English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
curry U کاری
curry U زردچوبه هندی
curry U مالیدن
curry U شانه یا قشوکردن
curry U پرداخت کردن چرم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
curry favor <idiom> U هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن برای دوستی ویا کمک
curry powders U آمیزهای از کاری و فلفل و چند ادویهی دیگر
curry powders U گردکاری
curry powders U کاری
curry powder U آمیزهای از کاری و فلفل و چند ادویهی دیگر
curry powder U گردکاری
curry powder U کاری
curry comb U قشوکردن
curry comb U قشو
to curry favour [British E] /favor [American E] with somebody U هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن
to curry favour [British E] /favor [American E] with somebody U برای کسی خود شیرینی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com