English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flush decker U پل هوایی یک پارچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
biased fabric U پارچه جندلایهای که بصورت اریب با تار و پود پارچه بریده شده است
bleacher U کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
gig mill U ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
canvas U پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
canvases U پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
tartan U یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
sarsenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarcenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
stuffs U پارچه
fabric U پارچه
stuffed U پارچه
stuff U پارچه
cloths U پارچه
monolithic U یک پارچه
fabrics U پارچه
solid U یک پارچه
moire U پارچه
solidungular U یک پارچه سم
cloth U پارچه
consolidated U یک پارچه
moir U پارچه
solids U یک پارچه
textile U پارچه
three piece U سه پارچه
textiles U پارچه
manta U پارچه
solidify U یک پارچه شدن
fluffs U خواب پارچه
worsted U پارچه پشمی
silk U پارچه ابریشمی
swaddling clothes U پارچه قنداقی
cl U ترخیص پارچه
empire cloth U پارچه روغنی
fluffing U خواب پارچه
tatter U تکه پارچه
fluffed U خواب پارچه
solidifies U یک پارچه شدن
solidified U یک پارچه شدن
garnishes U پارچه سفید
fluff U خواب پارچه
garnished U پارچه سفید
garnish U پارچه سفید
tufts U ریشه پارچه
tuft U ریشه پارچه
oiled cloth U پارچه روغنی
lambrequin U پارچه روبخاری
piece part U قطعه یک پارچه
consolidant U یک پارچه کننده
scarlet U پارچه مخمل
jute fabric U پارچه چتایی
bolts U توپ پارچه
cloth merchant U پارچه فروش
cilice U پارچه مویی
pole mast U دیرک یک پارچه
bolting U توپ پارچه
bolted U توپ پارچه
oilskin U پارچه برزنت
flax U پارچه کتان
macintoshes U پارچه بارانی
mackintosh U پارچه بارانی
mackintoshes U پارچه بارانی
fagend U سرتیکه پارچه
bolt U توپ پارچه
oil cloth U پارچه مشمعی
solidifying U یک پارچه شدن
A bale of cloth. U یک توپ پارچه
gabardine U پارچه گاباردین
tapestry U پارچه پردهای
draperies U پارچه فروشی
draperies U پارچه بافی
drapery U پارچه فروشی
drapery U پارچه بافی
suede U پارچه جیر
double cloth U پارچه دولا
tapestries U پارچه پردهای
organdie U پارچه ارگاندی
canvas U پارچه برزنتی
delaine U پارچه پشم
canvases U پارچه برزنتی
kerseymere U پارچه کشمیری
leggings U پارچه پوشش مچ پا
swathing clothes U پارچه قنداقی
shoddy U پارچه پست
organdy U پارچه ارگاندی
elastic web U پارچه کش دار
piled U پارچه خزنما
piled U خواب پارچه
pile U پارچه خزنما
pile U خواب پارچه
ticking U پارچه تشکی
ticking U پارچه دوشکی
fag end U سرتیکهی پارچه
fag ends U سرتیکهی پارچه
jerseys U پارچه کشباف
pocketing U پارچه جیبی
plaid U پارچه پیچازی
plaids U پارچه پیچازی
cotton U پارچه نخی
cottons U پارچه نخی
jersey U پارچه کشباف
en bloc U یک پارچه دربست
ruching U پارچه توری
water fast U پارچه شورنرو
huckabach U پارچه حوله
soliped U یک پارچه سم جانورتک سم
huck aback پارچه حوله ای
cardigan U پارچه ژاکت
cardigans U پارچه ژاکت
oilcloth U پارچه مشمع
draper U پارچه فروش
samite U پارچه زری
textiles U پارچه بافته
lot U پارچه قطعه
suiting U پارچه لباسی
wigan U پارچه استری
textile U پارچه بافته
full fashioned U پارچه چسبان
sailcloth U پارچه بادبانی
furniture textile U پارچه تزیینی
bagging U پارچه کیسهای
sailcloth U پارچه شراعی
oilcloth U پارچه برزنت
grille cloth U پارچه بلندگو
skirter U پارچه دامنی
twill U پارچه جناغی
rep U پارچه مبلی
shirting U پارچه پیراهنی
aba U پارچه عبایی
haircloth U پارچه مویی
haircloth U پارچه خیمهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com