English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
improvisatorial U وابسته به بدیهه گویی یابدیهه سازی
improvisatory U وابسته به بدیهه گویی یابدیهه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
improvisation U بدیهه گویی
improvisation U بدیهه سازی حاضر جوابی
monological U وابسته بشیوه تنهاسخن گویی
fatidic U وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
virtual U بخشی از RAM دریک برنامه کنترل کوتاه به صورتی که گویی یک سیستم ذخیره سازی دیسک سریع است
association U وابستگی وابسته سازی
associations U وابستگی وابسته سازی
incubative U وابسته بجوجه سازی
dismissive U وابسته به مرخص سازی
argument association U وابسته سازی نشانوند
keramic Šetc U وابسته به سفال سازی
chiromancy U پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست
ceramic U وابسته به سفال سازی سفالینی
ich nographic U وابسته به طراحی و زمینه سازی
optometric U وابسته به میزان دید و عینک سازی
ichnographic U وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
hymnologic U وابسته به سرود شناسی یاسرود سازی
improvisator U بدیهه گو
improvisatore U بدیهه گو
improv U زن بدیهه گو
improv U زن بدیهه سرا
improvisatore U بدیهه سرا
extemporaneousness U بدیهه گوئی
improvisator U بدیهه ساز حاضر جواب
neological U ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
telnet U پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ingenuousness U رک گویی
candor U رک گویی
as thought U گویی
candour U رک گویی
laconic speech U کم گویی
scandals U بد گویی
free spokenness U رک گویی
scandal U بد گویی
so to peaking U گویی
one would say U گویی
knop U گویی
hypologia U کم گویی
hypophrasia U کم گویی
plain speaking U رک گویی
outdpokenness U رک گویی
downrightness U رک گویی
pauciloquy U کم گویی
soliloquies U تک گویی
soliloquy U تک گویی
to stab in the back U بد گویی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
logorrhea U پراکنده گویی
disclosure U بی پرده گویی
knob U دستگیره گویی
witticisms U بذله گویی
bullshit U گزافه گویی
witticism U بذله گویی
leasing U دروغ گویی
premonitions U شوم گویی
premonition U شوم گویی
wittiness U لطیفه گویی
self contradiction U تناقض گویی
polylogia U پریشان گویی
to fling d. U بد گویی کردن
open heartedness U رک گویی صداقت
labyrinthine speech U پریشان گویی
gratulation U تبریک گویی
repetitions U باز گویی
repetition U باز گویی
scandalum magnatum U بد گویی از بزرگان
to speak ill of U بد گویی کردن از
ambage U ابهام گویی
iterance U باز گویی
tautologize U مکرر گویی
tachyphemia U شتابان گویی
tachylalia U شتابان گویی
agitolalia U شتابان گویی
polyphrasia U پریشان گویی
knobs U دستگیره گویی
metonymy U به تقریب گویی
contradictions U خلاف گویی
contradiction U خلاف گویی
ranted U بیهوده گویی
cluttering U بریده گویی
verbosity U اطناب گویی
restatement U باز گویی
vituperation U ناسزا گویی
rants U بیهوده گویی
ranting U بیهوده گویی
verbalization U دراز گویی
restatements U باز گویی
rant U بیهوده گویی
exaggeration U گزافه گویی
jocosely U بذله گویی
jocose U بذله گویی
reticence U سکوت کم گویی
invective U ناسزا گویی
waggery U بذله گویی
disclosures U بی پرده گویی
incoherence U گسسته گویی
so to speak U چنانکه گویی
ironies U وارونه گویی
word salad U اشفته گویی
irony U وارونه گویی
wittiness U بذله گویی
tympany U گزافه گویی
idioglossia U نامفهوم گویی
idiolalia U مهمل گویی
soliloquize U تک گویی کردن
overstatements U گزافه گویی
overstatement U گزافه گویی
lallation U کودکانه گویی
unreserve U بی پرده گویی
somniloquy or quence U سخن گویی
stilted speech U مطنطن گویی
piffle U مهمل گویی
gossiping U اراجیف بد گویی
gossips U اراجیف بد گویی
knocks U بد گویی کردن از
knocked U بد گویی کردن از
knock U بد گویی کردن از
extemporization U بالبداهه گویی
divination U غیب گویی
echophrasia U پژواک گویی
gossiped U اراجیف بد گویی
gossip U اراجیف بد گویی
ranten U بیهوده گویی
echolalia U پژواک گویی
rodomontade U گزاف گویی
missatement U خلاف گویی
facetiousness U بذله گویی
reticency U سکوت کم گویی
divagation U پریشان گویی
free spokenness U ساده گویی
poeticism U شعر گویی
wits U بذله گویی
pseudology U دروغ گویی
jest U بذله گویی
wit U بذله گویی
jests U بذله گویی
revilement U ناسزا گویی
rhodomontade U گزاف گویی
door-knob U دستگیره گویی
ellipsis U بریده گویی
prate U یاوه گویی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
exaggerates U گزافه گویی کردن
recriminative U پس دهنده بد گویی یا تهمت
exaggerating U گزافه گویی کردن
fribble U یاوه گویی کردن
quirk U مزاجی تناقض گویی
deliriousness U هذیان گویی [روانشناسی]
doted U پرت گویی کردن
dotes U پرت گویی کردن
quirks U مزاجی تناقض گویی
dote U پرت گویی کردن
exaggerate U گزافه گویی کردن
forebode U پیش گویی کردن
overstating U گزافه گویی کردن
veridical U از روی حقیقت گویی
deliriousness U پرت گویی [روانشناسی]
bounce U جست گزاف گویی
pleasantries U بذله گویی شوخی
pleasantry U بذله گویی شوخی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com