Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
arrentation
U
پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backwoods
U
اراضی جنگلی دوراز شهر جنگلهای دورافتاده
document against payment
U
تحویل اسناد در ازای پرداخت
time charter
U
اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
tontine
U
تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
interest rate per annum
U
نرخ بهره سالانه
permits
U
پروانه جواز
permitting
U
پروانه جواز
paper
U
جواز پروانه
licence
U
پروانه جواز
licences
U
پروانه جواز
licenses
U
پروانه جواز
permit
U
پروانه جواز
papered
U
جواز پروانه
license
U
پروانه جواز
papers
U
جواز پروانه
licensing
U
پروانه جواز
papering
U
جواز پروانه
arrendare
U
اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
licensee
U
صاحب جواز دارنده پروانه
licensees
U
صاحب جواز دارنده پروانه
redemption
U
پرداخت مالیات اراضی
waste of manor
U
اراضی کشت نشده اطراف ملک مورد اجاره یا تصرف که مستاجرین و متصرفین در ان حق علف چر دارند
occasional licence
U
پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
gains
U
بهره برداری
utilization
U
بهره برداری
gain
U
بهره برداری
gained
U
بهره برداری
exploitation
U
بهره برداری
operation
U
بهره برداری
utilisations
U
بهره برداری ها
utilizations
U
بهره برداری ها
usages
U
بهره برداری ها
utilisation
[British]
U
بهره برداری
exploitation
[utilization]
U
بهره برداری
usage
U
بهره برداری
using
U
بهره برداری
utilize
U
بهره برداری کردن
utilizes
U
بهره برداری کردن
royalty
U
حق بهره برداری از چیزی
utilizing
U
بهره برداری کردن
exploiting
U
بهره برداری کردن از
exploits
U
بهره برداری کردن از
utilising
U
بهره برداری کردن
utilises
U
بهره برداری کردن
ready for use
U
اماده بهره برداری
royalties
U
حق بهره برداری از چیزی
tapping
U
بهره برداری کردن از
tapped
U
بهره برداری کردن از
tap
U
بهره برداری کردن از
emergency operation
U
بهره برداری اضطراری
exploit
U
بهره برداری کردن از
utilised
U
بهره برداری کردن
operating budget
U
بودجه بهره برداری
maximum value
U
مقدار بهره برداری
operating cost
U
هزینه بهره برداری
tc
U
اجاره دربست برای مدت معین
escaped water
U
تلفات اب هنگام بهره برداری
agronomics
U
علم بهره برداری از زمین
operational research
U
تحقیق درخصوص بهره برداری
water utilization project
U
پروژه بهره برداری از منابع اب
integrated reservoir operation
U
بهره برداری توام از چندمخزن
tinpenny
U
حق الارض بهره برداری ازمعدن قلع
A concession
U
امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
economic life
U
مدت بهره برداری از ماشین الات
super imposed working load
U
بار مربوط به بهره برداری از بنا
time charter
U
اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
cost in use
U
هزینه تملک و بهره برداری از ساختمان یا کارخانه
reddendum
U
موعد یا مهلت پرداخت اجاره
utilizes
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilised
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilising
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizing
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
classic
U
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classics
U
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
watershed management
U
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
moonlight fliting
U
گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
accrued interest
بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
bill time draft
U
برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
deferred dividened
U
سود اعلام شده و قابل پرداخت در تاریخ معین
operating bridge
U
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
dead rent
U
اجاره بهایی که در صورت عدم استفاده از عین مستاجره نیز باید پرداخت شود
operates
U
از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operate
U
از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operated
U
از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operate
U
عمل کردن بهره برداری کردن
operates
U
عمل کردن بهره برداری کردن
operated
U
عمل کردن بهره برداری کردن
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
exploiting
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploits
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploit
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
chartering
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charters
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartered
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
per
<prep.>
U
به ازای
in consideration of
U
در ازای
usury
U
گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
chater party
U
اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
butterfly saddle rug
U
قالیچه نقش پروانه ای
[این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
farm
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farmed
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farms
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
Lease (rental) agreement.
U
اجاره نامه (قرار داد اجاره )
false attack
U
حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
under lease
U
وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
leases
U
اجاره نامه اجاره دادن
let
U
اجاره دادن اجاره رفتن
lease
U
اجاره نامه اجاره دادن
letting
U
اجاره دادن اجاره رفتن
lets
U
اجاره دادن اجاره رفتن
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
fractional reserve banking
U
روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
progress payment
U
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
helmzhold resonator
U
محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
interim financing
U
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
leasing
U
اجاره کردن اجاره
rental
U
اجاره بها اجاره
per annum
U
سالانه
annual
U
سالانه
yearly
U
سالانه
annuals
U
سالانه
usance
U
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
annuities
U
مقرری سالانه
annual preciptation
U
ریزش سالانه
annual patent fee
U
حق الامتیاز سالانه
annual leave
U
مرخصی سالانه
annual increase
U
افزایش سالانه
annual increase
U
رشد سالانه
annual income
U
درامد سالانه
annual earnings
U
عواید سالانه
annual earnings
U
درامد سالانه
annual budget
U
بودجه سالانه
annual accumulation of sediment
U
ته نشست سالانه
annuity
U
پرداختهای سالانه
yearbook
U
گزارشات سالانه
yearbooks
U
گزارشات سالانه
annual rainfall
U
بارش سالانه
annual report
U
گزارش سالانه
tax year
مالیات سالانه
yearly profit
U
سود سالانه
annual wage
U
دستمزد سالانه
annual storage
U
مخزن سالانه
anuual discharge
U
بده سالانه
tidal flats
U
اراضی جزرومدی
quiet enjoyment
U
حق انتفاع اراضی
cultivated land
U
اراضی محیات
innings
U
اراضی مستحدثه
unutilized land
U
اراضی موات
utilized lands
U
اراضی دایر
accumulative area
U
اراضی سوارشونده
conservation of land
U
حفظ اراضی
seisin
U
مالکیت اراضی
vesture
U
تصرف اراضی
waste lands
U
اراضی موات
waste land
U
اراضی موات
land distribution
U
توزیع اراضی
land development
U
احیای اراضی
land grant
U
اعطای اراضی
occupied territories
U
اراضی اشغالی
occupied territory
U
اراضی اشغالی
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
annual general meeting
U
مجمع عمومی سالانه
annual rate of growth
U
نرخ رشد سالانه
annual financial statement
U
گزارش مالی سالانه
fixture
U
برنامه سنتی سالانه
AGM
U
مجمع عمومی سالانه
AGMs
U
مجمع عمومی سالانه
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
uti possidetis
U
تملک اراضی مفتوحه
uti possidetis
U
تملک اراضی اشغالی
reclaiming
U
احیاء اراضی موات
reclaim
U
احیاء اراضی موات
escheat
U
اراضی بلا وارث
reclaimed
U
احیاء اراضی موات
reclaims
U
احیاء اراضی موات
cultivation of waste land
U
احیا اراضی موات
annuity
U
مستمری سالانه مقرری مستمر
annuitant
U
دریافت دارنده مقرری سالانه
annual efficiency index
U
شاخص کارایی سالانه خدمتی
vender's lien
U
حق حبس بایع در معامله اراضی
planning permission
U
اجازه عمران و ابادی اراضی
polder
U
اراضی پست کنار دریا
land office
U
اداره املاک وثبت اراضی
cession of territory
U
واگذار کردن اراضی مملکت
terre tenant
U
متصرف یا ساکن بالفعل اراضی
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
forestial
U
جنگلی
nemoral
U
جنگلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com