Total search result: 201 (9 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
spray attack U |
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
planar U |
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت |
 |
 |
product U |
ول مواد لازم برای تولید یک محصول |
 |
 |
products U |
ول مواد لازم برای تولید یک محصول |
 |
 |
dye-stuff U |
ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند] |
 |
 |
casualty radius U |
شعاع تولید تلفات |
 |
 |
organic compound U |
مواد شیمیایی |
 |
 |
petrolum chemicals U |
مواد شیمیایی نفتی |
 |
 |
chemical feedstock U |
مواد اولیه شیمیایی |
 |
 |
petrochemicals U |
مواد شیمیایی نفتی |
 |
 |
cloud attack U |
تک شیمیایی با مواد سمی |
 |
 |
chemical security U |
حفافت برعلیه مواد شیمیایی |
 |
 |
synthetic U |
مواد شیمیایی و پروسس شده |
 |
 |
latensify U |
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن |
 |
 |
drysalter U |
فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی |
 |
 |
inert U |
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند |
 |
 |
chemical defense U |
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی |
 |
 |
biosynthesis U |
تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده |
 |
 |
desiccant U |
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها |
 |
 |
latensification U |
تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی |
 |
 |
resists U |
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد |
 |
 |
resist U |
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد |
 |
 |
resisting U |
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد |
 |
 |
resisted U |
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد |
 |
 |
magnaflux U |
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان |
 |
 |
galvanist U |
متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق |
 |
 |
antigens U |
مواد تولید کنندهء پادتن |
 |
 |
antigen U |
مواد تولید کنندهء پادتن |
 |
 |
seconds U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
 |
 |
seconded U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
 |
 |
second U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
 |
 |
seconding U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
 |
 |
concentrations U |
تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا |
 |
 |
concentration U |
تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا |
 |
 |
feed stock U |
مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود |
 |
 |
convertor reactor U |
راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند |
 |
 |
capacity cost U |
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت |
 |
 |
NCR paper U |
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact |
 |
 |
derived demand U |
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود . |
 |
 |
oem U |
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند |
 |
 |
Mercerization U |
مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.] |
 |
 |
dead wool U |
پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.] |
 |
 |
matrix U |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
 |
 |
matrixes U |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
 |
 |
turnaround time U |
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است |
 |
 |
Kaleida Labs U |
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای |
 |
 |
beta range U |
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی |
 |
 |
phoneme U |
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا |
 |
 |
nuclide U |
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته |
 |
 |
acceleration principle U |
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید |
 |
 |
mag U |
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست |
 |
 |
mags U |
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست |
 |
 |
bleaching materiel U |
پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی |
 |
 |
to paynize wood U |
چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد |
 |
 |
danc solution U |
نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا |
 |
 |
slow pill U |
ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود |
 |
 |
macronutrient U |
ماده شیمیایی که برای رشد ونمو و تغذیه گیاه لازم است |
 |
 |
mantling U |
مواد لازم برای پوشش |
 |
 |
productions U |
ساخت مواد برای فروش |
 |
 |
dope U |
مواد مخدرغیرمجاز برای اسب |
 |
 |
dopes U |
مواد مخدرغیرمجاز برای اسب |
 |
 |
production U |
ساخت مواد برای فروش |
 |
 |
signaled U |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
 |
 |
signalled U |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
 |
 |
publish U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
published U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
publishes U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
signal U |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
 |
 |
barrier material U |
مواد لازم برای ساختن موانع |
 |
 |
keying material U |
مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات |
 |
 |
eisa U |
گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است |
 |
 |
media U |
مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و. |
 |
 |
k ration U |
بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده |
 |
 |
sample U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
 |
 |
sampled U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
 |
 |
to frisk [a person] U |
دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر] |
 |
 |
stallation U |
اسب نر برای تولید مثل |
 |
 |
broodmare U |
مادیان برای تولید نژاد |
 |
 |
chemical survey U |
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی |
 |
 |
casual labour U |
کارگری که برای حمل و نقل مواد تولیدشده هر چند گاه یکبار به کارگرفته میشود |
 |
 |
optical U |
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری |
 |
 |
cryptocompromise U |
تولید خطر برای مخابرات رمز |
 |
 |
indexer U |
برنامهای که برای یک سندشاخص تولید کند |
 |
 |
product U |
محصول تولید شده برای فروش |
 |
 |
generators U |
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی |
 |
 |
generator U |
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی |
 |
 |
products U |
محصول تولید شده برای فروش |
 |
 |
sql U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
 |
 |
structure U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structuring U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structures U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
bacteriolysis U |
مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه |
 |
 |
grader U |
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد |
 |
 |
seeds U |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
 |
 |
seed U |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
 |
 |
processes U |
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه |
 |
 |
process U |
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه |
 |
 |
Paintbrush/Paint U |
windows برای تولید و ویرایش تصاویر atmap |
 |
 |
primitive U |
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی |
 |
 |
amphimictic U |
مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد |
 |
 |
ptomaine U |
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد |
 |
 |
MDs U |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
 |
 |
MD U |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
 |
 |
monadic operator U |
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند |
 |
 |
metacompilation U |
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود |
 |
 |
primitive U |
تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2- |
 |
 |
directory U |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
generate U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
clocks U |
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند |
 |
 |
stability U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه |
 |
 |
effective U |
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است |
 |
 |
number U |
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا |
 |
 |
numbers U |
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا |
 |
 |
clock U |
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند |
 |
 |
directories U |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
generated U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
generates U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
generating U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
cads U |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
 |
 |
cad U |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
 |
 |
silicon U |
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC |
 |
 |
modular U |
با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر |
 |
 |
brake specific fuel consumption U |
مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت |
 |
 |
cam U |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
 |
 |
cams U |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
 |
 |
directories U |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
directory U |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
durable material U |
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد |
 |
 |
transudate U |
مواد فرانشت شده مواد مترشحه |
 |
 |
vibrators U |
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود |
 |
 |
international standards organization U |
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند |
 |
 |
wrming message U |
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود |
 |
 |
vibrator U |
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود |
 |
 |
COMPAQ U |
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود |
 |
 |
images U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
 |
 |
image U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
 |
 |
processor U |
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و... |
 |
 |
electronic U |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
 |
 |
controlled thermonuclear reaction U |
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید |
 |
 |
VRAM U |
حافظه سریع با دستیابی تصادفی برای ذخیره تصاویر تولید شده در کامپیوتر یا دیجیتالی |
 |
 |
licences U |
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی |
 |
 |
central U |
که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود |
 |
 |
licence U |
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی |
 |
 |
licenses U |
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی |
 |
 |
terminator U |
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2- |
 |
 |
baud rate U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
 |
 |
long run U |
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه |
 |
 |
baud U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
 |
 |
enzymes U |
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم |
 |
 |
enzyme U |
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم |
 |
 |
overstriking U |
توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان |
 |
 |
text U |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
 |
 |
texts U |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
 |
 |
plotted U |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
 |
 |
plots U |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
 |
 |
pre imaging U |
تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش |
 |
 |
texture mapping U |
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید. |
 |
 |
plot U |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
 |
 |
machine address U |
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد |
 |
 |
check plot U |
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود |
 |
 |
multimedia U |
محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو |
 |
 |
circuits U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
 |
 |
Perl U |
برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید |
 |
 |
Novell U |
شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود |
 |
 |
circuit U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
 |
 |
systems analysis U |
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم |
 |
 |
offsetting U |
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی |
 |
 |
offset U |
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی |
 |
 |
Hayes Corporation U |
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند |
 |
 |
hash U |
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها |
 |
 |
embryophyte U |
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید |
 |
 |
pilot line operation U |
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید |
 |
 |
anastylosis U |
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی] |
 |
 |
packaging U |
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها |
 |
 |
hash U |
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد |
 |
 |
join U |
ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع |
 |
 |
joined U |
ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع |
 |
 |
joins U |
ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع |
 |
 |
components U |
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند |
 |
 |
component U |
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند |
 |
 |
dp U |
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده |
 |
 |
uninterruptable power supply U |
منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی |
 |
 |
producer's goods U |
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند |
 |
 |
heterodyne U |
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور |
 |
 |
restoration U |
احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.] |
 |
 |
mos U |
روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET |
 |
 |
style sheet U |
الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد |
 |
 |
metal oxide semiconductor U |
روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند |
 |
 |
losses U |
تلفات |
 |
 |
mortality U |
تلفات |
 |
 |
loss U |
تلفات |
 |
 |
fatality U |
تلفات |
 |
 |
fatalities U |
تلفات |
 |
 |
victim U |
تلفات |
 |
 |
victims U |
تلفات |
 |
 |
casualty U |
تلفات |
 |
 |
total loss U |
تلفات کل |
 |
 |
casualties U |
تلفات |
 |
 |
refreshes U |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
refreshed U |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
refresh U |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
 |