English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transportation in kind U وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tranship U نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
plotting chart U نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
pitot U انتن فشارسنج دماغه هواپیما یاکشتی
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
freight U کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
turnaround cycle U مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
eleemosinary relief U دستگیری خیر خواهانه یامجانی
aircraft plotter U وسیله ناوبر هواپیما
air distance U مسافت طی شده به وسیله هواپیما
noncrew U خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
aircraft plotter U وسیله ترسیم مسیر هواپیما
make a diplomatic representation U به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
rudder U سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
rudders U سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
azimuth equidistant projection U وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
strafing U به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
azimuth micrometer U وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
appliances U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
staged crews U خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
appliance U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
parking U پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
arresting system purchase element U وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
control U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controls U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
the funds U قرضه دولتی سهام وام دولتی
homologate U اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
crown debt U طلب دولتی بستانکاری دولتی
hackney boat U کرجی یاکشتی کرایهای
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
bussing U اتوبوس
omnibus U اتوبوس
busses U اتوبوس
a bus U اتوبوس
omnibuses U اتوبوس
bussed U اتوبوس
buses U اتوبوس
bused U اتوبوس
bus U اتوبوس
Bus line number 8. U اتوبوس خط ۸.
busing U اتوبوس
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
I went by bus. U من با اتوبوس رفتم.
space time U اتوبوس فضایی
to ride on the bus U با اتوبوس رفتن
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
to go by bus U با اتوبوس رفتن
I drove the bus. U من اتوبوس را راندم.
minibuses U اتوبوس کوچک
body U اطاق اتوبوس
trolleybus U اتوبوس برقی
trolley car U اتوبوس برقی
bus stop U ایستگاه اتوبوس
bodies U اطاق اتوبوس
bus driver U راننده اتوبوس
Airbuses U اتوبوس هوایی
bus stops U ایستگاه اتوبوس
queue U صف اتوبوس و غیره
queued U صف اتوبوس و غیره
bus bay U ایستگاه اتوبوس
carfare U کرایه اتوبوس
queueing U صف اتوبوس و غیره
queues U صف اتوبوس و غیره
trolley buses U اتوبوس برقی
Airbus U اتوبوس هوایی
trolley bus U اتوبوس برقی
national [state, federal state] <adj.> U دولتی
government-run [television, newspaper etc.] <adj.> U دولتی
states U دولتی
stating U دولتی
state- U دولتی
state U دولتی
governmental U دولتی
belonging to the state <adj.> U دولتی
stated U دولتی
governmental <adj.> U دولتی
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
to stop the bus U جلوی اتوبوس را گرفتن
communication cord U کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
You can take the bus. U شا میتوانید با اتوبوس بروید.
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
public schools U مدارس دولتی
state college U دانشکده دولتی
the funds U وام دولتی
state university U دانشگاه دولتی
public sector U بخش دولتی
civil servants U مستخدم دولتی
state U دولتی حالت
state bank U بانک دولتی
civil servant U مستخدم دولتی
state enterprise U بنگاه دولتی
stated U دولتی حالت
economic unit U موسسه دولتی و ...
debenture U حواله دولتی
state ownership U مالکیت دولتی
public ownership U مالکیت دولتی
state prison U زندان دولتی
public domain U خالصه دولتی
public ownership U خالصه دولتی
state socialism U سوسیالیسم دولتی
nationalized industries U صنایع دولتی
government office U اداره دولتی
public domain U مالکیت دولتی
civil services U خدمات دولتی
states U دولتی حالت
government regulation U مقررات دولتی
public servants U مامورین دولتی
government control U نظارت دولتی
government control U کنترل دولتی
government departments U دوایر دولتی
public assistance U کمکهای دولتی
government owned industries U صنایع دولتی
etatism U سوسیالیزم دولتی
public institutions U نهادهای دولتی
political circles U دوایر دولتی
public domain U خالصه دولتی
state- U دولتی حالت
government officials U مامورین دولتی
public service U استخدام دولتی
government property U مال دولتی
stating U دولتی حالت
government sector U بخش دولتی
public monopoly U انحصار دولتی
state enterprise U مالکیت دولتی
private U غیر دولتی
privates U غیر دولتی
quasi public U نیمه دولتی
public ownership U مالکیت دولتی
public ship U ناو دولتی
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
When does the train [bus] to ... depart? U قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
How far is the bus stop ? U تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
double-decker bus [DDB] U اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
double decker U اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
The bus to ... stops here. U اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
to run for the bus U برای گرفتن اتوبوس دویدن
grants U کمک دولتی اعانه
granted U کمک دولتی اعانه
grant U کمک دولتی اعانه
lycee l U دبیرستان دولتی درفرانسه
The corruption in government offices . U فساد دردستگاههای دولتی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com