیاق داشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com