English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
testator U وصیت کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
Other Matches
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
wills U وصیت وصیت نامه
will U وصیت وصیت نامه
willed U وصیت وصیت نامه
testaments U وصیت
bequest U وصیت
testament U وصیت
injunction U وصیت
injunctions U وصیت
bequests U وصیت
nuncupative will U وصیت شفاهی
willed U وصیت وصیتنامه
willed U وصیت وصایا
willed U وصیت کردن
testaments U وصیت نامه
will U وصیت وصیتنامه
will U وصیت وصایا
he died intestate U بی وصیت مرد
hand down <idiom> U وصیت کردن
make a will U وصیت کردن
testament U وصیت نامه
bequeaths U وصیت کردن
bequeathing U وصیت کردن
bequeath U وصیت کردن
making a will U وصیت کردن
possessory will U وصیت تملیکی
will U وصیت کردن
make one's will U وصیت کردن
bequeathed U وصیت کردن
wills U وصیت وصایا
to make one's will U وصیت کردن
contractual will U وصیت عهدی
intestate U متوفای بی وصیت
intestate U بدون وصیت
testate U دارای وصیت
wills U وصیت وصیتنامه
testamentary U مطابق با وصیت
testate U وصیت کرده
wills U وصیت کردن
universal legacy U وصیت مطلق
testamentary U وصیت شده
testament U تدوین وصیت نامه
administration of a will U اجرای وصیت نامه
law of succession U حقوق ارث و وصیت
testamentary U وابسته به وصیت نامه
intestate death U موت بدون وصیت
Old Testament U پیمان یا وصیت قدیم
to nuncupate a will U زبانی وصیت کردن
testaments U تدوین وصیت نامه
wills U با وصیت واگذارکردن خواستن
intestacy U نداشتن وصیت نامه
will U با وصیت واگذارکردن خواستن
intestacy U فوت پیش از وصیت
willed U با وصیت واگذارکردن خواستن
intestate U فاقد وصیت نامه
testacy U تهیه وتدوین وصیت نامه
devised U تعبیه کردن وصیت نامه
testate U متوفایی که وصیت کرده باشد
d. will U پیش نویس یا وصیت نامه
begueath U تملیک مال به وسیله وصیت
demise U انتقال دادن مال با وصیت
republication of will U اعاده اعتبار وصیت نامه
devising U تعبیه کردن وصیت نامه
devises U تعبیه کردن وصیت نامه
testate U وصیت کردن شهادت دادن
intestate U کسی که بدون وصیت می میرد
devise U تعبیه کردن وصیت نامه
probate U رونوشت گواهی شده وصیت نامه
intestate U کسی که پیش از وصیت کردن فوت کرده است
devised U به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
devising U به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
devises U به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
devise U به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
intestable U وصیت کردن ناشایسته برای گواه بودن یاگواهی دادن
gavelkind U تقسیم مال کسی که بی وصیت مرده بطور برابر میان پسرانش
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
restraint of marriage U شرط ضمن هبه یا وصیت که به طور مطلق ازدواج متهب یا موصی له را منع کنند
nuncupative will U در CL این وصیت فقط در مورد سربازان و ملوانان در حال خدمت قابل قبول است
probate U گواهی حصر وراثت گواهی نمودن صحت وصیت نامه
holograph U سند اصیل وصیت نامه یا سند دیگری دستینه
holographs U سند اصیل وصیت نامه یا سند دیگری دستینه
escheat U حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
swooner U غش کننده
ear-splitting U کر کننده
trackers U پی کننده
renunciant U کننده
tracker U پی کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com