English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
upsetter U واژگون کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tipper U کج کننده واژگون کننده
Other Matches
capsizes U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsizing U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsized U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsize U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
overturning U واژگون
topsy turvy U واژگون
upside down U واژگون
topsy-turvy U واژگون
subversive U واژگون
subversives U واژگون
subverting U واژگون ساختن
purling U واژگون شدن
upsetting U واژگون کردن
turn over U واژگون شدگی
purls U واژگون شدن
purled U واژگون شدن
purl U واژگون شدن
upsets U واژگون کردن
upset U واژگون کردن
subvert U واژگون ساختن
eversion U واژگون سازی
eversible U واژگون شدنی
subverts U واژگون ساختن
subverted U واژگون ساختن
to turn turtle U واژگون شدن
to keel over U واژگون کردن
overturned U واژگون سازی
converse U واژگون وارونه
overturns U واژگون سازی
rock the boat <idiom> U واژگون کردن
conversed U واژگون وارونه
overturned U واژگون کردن
overturn U واژگون سازی
overturn U واژگون کردن
overset U واژگون ساختن
converses U واژگون وارونه
conversing U واژگون وارونه
overturns U واژگون کردن
inverting U انحراف سخن واژگون
toppling U برگشتن واژگون کردن
topples U برگشتن واژگون کردن
invert U انحراف سخن واژگون
toppled U برگشتن واژگون کردن
topple U برگشتن واژگون کردن
capsize U واژگون کردن قایق
capsizing U واژگون کردن قایق
capsized U واژگون کردن قایق
inverts U انحراف سخن واژگون
overturned U واژگون کردن برانداختن
overturn U واژگون کردن برانداختن
overturns U واژگون کردن برانداختن
reversals U واژگون سازی واژگونی
capsizes U واژگون کردن قایق
keel U واژگون شدن افتادن
reversal U واژگون سازی واژگونی
keels U واژگون شدن افتادن
subverts U درون واژگون سازی کردن
turn turtle U واژگون شدن ناو یا قایق
subverting U درون واژگون سازی کردن
to turn over U واژگون کردن کارکردن دراوردن
subverted U درون واژگون سازی کردن
subvert U درون واژگون سازی کردن
inside out <idiom> U داخل به خارج برگشتن ،واژگون شدن
upset _ U واژگونی واژگون سازی اشفتگی اضطراب
irreversibly U چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
ballast U هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
reversing U نقض کردن واژگون کردن
reverse U نقض کردن واژگون کردن
reversed U نقض کردن واژگون کردن
reverses U نقض کردن واژگون کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
filleting U پر کننده
repudiationist U رد کننده
skittish U رم کننده
surfy U کف کننده
mumbler U من من کننده
filleted U پر کننده
refutatory U رد کننده
fillet U پر کننده
crusher U له کننده
mitigatory U کم کننده
thinner U کم کننده
renunciant U رد کننده
swooner U غش کننده
abjurer or abjuror U کننده
deletive U حک کننده
hoppers U لی لی کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com