Perdic | چرخش بر دقیقه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	revolutions per minute U	چرخش بر دقیقه
	revs per minute U	چرخش بر دقیقه
	rpm U	چرخش بر دقیقه
	rev U	چرخش بر دقیقه
	number of revolutions U	چرخش بر دقیقه
	rotational speed U	چرخش بر دقیقه
	speed of rotation U	چرخش بر دقیقه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	round U	هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
	roundest U	هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
	waltz three U	سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
	single action U	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
	min U	دقیقه
	hour U	06 دقیقه
	hours U	06 دقیقه
	From moment to moment . Every minute. U	آن به آن ( هر دقیقه )
	half hour U	03 دقیقه
	whipstitch U	یک دقیقه
	wait a second U	یک دقیقه
	line per minute U	خط در دقیقه
	minute U	دقیقه
	minute U	: دقیقه
	rate of fire U	تعدادتیر در دقیقه
	exact sciences U	علوم دقیقه
	speed of rotation U	گردش بر دقیقه
	revs per minute U	گردش بر دقیقه
	rpm U	گردش بر دقیقه
	watt minute U	وات- دقیقه
	beat U	تعدادپاروزنها در هر دقیقه
	number of revolutions U	گردش بر دقیقه
	revolution per minute U	دور در دقیقه
	rpm U	گردش در دقیقه
	number of revolutions U	دور بر دقیقه
	rotational speed U	گردش بر دقیقه
	revolutions per minute U	گردش بر دقیقه
	full-time U	09 دقیقه بازی
	ampere minute U	امپر- دقیقه
	mathematics U	علوم دقیقه
	quarter hour U	پانزده دقیقه
	rev U	گردش بر دقیقه
	speed of rotation U	دور بر دقیقه
	rotational speed U	دور بر دقیقه
	rev U	دور بر دقیقه
	rpm U	دور بر دقیقه
	revs per minute U	دور بر دقیقه
	revolutions per minute U	دور بر دقیقه
	beats U	تعدادپاروزنها در هر دقیقه
	it is 0 minutes past four U	ده دقیقه از چهار می گذرد
	megacycle U	یک میلیون دوردر دقیقه
	wait a minute U	یک دقیقه صبر کنید
	subtility U	نکته باریک دقیقه
	rpm U	مخفف دور در دقیقه
	I will be back in 10 minutes.	10 دقیقه دیگر برمیگردم.
	180 strokes a minute U	۱۸۰ ضربه در دقیقه
	cyclic rate U	تعداد تیردر دقیقه
	cyclic rate U	نواخت تیر در دقیقه
	at ten minutes notice U	با ده دقیقه اخطار قبلی
	misconduct penalty U	جریمه 01 دقیقه اخراج
	Wait a minute . U	یک دقیقه مهلت بده
	game misconduct penalty U	01 دقیقه اخراج بازیگرخطاکار
	minute hand U	عقربه دقیقه شمار ساعت
	minor penalty U	خطای کوچک و 2 دقیقه اخراج
	major penalty U	اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
	There will be a delay of 8 minutes.	8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
	The train was 10 minutes late. U	قطار 10 دقیقه دیر رسید
	at the elventh hour U	دقیقه نود کاری انجام دادن
	Let me think a moment . U	بگذارید یک دقیقه ( لحظه ) فکر کنم
	Tell him, he needs to wait for a moment. U	به او [مرد] بگوئید یک دقیقه صبر کند.
	slow fire U	یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
	tempo U	سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
	tempos U	سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
	pages U	تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
	paged U	تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
	page U	تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
	time U	زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
	round U	روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
	timed U	زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
	times U	زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
	roundest U	روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
	lost ball U	گوی گم شده در مسیر بازی گلف که به فاصله 5 دقیقه پیدا نشود
	connects U	هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
	line printers U	وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
	line printer U	وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
	connect U	هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
	paged U	اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
	pages U	اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
	intermediate contingency U	قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
	page U	اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
	moto cross U	مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
	rotation U	چرخش
	twirl U	چرخش
	whirls U	چرخش
	whirling U	چرخش
	whirled U	چرخش
	whirl U	چرخش
	twirls U	چرخش
	twirling U	چرخش
	twirled U	چرخش
	head rolling U	سر چرخش
	rotational U	چرخش
	spins U	چرخش
	wheels U	چرخش
	wheeling U	چرخش
	wheel U	چرخش
	levorotation U	چرخش به چپ
	swirling U	چرخش
	turns U	چرخش
	turn U	چرخش
	wrench U	چرخش
	swirls U	چرخش
	troll U	چرخش
	gyration U	چرخش
	circulation U	چرخش
	volte face U	چرخش
	volte-face U	چرخش
	gyrations U	چرخش
	trolls U	چرخش
	wrenched U	چرخش
	revolution U	چرخش
	spin U	چرخش
	swirl U	چرخش
	whirlpools U	چرخش اب
	whirlpool U	چرخش اب
	swirled U	چرخش
	circulations U	چرخش
	wrenches U	چرخش
	revolutions U	چرخش
	it is minutes past U	ساعت سه وپنج دقیقه است 5دقیقه از3 گذشته است
	By my watch it's five to nine. U	طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
	sidespin U	چرخش بیک سو
	sidespin U	چرخش انحرافی
	rotational speed U	سرعت چرخش
	sidespin U	چرخش توپ
	rotational post U	شغل در چرخش
	upright spin U	چرخش ایستاده
	turn table U	میز چرخش
	high spin U	چرخش زیاد
	trepan U	چرخش انحراف
	rotation U	چرخش دوران
	rotation U	مقدار چرخش یک شی
	topspin U	چرخش توپ
	radius of gyration U	شعاع چرخش
	specific rotation U	چرخش ویژه
	fractional turn U	چرخش کسری
	forward dive U	شیرجه رو به اب با چرخش
	free rotation U	چرخش ازاد
	radius of giration U	شعاع چرخش
	body english U	چرخش بی اختیار
	orthogonal rotation U	چرخش عمودی
	optical rotation U	چرخش نوری
	gyoradius U	شعاع چرخش
	magnetic ritation U	چرخش مغناطیسی
	improper rotation U	چرخش نامتعارف
	oblique rotation U	چرخش مایل
	compass swing U	چرخش خط محوری
	concentricity U	دقت چرخش
	conrotatory motion U	چرخش همسو
	pick and roll U	ایجاد سد و چرخش
	quartimax rotation U	چرخش کوارتیماکس
	proper rotation U	چرخش متعارف
	pivot ship U	ناو چرخش
	angle of rotation U	زاویه چرخش
	pivot point U	مرکز چرخش
	kick turn U	نیم چرخش
	axis of rotation U	محور چرخش
	disrotatory motion U	چرخش ناهمسو
	cyclostat U	دستگاه چرخش
	molecular rotation U	چرخش مولکولی
	turn off U	محل چرخش
	turning points U	نقطه چرخش
	universal U	با چرخش ازاد
	helicopter U	چرخش در هوا
	helicopters U	چرخش در هوا
	pivoting U	قابل چرخش
	spins U	چرخش به سرعت
	spins U	چرخش توپ
	spin U	چرخش به سرعت
	revolution U	چرخش دوران
	revolutions U	چرخش دوران
	turn-off U	محل چرخش
	turn-offs U	محل چرخش
	chase U	پایه چرخش
	chased U	پایه چرخش
	chases U	پایه چرخش
	chasing U	پایه چرخش
	turning point U	نقطه چرخش
	tumble U	چرخش اشفتگی
	tumbled U	چرخش اشفتگی
	tumbles U	چرخش اشفتگی
	rotatable U	چرخش پذیر
	roll U	چرخش گردش
	upturn U	چرخش ببالا
	wresting U	چرخش پیچش
	wrests U	چرخش پیچش
	williamson turn U	چرخش ویلیامسون
	twist U	چرخش بدن
	twisting U	چرخش بدن
	twists U	چرخش بدن
	spin U	چرخش توپ
	vertical scrolling U	چرخش عمودی
	varimax rotation U	چرخش واریماکس
	stuff U	چرخش توپ
	stuffed U	چرخش توپ
	upward rotation U	چرخش رو به بالا
	turnabout U	چرخش به یک طرف
	stuffs U	چرخش توپ
	rolled U	چرخش گردش
	wrest U	چرخش پیچش