Total search result: 202 (31 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
paint U |
پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه |
 |
 |
paints U |
پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
paint program U |
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد |
 |
 |
dissolve U |
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد |
 |
 |
dissolves U |
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد |
 |
 |
special effects U |
جلوههای ویژه |
 |
 |
MIDI sequencer U |
ویرایش و جلوههای ویژه و گرداندن |
 |
 |
permutations U |
تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی |
 |
 |
permutation U |
تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی |
 |
 |
allocate U |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
 |
 |
allocating U |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
 |
 |
allocates U |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
 |
 |
compact U |
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف |
 |
 |
compacted U |
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف |
 |
 |
compacts U |
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف |
 |
 |
compacting U |
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف |
 |
 |
multiple U |
حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف |
 |
 |
morphing U |
جلوههای ویژه در بازی ها و سیستمهای چندرسانهای که یک تصویر به تدریج به دیگری تبدیل میشود |
 |
 |
texture mapping U |
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید. |
 |
 |
multidimensional U |
زبان برنامه نویسی که به روشهای مختلف نمایش داده میشود |
 |
 |
paged U |
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف |
 |
 |
page U |
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف |
 |
 |
pages U |
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف |
 |
 |
allocation U |
تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف |
 |
 |
allocations U |
تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف |
 |
 |
sna U |
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط |
 |
 |
differential cost analysis U |
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد |
 |
 |
alphageometric U |
که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند |
 |
 |
decision U |
نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد |
 |
 |
decisions U |
نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد |
 |
 |
systems network architecture U |
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند |
 |
 |
tablet U |
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد |
 |
 |
tablets U |
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد |
 |
 |
acrobat U |
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند |
 |
 |
acrobats U |
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند |
 |
 |
to watch for certain symptoms U |
توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ] |
 |
 |
idiosyncrasies U |
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی |
 |
 |
idiosyncrasy U |
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی |
 |
 |
graphics U |
ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی |
 |
 |
decollate U |
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی |
 |
 |
restrictive trade practices U |
روشهای محدود کردن تجارت |
 |
 |
access procedures U |
روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره |
 |
 |
special interest groups U |
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه |
 |
 |
target discrimination U |
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف |
 |
 |
chart U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
charted U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
charting U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
charts U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
systems analysis U |
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم |
 |
 |
fractional U |
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف |
 |
 |
specialities U |
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته |
 |
 |
specialty U |
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته |
 |
 |
speciality U |
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته |
 |
 |
blocage U |
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.] |
 |
 |
selectable U |
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند |
 |
 |
symbiosis U |
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم |
 |
 |
heterogeneous network U |
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند |
 |
 |
fdm U |
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند |
 |
 |
vortex separation U |
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی |
 |
 |
Shockwave U |
سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد |
 |
 |
idiocrasy U |
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه |
 |
 |
functioned U |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
 |
 |
functions U |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
 |
 |
function U |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
 |
 |
estate in common U |
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع |
 |
 |
region U |
پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص |
 |
 |
regions U |
پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص |
 |
 |
busing U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
buses U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
busses U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
bussed U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
bussing U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
bus U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
bused U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
frequencies U |
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند |
 |
 |
frequency U |
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند |
 |
 |
allogamous U |
مختلف الجنس و مختلف النوع |
 |
 |
profiles U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
profiled U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
profile U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
profiling U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
tree of life U |
درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.] |
 |
 |
variate U |
مختلف کردن |
 |
 |
consecrates U |
ویژه کردن تخصیص دادن |
 |
 |
seasoning klin U |
کوره ویژه خشک کردن |
 |
 |
consecrating U |
ویژه کردن تخصیص دادن |
 |
 |
consecrate U |
ویژه کردن تخصیص دادن |
 |
 |
interbreed U |
نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن |
 |
 |
outcross U |
امیزش کردن دو جنس مختلف با هم |
 |
 |
specializes U |
ویژه کاری کردن متخصص شدن |
 |
 |
straightjacket U |
ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان |
 |
 |
specialising U |
ویژه کاری کردن متخصص شدن |
 |
 |
specialises U |
ویژه کاری کردن متخصص شدن |
 |
 |
specialize U |
ویژه کاری کردن متخصص شدن |
 |
 |
specializing U |
ویژه کاری کردن متخصص شدن |
 |
 |
trimming tool U |
ابزار ویژه قطع کردن زائده ها |
 |
 |
straitjacket U |
ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان |
 |
 |
to tick U |
کار کردن به نحوه ویژه یا درست |
 |
 |
highways U |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
 |
 |
highway U |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
 |
 |
praetorial U |
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است |
 |
 |
eurybathic U |
قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب |
 |
 |
taxidermist U |
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره |
 |
 |
quantitative methods U |
روشهای کمی |
 |
 |
metric methods U |
روشهای کمی |
 |
 |
recovery procedures U |
روشهای بازیابی |
 |
 |
statistical methods U |
روشهای اماری |
 |
 |
recovery procedures U |
روشهای اخراجات |
 |
 |
nonparmetric methods U |
روشهای ناپارامتری |
 |
 |
quantitative methods U |
روشهای مقداری |
 |
 |
hunting design U |
طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.] |
 |
 |
outbreed U |
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران |
 |
 |
intermarrying U |
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف |
 |
 |
intermarried U |
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف |
 |
 |
scatter load U |
بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف |
 |
 |
intermarry U |
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف |
 |
 |
collect transfer U |
بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف |
 |
 |
intermarries U |
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف |
 |
 |
zootechnician U |
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران |
 |
 |
belly series U |
مجموعهای از روشهای حمله |
 |
 |
indirect methods U |
روشهای غیر مستقیم |
 |
 |
halted U |
معمولا با روشهای خارجی |
 |
 |
halt U |
معمولا با روشهای خارجی |
 |
 |
cryptanalysis U |
مط العه و روشهای رمزگشایی |
 |
 |
halts U |
معمولا با روشهای خارجی |
 |
 |
programming methods U |
روشهای برنامه ریزی |
 |
 |
forecasting methods U |
روشهای پیش بینی |
 |
 |
hue U |
[نقطه جدا کردن رنگ های مختلف از یکدیگر] |
 |
 |
beading machine U |
ابزارمخصوص ساختن فلانژدستگاه ویژه گرد کردن لبه ورقها |
 |
 |
graphics U |
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی |
 |
 |
numerical U |
مط العه روشهای حل مساله ریاضی |
 |
 |
rules of engagement U |
روشهای درگیری پدافند هوایی |
 |
 |
methods of economic study U |
روشهای مطالعه علم اقتصاد |
 |
 |
oceanshipping U |
روشهای کشتی رانی دراقیانوس |
 |
 |
recovery procedures U |
روشهای تخلیه اقلام بازیافتی |
 |
 |
bessemer U |
یکی از روشهای تهیه فولاد |
 |
 |
electronic U |
یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی |
 |
 |
graphs U |
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن |
 |
 |
log U |
وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز |
 |
 |
graph U |
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن |
 |
 |
logs U |
وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز |
 |
 |
graphics U |
وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد |
 |
 |
utility U |
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد |
 |
 |
electronically U |
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی |
 |
 |
cmos U |
طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت |
 |
 |
filling out U |
[پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن] |
 |
 |
applied U |
هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن |
 |
 |
color code U |
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها |
 |
 |
networking U |
در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد |
 |
 |
adaptation U |
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف |
 |
 |
adaptations U |
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف |
 |
 |
fixed point notation = U |
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری |
 |
 |
radio procedures U |
روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی |
 |
 |
field expedient U |
روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی |
 |
 |
reprographics U |
ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد |
 |
 |
informatics U |
دانش و مط العه روشهای پردازش اطلاعات و ارسال |
 |
 |
ikon U |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
 |
 |
service U |
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد |
 |
 |
serviced U |
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد |
 |
 |
opalite U |
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود |
 |
 |
baud U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
 |
 |
baud rate U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
 |
 |
kernel U |
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه . |
 |
 |
kernels U |
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه . |
 |
 |
star design U |
طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.] |
 |
 |
econometrics U |
استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی |
 |
 |
graphics U |
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند |
 |
 |
segments U |
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن |
 |
 |
segment U |
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن |
 |
 |
mixed economy U |
سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود |
 |
 |
mixed economies U |
سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود |
 |
 |
geochronometry U |
اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین |
 |
 |
snobol U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند |
 |
 |
string U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند |
 |
 |
e c e U |
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است |
 |
 |
redliner U |
خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد |
 |
 |
marketing U |
بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری |
 |
 |
fuzzy logic U |
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند |
 |
 |
fuzzy theory U |
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند |
 |
 |
algol U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی |
 |
 |
aliasing U |
اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing |
 |
 |
graphics terminal U |
ترمینال گرافیکی |
 |
 |
graphics tablet U |
لوح گرافیکی |
 |
 |
graphics screen U |
صفحه گرافیکی |
 |
 |
graphics resolation U |
وضوح گرافیکی |
 |
 |
graphics program U |
برنامه گرافیکی |
 |
 |
graphics printer U |
چاپگر گرافیکی |
 |
 |
graphical terminal U |
ترمینال گرافیکی |
 |
 |
graphics display U |
نمایش گرافیکی |
 |
 |
graphic output U |
خروجی گرافیکی |
 |
 |
desktop U |
همایش گرافیکی |
 |
 |
graphic display mode U |
مد نمایش گرافیکی |
 |
 |
graphic limits U |
حدود گرافیکی |
 |
 |
asterisk U |
1-نشانه گرافیکی |
 |
 |
asterisks U |
1-نشانه گرافیکی |
 |
 |
circuits U |
طرح گرافیکی یک مدار |
 |
 |
circuit U |
طرح گرافیکی یک مدار |
 |
 |
stand alone graphics system U |
سیستم گرافیکی خودکفا |
 |
 |
nongraphic character U |
کاراکتر غیر گرافیکی |
 |
 |
artwork U |
کارها و تصاویر گرافیکی |
 |
 |
graphics digitizer U |
دیجیتالی کننده گرافیکی |
 |
 |
interactive graphics system U |
سیستم گرافیکی محاورهای |
 |