English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
remit U وجه فرستادن ارسال وجه
remits U وجه فرستادن ارسال وجه
remitted U وجه فرستادن ارسال وجه
remitting U وجه فرستادن ارسال وجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
supplied U فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supply U فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supplying U فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
dispatchment U ارسال [اعزام] [گسیل] [فرستادن ]
Other Matches
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
xmodem U پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
message U روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relays U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
messages U روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relayed U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
lockouts U مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
overflow U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
lockout U مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
overflowed U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
XON/XOFF U پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
jitter U خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
scroll U حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scrolls U حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing U ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
asynchronous U ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
primary U که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
point of sale U سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
correct U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correcting U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
corrects U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
limited distance modem U وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
backwards U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
synchronous U پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
upload U 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
sequential U پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
destinations U محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destination U محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
block shipment U ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
idle U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
messages U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
dispatch U فرستادن
send out U فرستادن
pack U فرستادن
packs U فرستادن
send in U فرستادن
to send back U پس فرستادن
send back U پس فرستادن
despatched U فرستادن
remits U فرستادن
send round U فرستادن
to a. letter U فرستادن
remitting U فرستادن
dispatched U فرستادن
despatching U فرستادن
consign U فرستادن
hand over U فرستادن
dispatches U فرستادن
despatches U فرستادن
consigned U فرستادن
consigning U فرستادن
consigns U فرستادن
dispateh U فرستادن
send U فرستادن
remit U فرستادن
sending U فرستادن
give off <idiom> U فرستادن
sends U فرستادن
to send off U فرستادن
despatch U فرستادن
to serve a subpoena on U فرستادن
to send off U فرستادن
remitted U فرستادن
broadband ISDN U سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
send up U بزندان فرستادن
delegate U به نمایندگی فرستادن
delegated U به نمایندگی فرستادن
delegates U به نمایندگی فرستادن
delegating U به نمایندگی فرستادن
send-ups U بزندان فرستادن
jamming U پارازیت فرستادن
send-up U بزندان فرستادن
pulsing U فرستادن موج
issues U نشریه فرستادن
remittances U فرستادن پول
issued U نشریه فرستادن
issue U نشریه فرستادن
returning U پس فرستادن عودت
consignment U امانت فرستادن
return U پس فرستادن عودت
returned U پس فرستادن عودت
to send on fools errand U پی نخودسیاه فرستادن
consignments U امانت فرستادن
missend U اشتباها فرستادن
transmissibility U قابلیت فرستادن
mails U باپست فرستادن
remittance U فرستادن پول
send on U جداگانه فرستادن
forward U فرستادن رساندن
forwarded U فرستادن رساندن
to send a message U پیام فرستادن
retransmit U دوباره فرستادن
call for some one U پی کسی فرستادن
to call for anyone U پی کسی فرستادن
to send down rain U باران فرستادن
to send for a person U بی کسی فرستادن
missions U بماموریت فرستادن
mission U بماموریت فرستادن
circularize U بخشنامه فرستادن به
returns U پس فرستادن عودت
imparadise U به بهشت فرستادن
mail U باپست فرستادن
despatches U ارسال کردن ارسال
dispatch U ارسال کردن ارسال
despatched U ارسال کردن ارسال
dispatches U ارسال کردن ارسال
dispatched U ارسال کردن ارسال
despatching U ارسال کردن ارسال
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
to send for a person U عقب کسی فرستادن
dispatches U روانه کردن فرستادن
dispatch U روانه کردن فرستادن
re export U دوباره بیرون فرستادن
radiographic U پیام رادیوتلگرافی فرستادن
dispatched U عزیمت فرستادن پیام
to e. carpets to the europe U فرش به اروپا فرستادن
dispatch U عزیمت فرستادن پیام
despatches U عزیمت فرستادن پیام
dispatched U روانه کردن فرستادن
despatching U روانه کردن فرستادن
dispatches U عزیمت فرستادن پیام
delivers U فرستادن توپ به هدف
order about U پیوسته پی فرمان فرستادن
transmissibility U فرا فرستادن پذیری
to send to the press U برای چاپ فرستادن
refer U فرستادن بازگشت دادن
referred U فرستادن بازگشت دادن
despatched U روانه کردن فرستادن
refers U فرستادن بازگشت دادن
red herring U پی نخود سیاه فرستادن
despatching U عزیمت فرستادن پیام
red herrings U پی نخود سیاه فرستادن
despatches U روانه کردن فرستادن
deliver U فرستادن توپ به هدف
despatched U عزیمت فرستادن پیام
fade U کج فرستادن گوی گلف
to post a letter [British English] U نامه ای را با پست فرستادن
to mail a letter [American English] U نامه ای را با پست فرستادن
radios U پیام رادیویی فرستادن
radioing U پیام رادیویی فرستادن
radioed U پیام رادیویی فرستادن
radio U پیام رادیویی فرستادن
afforce U نیروی کمکی فرستادن به
fades U کج فرستادن گوی گلف
circularize U پرسش نامه فرستادن
to send something to my friend U چیزی را به دوستم فرستادن
follow the ball U دنبال توپ فرستادن
to send soldiers into the streets U سربازان را به خیابانها فرستادن
wireless network U شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
tdm U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
wirephoto U بوسیله بی سیم عکس فرستادن
school U بمدرسه فرستادن درس دادن
to call somebody to [for] something U پی کسی فرستادن به خاطر چیزی
serve a notice on someone U برای کسی اخطار فرستادن
ship U با کشتی حمل کردن فرستادن
ship U باکشتی فرستادن یا حمل کردن
fool's errands U فرستادن دنبال نخود سیاه
outclearing U فرستادن چک و قبض به بنگاه پایاپاپای
ships U با کشتی حمل کردن فرستادن
schools U بمدرسه فرستادن درس دادن
ships U باکشتی فرستادن یا حمل کردن
fool's errand U فرستادن دنبال نخود سیاه
accred it U با استوارنامه فرستادن اعتبارنامه دادن
railroads U با راه اهن فرستادن یا سفر کردن
franks U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
to send for a person U پیغام برای کسی فرستادن که بیا
franking U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
frankest U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
railroad U با راه اهن فرستادن یا سفر کردن
frank U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
franked U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
radiographs U پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
franker U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
disseminating U توزیع اخبار فرستادن پخش کردن
to send a message to somebody U پیامی به کسی فرستادن [سیاسی یا اجتماعی]
radiograph U پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
consigns U یا فرستادن چیزی برای کسی به منظورفروش
relegate U محول کردن به جای بدتر فرستادن
disseminated U توزیع اخبار فرستادن پخش کردن
disseminate U توزیع اخبار فرستادن پخش کردن
ascender U وسیله مکانیکی برای فرستادن بار
consigned U یا فرستادن چیزی برای کسی به منظورفروش
disseminates U توزیع اخبار فرستادن پخش کردن
consigning U یا فرستادن چیزی برای کسی به منظورفروش
relegated U محول کردن به جای بدتر فرستادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com