Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cotton plantation
U
پنبه کاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
asbestos
U
پنبه نسوز پنبه کوهی
torched
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes
U
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torching
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
stringing
U
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing
U
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
cotton yarn
U
نخ پنبه
cottons
U
پنبه
carder
U
پنبه زن
cotton
U
پنبه
collodion
U
پنبه
glid
U
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
asbestos
U
پنبه کوهی
asbestos
U
پنبه نسوز
Egyptian cotton
U
پنبه مصری
floss
U
پنبه ابریشمی
pod
U
قوزه پنبه
pods
U
قوزه پنبه
corks
U
چوب پنبه
To cut ones head with cotton .
<proverb>
U
با پنبه سر بریدن .
bullying
U
پهلوان پنبه
bully
U
پهلوان پنبه
bullies
U
پهلوان پنبه
bullied
U
پهلوان پنبه
guncotton
U
باروت پنبه
nitro cotton
U
باروت پنبه
absorbent cotton
U
پنبه هیدروفیل
abiston
U
پنبه کوهی
abiston
U
پنبه نسوز
miuntain flax
U
پنبه کوهی
bravado
U
پهلوان پنبه
lint
U
ضایعات پنبه
paper tiger
U
پهلوان پنبه
paper tigers
U
پهلوان پنبه
cork
U
چوب پنبه
stopper
U
چوب پنبه
stoppers
U
چوب پنبه
boll
[cotton gin]
غوزه پنبه
cash crops
U
پنبه وتنباکو
bobber
U
چوب پنبه
asbestus
U
سنگ پنبه
asbestus
U
پنبه کوهی
asbestus
U
پنبه نسوز
asbeston
U
پنبه نسوز
miuntain flax
U
سنگ پنبه
cotton seed
U
تخم پنبه
pyrocotton
U
پنبه باروتی
feeding cloth
U
پنبه رسان
pyrocellulose
U
پنبه باروتی
floers of zinc
U
پنبه روی
oxide zine
U
پنبه روی
cotton plant
U
بوته پنبه
cotton plantation
U
پنبه زار
cotton waste
U
ضایعات پنبه
float
U
چوب پنبه
cotton seed
U
پنبه دانه
floated
U
چوب پنبه
cottonseed
U
پنبه دانه
cottonseed
U
تخم پنبه
cotton plant
U
درخت پنبه
card
U
پنبه زنی
cards
U
پنبه زنی
floats
U
چوب پنبه
cotton wool
U
پنبه لایی
earth flax
U
پنبه کوهی
cotton wool
U
لایی پنبه
rock cork
U
پنبه کوهی
phellem
U
چوب پنبه
loggerhead
U
نوعی افت پنبه
gin
U
پنبه را پاک کردن
stopper
U
باچوب پنبه بستن
batting
U
پنبه حلاجی شده
mallow
U
پنیرک پنبه ایرانی
gins
U
پنبه را پاک کردن
mountain cork
U
یکجور پنبه کوهی
bunging
U
چوب پنبه بشکه
maco
U
پنبه درجه یک مصری
kapok
U
چوب پنبه سبک
bunged
U
چوب پنبه بشکه
bung
U
چوب پنبه بشکه
tampons
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
tampon
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
basic crops
U
پنبه تنباکو و برنج
pourpoint
U
لحاف پنبه دار
asbestine
U
مانند پنبه نسوز
asbestos cement
U
سیمان پنبه کوهی
bungs
U
چوب پنبه بشکه
asbestos cement
U
سیمان پنبه نسوز
stoppers
U
باچوب پنبه بستن
cork oak
U
درخت چوب پنبه کش
comber
U
ماشین پنبه زنی
corked
U
چوب پنبه دار
ginning
U
پنبه پاک کنی
cork borer
U
چوب پنبه سوراخ کن
cotton-mills
U
کارخانه ریسندگی پنبه ای
cotton gin
U
ماشین پنبه پاک کن
cotton cake
U
کنجاره پنبه دانه
cottonseed oil
U
روغن پنبه دانه
cotton-waste
U
آشغال و ضایعات پنبه
quilting
U
پنبه دار پارچه لحافی
bundle
U
بقچه کلاف پشم یا پنبه
phellogen
U
لایه چوب پنبه ساز
peasecod
U
جلونیم تنه پنبه دار
subereous
U
از چوب پنبه گرفته شده
seed wool
U
پنبه خام یاپاک نکرده
angola yarn
U
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
asbestos mica
U
عایق پنبه نسوز و میکا
the cork went off with apop
U
چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
cotton grade
U
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
gin
U
ماشین پنبه پاک کنی
gins
U
ماشین پنبه پاک کنی
mildew
U
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
pyroxilin
U
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
corks
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
cellulose
U
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
pourpoint
U
لباس لایه داریا پنبه دار
to bung
U
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
to bung up
U
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
cork
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
absorption
U
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
cloop
U
صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
suberin
U
ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
To pay no heed . To be inattentive .
U
پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
vegetable fiber
U
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
he undid what i had done
U
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
uncorking
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
snowsuit
U
لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
uncork
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
willow
U
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
waxing cork
U
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
uncorked
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
kapok
U
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
natural fiber
U
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
willows
U
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
gossypol
U
رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
swabs
U
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swab
U
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
Milco
U
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
cotton-wool yarn
U
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
peascod
U
غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
swob
U
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
distaff
U
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
kamptulicon
U
یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
drilling pattern
U
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
drafting
U
[کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
staple
U
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
hank
U
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
willy
U
ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
corkscrew rule
U
قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
ceiba
U
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
plumbery
U
سرب کاری کارخانه سرب کاری
mosaics
U
موزاییک کاری معرق معرق کاری
scutch
U
پنبه زنی کردن پهن کردن
corks
U
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
cork
U
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
Mercerization
U
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
dry rot
U
پوسیدگی
[خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
flower piece
U
گل کاری
active
U
کاری
under employment
U
کم کاری
inaction
U
بی کاری
effective
U
کاری
impotence
U
کاری
plasterwork
U
گچ کاری
currie
U
کاری
slobbery
U
تف کاری
hypofunction
U
کم کاری
curry
U
کاری
feckful
U
کاری
malfunctions
U
کژ کاری
curry powder
U
کاری
curry powders
U
کاری
plastering
U
گچ کاری
curries
U
کاری
electroplating
U
اب کاری
impotency
U
کاری
malfunction
U
کژ کاری
intent on doing anything
U
کاری
malfunctioned
U
کژ کاری
parget
U
گچ کاری
direct dyes
U
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
misprision
U
خلاف کاری
workbenches
U
محیط کاری
fretwork
U
منبت کاری
amalgamating
U
ملغمه کاری
molding operation
U
فرم کاری
workstation
U
ایستگاه کاری
neglectfulness
U
غفلت کاری
molding operation
U
قالب کاری
mosaic work
U
موزائیک کاری
purview of an occupation
U
حدود کاری
probationership
U
ازمایش کاری
punching
U
منگنه کاری
negativism
U
منفی کاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com