English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
delphine classics U چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
classicists U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicist U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classics U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classic U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicize U درزمره ادبیات باستانی
classical U وابسته به ادبیات باستانی
classicality U مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
groom U اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
grooms U اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
utopian socialism U شارل فوریه و لوئی بلان قرار دارند
Lous quinze U [سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
n U چهاردهم
fourteenth U یک چهاردهم
full moon U ماه شب چهاردهم
quattrocento U قرن چهاردهم
trecento U قرن چهاردهم میلادی
N, n (N's, n's) U حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
musette U اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
to set up somebody [for something] U پاپوش درست کردن برای کسی
to frame someone U پاپوش درست کردن برای کسی
phraseograph U عبارتی که نشانی برای ان درست شده است
Lous quatorze U [سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
pullicate U پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
osteoclasis U استخوان شکنی برای درست کردن اندان ناقص
swipe U مهتر
swiped U مهتر
stabler U مهتر
grooms U مهتر
swiping U مهتر
senior U مهتر
groom U مهتر
seniors U مهتر
hostler U مهتر
elder statesmen U دولتمرد مهتر
elder statesman U دولتمرد مهتر
ostler U مهتر اصطبل
horseboy U شاگرد مهتر
groomsman U ساقدوش مهتر
Guinea U کمک مهتر
guineas U کمک مهتر
marshall U مهتر اسب سرلشگرهوایی
junk U ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
alphageometric U که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
retrospective parallel running U اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
belles letters U ادبیات
literature U ادبیات
belles lettres U ادبیات
literary history U تاریخ ادبیات
erotica U ادبیات عاشقانه
hagiology U ادبیات مقدس
letters U کاغذ ادبیات
letter U کاغذ ادبیات
literary U ادیب وابسته به ادبیات
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
Latin U لاتین
sinology U مطالعه ادبیات ورسوم چین
humanism U نوع دوستی ادبیات وفرهنگ
predicate U گزاره [در دستور زبان] [ادبیات]
latinization U لاتین کردن
latin america U امریکای لاتین
dog latin U لاتین غلط
Latin U زبان لاتین
Roman alphabet U الفبای لاتین
horatian U شاعر لاتین
prettyism U اصول رعایت قشنگی درهنرهاو ادبیات
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
romanesque U مشتق از زبان لاتین
Romans U لاتین حروف رومی
late latinu U لاتین دورههای بعد
low latin U لاتین دورههای بعد
Roman U لاتین حروف رومی
senarius U شعر شش وتدی در لاتین
latin squares design U طرح مربعهای لاتین
post classical U در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
Edwardian U ادبیات و هنر و مد لباس دوران ادوارد هفتم
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
latinist U دانشمند در زبان وفرهنگ لاتین
ad U پیشوندی است لاتین به معنی
acousia U پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
acousis U پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
ads U پیشوندی است لاتین به معنی
humanism U مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
spellchecker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spelling checker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
chicken coop U مانعی در مسابقه پرش به شکل ا لاتین
figure race U مسابقه اتومبیلرانی درمسیری بشکل 8 لاتین
classics U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
classic U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
Napier's constant U عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
Euler's number U عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
number e U عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
vulgate U نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
serpentine U حرکت در ساختن دو شکل مانند 8 لاتین مماس با هم
alicatado U [کاشی کاری منقوش در اسپانیا و آمریکای لاتین]
lima bean U نوعی لوبیا بنام لاتین limensis Phaseolus
asp U نوعی مار بنام لاتین haje Naja
Genius Loci U نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
age old U باستانی
gray U باستانی
ancient U باستانی
old U باستانی
antiquary U باستانی
relics U باستانی
antiquaries U باستانی
relic U باستانی
traditionary U باستانی
older U باستانی
oldest U باستانی
classically U باستانی
archaic <adj.> U باستانی
antiquarian U باستانی
antique U باستانی
age-old U باستانی
antiques U باستانی
abel tree U درخت سپیدار که نام لاتین ان alba populus است
aceto U پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
northman U اسکاندیناوی باستانی
aramaean U زبان باستانی
classicism U سبک باستانی
norseman U اسکاندیناوی باستانی
ancient relics U اثار باستانی
primer U باستانی ابتدایی
primers U باستانی ابتدایی
in ancient times U در روزگار باستانی
primeval U بسیار کهن باستانی
paleographic U وابسته بخطوط باستانی
paleograph U نسخه خطی باستانی
in ancient times U در اوقات جهان باستانی
classical U پیرو سبکهای باستانی
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
Monumental design U طرح آثار باستانی
the Classical World [the Ancient World] U جهان باستانی [تاریخ]
Antiquity U جهان باستانی [تاریخ]
avestan U زبان باستانی ایران
ethiopic U زبان باستانی حبشه
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
weave U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
weaves U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
gradus U فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
ab U پیشوند لاتین بمعنی >دوراز< و>از< و >جدایی < و >غیر<مانند ABuse و ABaxial
AC U پیشوندی است برابرad- لاتین که قبل ازc و q به اینصورت در می اید مثل
pelta U سپر یونانیان ورومیان باستانی
traditional U مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
gaul U اهل کشور باستانی گل فرانسوی
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
classicalism U پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
veda U کتاب مقدس باستانی هند
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
dorian U وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
classicize U ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
persepolis U شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
dithyramb U سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
doge U لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
corinthian U اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
S-twist [S-spun] U نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
phygian U فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
monitored U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
catastasis U بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
Greek Revival U [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
Are there any antiquities here? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
S-border U حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
objectivism U ادبیات و هنر مادی مادی گرایی
rhaeto romanic U زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
Ouroboros U نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com