English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
artist U هنرپیشه صنعتگر
artists U هنرپیشه صنعتگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
craftsmen U صنعتگر
artisans U صنعتگر
artisan U صنعتگر
handicraftsman U صنعتگر
craftsman U صنعتگر
aningenious artisan U صنعتگر کاردان یاباهوش
actor U هنرپیشه
thespian U هنرپیشه
thespians U هنرپیشه
actors U هنرپیشه
scene stealer U هنرپیشه خودنما
premiering U هنرپیشه برجسته
premieres U هنرپیشه برجسته
premiered U هنرپیشه برجسته
craftsman U هنرپیشه صنعت گر
craftsmen U هنرپیشه صنعت گر
an aspiring actress U هنرپیشه ای [زن] نامجو
premier U هنرپیشه برجسته
premiers U هنرپیشه برجسته
playact U هنرپیشه شدن
premiere U هنرپیشه برجسته
prima ballerina U هنرپیشه اول بالت
prima ballerinas U هنرپیشه اول بالت
player U هنرپیشه بازیکن ورزشی
stand in U جانشین هنرپیشه شدن
stand-in U جانشین هنرپیشه شدن
stand-ins U جانشین هنرپیشه شدن
audition U ازمایش هنرپیشه سامعه
auditioned U ازمایش هنرپیشه سامعه
auditioning U ازمایش هنرپیشه سامعه
auditions U ازمایش هنرپیشه سامعه
mimer U هنرپیشه مقلد وکمیک
comedian U هنرپیشه نمایشهای خنده دار
comedians U هنرپیشه نمایشهای خنده دار
tiring house U محل تعویض لباس هنرپیشه
tiring room U محل تعویض لباس هنرپیشه
leading man U هنرپیشه مرد اول نمایش یافیلم سینمایی
mummer U هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
character actor هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
understudy U هنرپیشه علی البدل شدن عضو علی البدل
understudies U هنرپیشه علی البدل شدن عضو علی البدل
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com