Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
subsequent to that event
U
پس ازان رویداد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
therefter
U
پس ازان
therefter
U
ازان پس
thereof=of that
U
ازان
thence
U
پس ازان
afterwards
U
پس ازان
away
U
پس ازان
this is inferior to that
U
این ازان
it is all greek to me
U
ازان سودرنمیاورم
therein
U
ازان حیث
long a
U
مدتهاپس ازان
eftsoon
U
اندکی پس ازان
thereafter
U
بعد ازان
next
U
نزدیک ترین پس ازان
this is better than that
U
این ازان بهتراست
it is pervious to light
U
روشنایی ازان می گذرد
he is not of that stamp
U
ازان جنس نیست
i am impatient for it
U
ازان بابت بیطاقت هستم
dye wood
U
چوبی که ازان رنگ میگیرند
wellŠwhat of it?
U
چه نتیجهای ازان بدست می اید
dice box
U
پیالهای که طاس را ازان میریزند
to gut a book
U
مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
he is not of that type
U
ازان قبیل اشخاص نیست
occurrence
U
رویداد
incident
U
رویداد
occurence
U
رویداد
event
U
رویداد
incidents
U
رویداد
events
U
رویداد
trends
U
رویداد
happening
U
رویداد
occurrences
U
رویداد
circumstances
U
رویداد
happenings
U
رویداد
trend
U
رویداد
i gave up the idea
U
ازان خیال صرف نظر کردم
it came to my knowledge
U
من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
feed door
U
دری که ازان سوخت درکوره میریزند
it is not d.
U
نمیتوان ازان صرف نظر کرد
fitch
U
موی راسویاقلم مویی که ازان بسازند
mofette
U
دهانهای که ازان دمه بد بو بیرون اید
secernent
U
اندامی که چیزی ازان تراوش کند
occurrence
U
تصادف رویداد
mishap
U
رویداد ناگوار
mishaps
U
رویداد ناگوار
circumstance
U
تفصیل رویداد
misadventure
U
رویداد ناگوار
misadventures
U
رویداد ناگوار
occurence
U
رویداد واقعه
exogenous event
U
رویداد برونی
event horizen
U
افق رویداد
commentary
U
گزارش رویداد
commentaries
U
گزارش رویداد
a life full of incidents
U
زندگی پر رویداد
occurrences
U
تصادف رویداد
decade
U
ده موضوع یا رویداد
decades
U
ده موضوع یا رویداد
contretemps
U
رویداد ناگوار
endogenous event
U
رویداد درونی
fly amanita
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fustic
U
یکجورچوب زردکه رنگ پستهای ازان میگیرند
castles
U
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castle
U
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
it savours of revenge
U
بوی انتقام یاکینه جویی ازان می اید
one's pet aversion
U
چیزی که شخص مخصوصا ازان بیزار است
to slit hide into thongs
U
پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
ten yard
U
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
rummy start
U
رویداد شگفت انگیز
As events unfolded I realized that ...
U
درطی رویداد ها پی بردم که ...
passage
U
رویداد کارکردن مزاج
uneventful
U
بدون رویداد مهم
mischance
U
رویداد بد حادثه ناگوار
balance
U
احتمال رویداد خطا
passages
U
رویداد کارکردن مزاج
mischances
U
رویداد بد حادثه ناگوار
air pollution episode
U
رویداد الودگی هوا
balances
U
احتمال رویداد خطا
chock
U
قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
redan
U
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
pete cock
U
شیر کوچک که ازان هوا یابخار بیرون می اید
giants stride
U
تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
to say grace
U
دعای سپاسگزاری کردن پیش ازخوراک یاپس ازان
in qviries r. to the accident
پرسش هایی درباره آن رویداد
non-events
U
رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
non-event
U
رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
soever
U
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
gopher wood
U
چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
special vertict
U
رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
black swan event
U
رویداد نادر و پیش بینی ناپذیر
ballast
U
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
dead line
U
خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
helmcloud
U
ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
real time
U
داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد
The incident set off a debate.
U
این رویداد بحثی را به راه انداخت
[برانگیخت]
.
natives
U
رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
event focus
U
که در حال دریافت پیام از یک عمل یا رویداد است
native
U
رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
collision detection
U
تشخیص و گزارش داده برخورد دو عمل یا رویداد
parachronism
U
اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
mulches
U
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
grey matter
U
بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
muslin
U
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
rain box
U
صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
mulch
U
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
generated
U
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
maintenance
U
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
generate
U
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
generating
U
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
generates
U
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
pliantly polonica
U
یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
This new frontier incident probably means war.
U
این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
calibrated orifice
U
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
floating fender
U
زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
cycle stealing
U
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
edge detection
U
اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
logogram
U
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
logograph
U
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
reentrant subroutine
U
زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
it is not t.
U
برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
message
U
پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
messages
U
پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
producer's goods
U
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
dead
U
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
conditional
U
دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند
alert
U
پیام خطا از طرف نرم افزار به کاربر یا برنامه کاربردی برای رویداد یک مشکل یا خطا
alerts
U
پیام خطا از طرف نرم افزار به کاربر یا برنامه کاربردی برای رویداد یک مشکل یا خطا
alerted
U
پیام خطا از طرف نرم افزار به کاربر یا برنامه کاربردی برای رویداد یک مشکل یا خطا
warn
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warned
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warns
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
id
U
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
main
U
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
hole
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com