Perdic | module | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 47 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	module U	اندازه گیری
	module U	حدود
	module U	حوزه گنجایش
	module U	طرح
	module U	نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
	module U	نمونه
	module U	قسمتی از سفینه فضایی
	module U	اتاقک پیمانه
	module U	واحد
	module U	بخش
	module U	مدل موشکی
	module U	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
	module U	مدلهای نمونه ساختمانی
	module U	پیمانه
	module U	پیمون
	module U	اندازه میزان
	module U	مدول
	module U	ضریب
	module U	بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند
	module U	وسیله سخت افزاری مستقل که به بخشهای دیگر وصل شود تا سیستم مدید را ایجاد کند
	module U	ماژول
	module U	مدول [جبر] [ریاضی]

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	I/O module U	واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
	real module U	ضریب حقیقی
	command module U	نقشهراهنما
	connecting module U	مدلتقسیم
	lunar module U	اندازهخفیف
	service module U	میزانکروسن
	load module U	واحدبارشو
	program module U	واحد برنامه
	personality module U	ماژول خاص
	personality module U	واحد شخصیت
	load module U	یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
	dummy module U	برنامه ساختگی
	dummy module U	رویه ساختگی
	memory module U	واحد حافظه
	memory module U	ماژول حافظه پیمانه حافظه
	object module U	واحد مقصود
	object module U	واحد مقصد
	object module U	واحد مقصود ماژول مقصود
	load module U	پیمانه بارشو
	adjustable proportional module U	نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
	input/output module U	واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
	gas lift module U	مخزنمرتفعگاز
	read-only memory (ROM) module U	خواندنحافظه
	single in line memory module U	مجموعه حافظه افزودنی منفرد
	random access memory [RAM] module	گذاره حافظ انتخابی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy