Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
notation
U
و دیگر نیاز به کروشه نیست
notations
U
و دیگر نیاز به کروشه نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
notation
U
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notations
U
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
Other Matches
asynchronous
U
اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
postfix
U
و نیاز به کروشه را از بین می برد.
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
prefix notation
U
عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
ancillary equipment
U
وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
complete
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completes
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completing
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completed
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
it is never the worse
U
دیگر بدتر که نیست
it is toolate.to go
U
دیگر موقع رفتن نیست
I have nothing more to say .
U
دیگر عرضی نیست ( ندارم )
standalone
U
که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced.
U
زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
monofuel
U
سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
unattended operation
U
سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
She's not the Laleh I used to know.
U
او
[زن]
دیگر لاله قدیمی
[از نظر رفتار]
نیست.
seconding
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
forwarded
U
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forward
U
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
chip
U
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
chips
U
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
garbage
U
داده یا اطلاعی که دیگر لازم نیست چون خارج از تاریخ است یا غلط دارد
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست.
[چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
aliens
U
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
alien
U
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
non maskable interrupt
U
سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
that is not the proposition
U
موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
dependent
U
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
square bracket
U
کروشه
dog ear
U
کروشه
bracket
U
کروشه
bracket
U
حالت معمولی کروشه
LUT
U
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
bracket
U
نوعی کروشه با گوشههای صاف
double coincidence of wants
U
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
tasks
U
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
task
U
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
cleans
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
All is not gold that glitters.
<proverb>
U
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
winchester disk
U
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
reverses
U
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reverse
U
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reversed
U
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reversing
U
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
leaving files open
U
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown
U
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
bracket
U
چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
chips
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
U
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
it is past all hope
U
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
U
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
U
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered
U
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shift
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile
U
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say
U
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
HTML
U
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
demanded
U
نیاز
demands
U
نیاز
demand
U
نیاز
needing
U
نیاز
needed
U
نیاز
need
U
نیاز
self sufficing
U
بی نیاز
self-sufficient
U
بی نیاز
demand
U
نیاز
requirement
U
نیاز
need
U
نیاز
needless
U
بی نیاز
requirement
U
نیاز
want
U
نیاز
manifest need
U
نیاز اشکار
want
U
نقصان نیاز
wanted
U
نقصان نیاز
quasi need
U
شبه نیاز
requirement
U
مورد نیاز
self-explanatory
U
بی نیاز از توصیف
nurturance need
U
نیاز مهرورزی
self explanatory
U
بی نیاز از توصیف
need gratification
U
ارضای نیاز
urgency of need
U
ضرورت نیاز
agamic
U
بی نیاز ازتخم نر
sweet nothings
U
راز و نیاز
cognizance need
U
نیاز شناخت
prerequisite
U
پیش نیاز
construction need
U
نیاز سازندگی
achievement need
U
نیاز پیشرفت
prerequisites
U
پیش نیاز
n achievement
U
نیاز پیشرفت
demanded
U
نیاز احتیاج
affiliation need
U
نیاز پیوندجویی
n affiliation
U
نیاز پیوندجویی
demands
U
نیاز احتیاج
felt need
U
نیاز هشیار
self-evident
U
بی نیاز از اثبات
necessity
U
نیاز نیازمندی
structural requirement
U
نیاز استاتیکی
social need
U
نیاز اجتماعی
succorance need
U
نیاز مهرطلبی
demand
U
نیاز احتیاج
capital requirement
U
نیاز سرمایه
self explaining
U
بی نیاز از توصیف
self contained
U
برون بی نیاز
dominance need
U
نیاز سلطه گری
self sufficient
U
مستغنی بی نیاز از غیر
demand processing
U
پردازش بر اساس نیاز
defendance need
U
نیاز خویشتن پایی
deference need
U
نیاز دنباله روی
obviating
U
رفع نیاز کردن
obviates
U
رفع نیاز کردن
criminal court
U
راز و نیاز کردن
obviated
U
رفع نیاز کردن
obviate
U
رفع نیاز کردن
custom ROM
U
مین نیاز مشتری
chemical oxygen demand
U
نیاز شیمیایی اکسیژن
need press theory
U
نظریه نیاز- فشار
floor space occupied
U
فضای مورد نیاز
c.o.d
U
نیاز شیمیایی به اکسیژن
lime requirement
U
اهک مورد نیاز
reserve requirements
U
ذخائر مورد نیاز
biochemical oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
bank capital requirement
U
سرمایه مورد نیاز بانک
demand paging
U
صفحه بندی مورد نیاز
requirements
U
آنچه مورد نیاز است
biological oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
combat essential
U
مورد نیاز حتمی رزمی
b.o.d
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
requiring
U
نیاز داشتن لازم بودن
common goods
U
کالای مورد نیاز عموم
required
U
نیاز داشتن لازم بودن
require
U
نیاز داشتن لازم بودن
requires
U
نیاز داشتن لازم بودن
demand satisfaction
U
تحویل اماد مورد نیاز
required supply rate
U
نواخت مهمات مورد نیاز
iam in bad
U
بسیار نیاز مند هشتم
addressing
U
بدون نیاز به موارد خاص
post free
U
بدون نیاز به تمبر زدن
overproduce
U
بیش ازفرفیت یا نیاز تولیدکردن
netblock
U
ابشاری که نیاز به دفاع ندارد
customers
U
ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
reorder level
U
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
customer
U
ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
paralleling
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
shortest
U
بدون نیاز به حمل کننده مسیر
materials requirements planning
U
برنامه ریزی مواد مورد نیاز
parallels
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
To leave someone in the lurch .
U
کسی را قال گذاشتن ( هنگام نیاز )
You are needed . They need you .
U
وجود شما مورد نیاز است
specifies
U
بیان واضح آنچه نیاز است
short
U
بدون نیاز به حمل کننده مسیر
specifying
U
بیان واضح آنچه نیاز است
shorter
U
بدون نیاز به حمل کننده مسیر
parallelling
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleled
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelled
U
اگر به توجه نیاز داشته باشند
specify
U
بیان واضح آنچه نیاز است
supplying
U
تامین چیزی که مورد نیاز است .
supply
U
تامین چیزی که مورد نیاز است .
supplied
U
تامین چیزی که مورد نیاز است .
discarding
U
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discards
U
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
attention
U
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
buffer
U
بافری که اندازه اش طبق نیاز تغییر میکند
demanded
U
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
dynamically
U
بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
dynamic
U
بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
demand
U
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
elastic buffer
U
اندازه بافر که طبق نیاز تغییر میکند
demands
U
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
discarded
U
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discard
U
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
attentions
U
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
real time
U
داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد
These statistics speak for themselves.
U
این آمار به هیچ توضیحی نیاز ندارد.
operation
U
دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
automatic
U
آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
customised
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
static
U
حافظه غیر فرار که نیاز به تنظیم مجدد ندارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com