English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
public works U کارهای ساختمانی همگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
erection crane U جراثقال برای کارهای ساختمانی
background U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
backgrounds U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
public U آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
plenum U همگانی
nonquota U همگانی
communal U همگانی
communally U همگانی
plenums U همگانی
universal U همگانی
general U همگانی
generals U همگانی
generable U همگانی
wall-to-wall U همگانی
public U همگانی
public instractions U تعلیمات همگانی
hecatomb U قربانی همگانی
universal trait U صفت همگانی
holocausts U کشتار همگانی
agora U همایشگاه همگانی
general U جامع همگانی
semipublic U نیمه همگانی
generals U جامع همگانی
universal symbol U نماد همگانی
universal complex U عقده همگانی
latrine U ابریز همگانی
long house U ماوای همگانی
utility U صنایع همگانی
mass education U اموزش همگانی
public health U بهداشت همگانی
pissoir U ابریزگاه همگانی
pissoir U شاشگاه همگانی
public U همگانی ملی
cross examination U بازجویی همگانی
mass media U رسانههای همگانی
public building U بنای همگانی
family check U کیش همگانی
universalization U همگانی سازی
holocaust U کشتار همگانی
land sturm U نام نویسی همگانی
holocausts U اتش سوزی همگانی
holocaust U اتش سوزی همگانی
public domain software U نرم افزارعمومی یا همگانی
pogroms U ازار وکشتار همگانی
pogrom U ازار وکشتار همگانی
cafeteria messing U ناهار خوری همگانی
public domain software U نرم افزار همگانی
public traffic U رفت و امد همگانی
socialized medicine U بیمه پزشکی همگانی
common good U خیر عمومی یا صلاح همگانی
social security U بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
indignation meeting U مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
sanitarian U کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
gymnopaedic U درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
auxiliary work U کارهای اضافی
earth work U کارهای خاکی
diabolism U کارهای شیطانی
daily round U کارهای روزانه
Travaux preparatoires U کارهای مقدماتی
hatchet man <idiom> U کارهای سیاسی
cementation U کارهای سیمانی
emergency works U کارهای اضطراری
meshwork U کارهای مشبک
lunces U کارهای غریب
interior affairs U کارهای درونی
wirework U کارهای سیمی
preliminary works U کارهای مقدماتی
miscellaneous works U کارهای مختلف
incidental works U کارهای اتفاقی
the galleys U کارهای سخت
temporary works U کارهای موقت
previous work U کارهای قبلی
light housekeeping U کارهای سبک خانکی
diabolize U کارهای شیطانی کردن
light housekeeping U کارهای خانه داری
chore U کارهای عادی و روزمره
navvy U کارگر کارهای خاکی
mundane affairs U کارهای این جهان
chores U کارهای عادی و روزمره
inhouse work U کارهای داخلی تاسیسات
welfare work U کارهای عام المنفعه
logjam U کارهای عقب افتاده
navvies U کارگر کارهای خاکی
Arrears of work . Back log of work . U کارهای عقب افتاده
foppery U جلفی کارهای جلف
customs agent U واسطه کارهای گمرکی
building line U بر ساختمانی
structural U ساختمانی
structurally U ساختمانی
organic U ساختمانی
constructional U ساختمانی
to pry into a person affairs U در کارهای کسی فضولی کردن
pile-up U انباشتگی کارهای عقب افتاده
A series of city improvement works. U یکرشته کارهای عمرانی شهری
donkeywork U کارهای عادی وروزمره خرکاری
outgeneral U در کارهای جنگی پیش افتادن از
pile-ups U انباشتگی کارهای عقب افتاده
I cant figure that girl out . U از کارهای او چیزی نمی فهمم
downswing U تنزل کارهای تجارتی وغیره
land girl n U دختری که کارهای صحرایی میکرد
chickens come home to roost <idiom> U چوب کارهای گذشته را خوردن
scheduling U برنامه ریزی کارهای اجرائی
automaton U ماشینی که کارهای انسان را میکند
automatons U ماشینی که کارهای انسان را میکند
earthworks U خاک کاری کارهای خاکی
member U جزء ساختمانی
sites U زمین ساختمانی
sites U کارگاه ساختمانی
sited U زمین ساختمانی
sited U کارگاه ساختمانی
grillage U شبکه ساختمانی
site U زمین ساختمانی
contractors plant U ماشینهای ساختمانی
site U کارگاه ساختمانی
members U جزء ساختمانی
building limes U اهک ساختمانی
timber U چوب ساختمانی
Construction works . U عملیات ساختمانی
structrual stability U ثبات ساختمانی
structrual stability U استحکام ساختمانی
structrual steelwork U فولاد ساختمانی
structual engineering U مهندس ساختمانی
structural concrete U بتن ساختمانی
structural crack U ترک ساختمانی
structural draftsman U نقشه کش ساختمانی
structural drawing U نقشه ساختمانی
structural factor U ضریب ساختمانی
structural joints U درزهای ساختمانی
site office U دفتر ساختمانی
site building U زمین ساختمانی
monumentality U عظمت ساختمانی
to found a building U ساختمانی بینادکردن
components U جزء ساختمانی
component U جزء ساختمانی
structural steel U فولاد ساختمانی
structural timber U الوار ساختمانی
building sites U کارگاه ساختمانی
structural member U عضو ساختمانی
building unit U واحد ساختمانی
contractors yard U واحد ساختمانی
ashlar U سنگ ساختمانی
artificial stone U سنگ ساختمانی
constructive U مفید ساختمانی
building material U مصالح ساختمانی
building operations U عملیات ساختمانی
ashler U سنگ ساختمانی
building work U کار ساختمانی
basic unit assembly group U گروه ساختمانی
basic construction unit U واحد ساختمانی
construction joints U درزهای ساختمانی
building site U کارگاه ساختمانی
construction joint U درز ساختمانی
telpak U سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
basket weave pattern U طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
to finish off U کارهای دست باخر را انجام دادن
to pick on U برای کارهای دشواربرگزیدن بستوه اوردن
he has no enterprise U دل ندارد که به کارهای مهم دست بزند
fieldwork U کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
He is most suitable for brain work . U خیلی بدرد کارهای فکری می خورد
apery U میمون صفتی کارهای بوزینه وار
peonage U استفاده از غلام برای کارهای بندگی
ship's serviceman U مسئول کارهای دفتری وخدماتی ناو
up to one's ears in work <idiom> U کارهای زیاد برای انجام داشتن
module U مدلهای نمونه ساختمانی
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
structural analysis U محاسبات طرح ساختمانی
structural design U طرح و محاسبات ساختمانی
intelligent building U [ساختمانی با سرویس هوشمند]
ashlar U سنگ ساختمانی تراشیده
to pull down a building U متلاشی کردن ساختمانی
to tear down a building U متلاشی کردن ساختمانی
fabrique U [ساختمانی در محوطه باغ]
sidewalk superintendent U نافر عملیات ساختمانی
to demolish a building U خراب کردن ساختمانی
structural transformation U تغییر شکل ساختمانی
sheer plan U نقشه ساختمانی ناو
structural steel sheet U ورق فولاد ساختمانی
steel fabric U بافت فولاد ساختمانی
modules U مدلهای نمونه ساختمانی
to demolish a building U متلاشی کردن ساختمانی
material testing laboratory U ازمایشگاه مصالح ساختمانی
material storage area U انبار مصالح ساختمانی
constitutive U تشکیل دهنده ساختمانی
to tear down a building U خراب کردن ساختمانی
refractory U ماده ساختمانی نسوز
home wiring U سیم کشی ساختمانی
building craftsman U کارگر ماهر ساختمانی
building machinery U ماشین الات ساختمانی
construction cost index U شاخص هزینه ساختمانی
masonery U مصالح ساختمانی سنگتراشی
to pull down a building U خراب کردن ساختمانی
corbelling U پیش امدگی ساختمانی
corbeling U پیش امدگی ساختمانی
light weight unit U واحد ساختمانی سبک
masonry lining U پوشش با مصالح ساختمانی
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
utility U تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
wright U کسی که به کارهای ماشینی و ساختن ان اشتغال دارد
tine U دندانه ماشینهائی که کارهای خاکی انجام میدهند
supercargo U مباشر کارهای بازرگانی وفروش کالا در کشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com