Perdic | هبه قابل رجوع از جانب واهب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	estate in reversion U	هبه قابل رجوع از جانب واهب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	revocable U	قابل رجوع
	benefactors U	واهب
	benefactor U	واهب
	grantor U	واهب
	donor U	واهب
	donors U	واهب
	donors U	بخشنده واهب
	donor U	بخشنده واهب
	fair faced U	حق به جانب
	offshore U	از جانب ساحل
	centripetal U	جانب مرکزی
	side U	جنب جانب
	sides U	جنب جانب
	favouritism U	جانب کسی را گرفتن
	centripetal force U	نیروی جانب مرکز
	centripetal acceleration U	نیروی جانب مرکز
	To err on the side of caution. U	جانب احتیاط راگرفتن
	self proclaimed U	ادعاشده از جانب خود شخص
	providentially U	از مشیت الهی من جانب الله
	i made him my proxy U	او رااز جانب خود وکیل کردم
	I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . . U	از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
	he voted by proxy U	کسی را از جانب خودوکیل کردکه رای دهد
	bear in U	تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
	galactic noise U	تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
	bakuninism U	اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
	the present writer U	این بنده این جانب
	strike U	اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
	strikes U	اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
	referrals U	رجوع
	reversion U	رجوع
	epanorthosis U	رجوع
	referral U	رجوع
	revocation U	رجوع
	appealed U	رجوع
	appeal U	رجوع
	recourse to U	حق رجوع به
	withdrawing U	رجوع
	right of withdrawal U	حق رجوع
	right of withdrawel U	حق رجوع
	respect U	رجوع
	ademption U	رجوع
	right of revocation U	حق رجوع
	respects U	رجوع
	appeals U	رجوع
	revoke U	رجوع کردن
	revoked U	رجوع کردن
	revokes U	رجوع کردن
	revoking U	رجوع کردن
	sans recours U	بدون رجوع
	refer U	رجوع کردن
	referred U	رجوع کردن به
	referred U	رجوع کردن
	refers U	رجوع کردن به
	refers U	رجوع کردن
	vide U	رجوع شود به
	without recourse U	بدون رجوع
	someone U	رجوع شود به somebody
	reference U	مراجعه رجوع
	refer U	رجوع کردن به
	absolute cell reference U	رجوع مطلق سل
	revert U	رجوع کردن
	reversion U	رجوع از هبه
	reverted U	رجوع کردن
	reverting U	رجوع کردن
	reverts U	رجوع کردن
	appeal to arbitration U	رجوع به حکمیت
	adeem U	رجوع کردن
	clients U	ارباب رجوع
	recourse action U	رجوع به دادگاه
	clientele U	ارباب رجوع
	client U	ارباب رجوع
	clientage U	ارباب رجوع
	reversioner U	دارای حق رجوع
	revocation of divorce U	رجوع از طلاق
	references U	مراجعه رجوع
	lychees U	رجوع شود به litchi
	macho U	رجوع شود بهmachismo
	flysheets U	رجوع شود به pamphlet
	mercy killing U	رجوع شود به euthanasia
	offloading U	رجوع شود به unload
	offloaded U	رجوع شود به unload
	offload U	رجوع شود به unload
	newsagents U	رجوع شود به newsdealer
	newsagent U	رجوع شود به newsdealer
	modernistic U	رجوع شود به modern
	mind-blowing U	رجوع شود به psychedelic
	mercy killings U	رجوع شود به euthanasia
	lychee U	رجوع شود به litchi
	lichees U	رجوع شود به litchi
	fistfuls U	رجوع شود به handful
	GB U	رجوع شود به sarin
	hardball U	رجوع شود به baseball
	impressionistic U	رجوع شود به impressionist
	ecumenicism U	رجوع شود به ecumensim
	fistful U	رجوع شود به handful
	jewellery U	رجوع شود به jewelry
	loofah U	رجوع شود به luffa
	loofahs U	رجوع شود به luffa
	loudhailer U	رجوع شود به bullhorn
	fiefdoms U	رجوع شود بهfief
	fiefdom U	رجوع شود بهfief
	loudhailers U	رجوع شود به bullhorn
	offloads U	رجوع شود به unload
	oops U	رجوع شود به whoops
	Peking U	رجوع شود به Beijing
	tzarinas U	رجوع شود به czarina
	tut-tut U	رجوع شود به tut
	tut-tuts U	رجوع شود به tut
	tut-tutted U	رجوع شود به tut
	tut-tutting U	رجوع شود به tut
	underarm U	رجوع شود به underhand
	unexceptional U	رجوع شود به unexceptionable
	upmarket U	رجوع شود به upscale
	vibes U	رجوع شود به vibraphone
	reference U	مراجعه و رجوع کردن
	wildebeest U	رجوع شود به gun
	references U	مراجعه و رجوع کردن
	tsarinas U	رجوع شود به czarina
	tsarina U	رجوع شود به czarina
	czarinas U	رجوع شود به czarina
	petroleum jelly U	رجوع شود به petrolatum
	phrasing U	رجوع شود به phraseology
	river blindness U	رجوع شود به onchocerciasis
	Scandinavia U	رجوع شود به PeninsulaScandinavian
	seagull U	رجوع شود به gull
	seagulls U	رجوع شود به gull
	sideburns U	رجوع شود به burnsides
	substandard U	رجوع شود به nonstandard
	sun-up U	رجوع شود به sunrise
	sweltering U	رجوع شود به sultry
	tie-pin U	رجوع شود به stickpin
	tie-pins U	رجوع شود به stickpin
	down-market U	رجوع شود به downscale
	catherine wheel U	رجوع شود به pinwheel
	chomped U	رجوع شود به champ
	chomping U	رجوع شود به champ
	chomps U	رجوع شود به champ
	Christmas Island U	رجوع شود به Kiritimati
	airletter U	رجوع شود به aerogramme
	patron U	مشتری یا ارباب رجوع
	patrons U	مشتری یا ارباب رجوع
	commonalities U	رجوع شود به commonalty
	to throw back U	رجوع باصل کردن
	commonality U	رجوع شود به commonalty
	chomp U	رجوع شود به champ
	airletters U	رجوع شود به aerogramme
	annexe U	رجوع شود به annex
	budgies U	رجوع شود به budgerigar
	budgie U	رجوع شود به budgerigar
	catherine wheels U	رجوع شود به pinwheel
	British Honduras U	رجوع شود به Belize
	charladies U	رجوع شود به charwoman
	breastbones U	رجوع شود به sternum
	boiler suit U	رجوع شود به coveralls
	breastbone U	رجوع شود به sternum
	charlady U	رجوع شود به charwoman
	boiler suits U	رجوع شود به coveralls
	cos U	رجوع شود به romaine
	dock worker U	رجوع شود به longshoreman
	curvy U	رجوع شود به curvaceous
	dosser U	رجوع شود به dossal
	disenfranchise U	رجوع شود به disfranchise
	discount without recourse U	تنزیل بدون حق رجوع
	disenfranchises U	رجوع شود به disfranchise
	dock workers U	رجوع شود به longshoreman
	disenfranchising U	رجوع شود به disfranchise
	disenfranchised U	رجوع شود به disfranchise
	court shoes U	رجوع شود به pump
	courgettes U	رجوع شود به zucchini
	dossers U	رجوع شود به dossal
	court shoe U	رجوع شود به pump
	friendly front end U	طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
	recoverable item U	وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
	punchier U	رجوع شود به punch-drunk
	scam U	رجوع شود بهgame confidence
	silver birches U	رجوع شود به birch paper
	silver birch U	رجوع شود به birch paper
	scams U	رجوع شود بهgame confidence
	card-index U	رجوع شود به file card
	sci-fi U	رجوع شود به fiction science
	car parks U	رجوع شود به lot parking
	woodlice U	رجوع شود به bug pill
	to have recourse to a court U	به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
	woodlice U	رجوع شود به bug sow
	wolfhounds U	رجوع شود به wolfhound Irish
	wolfhound U	رجوع شود به wolfhound Irish
	woodlouse U	رجوع شود به bug sow
	woodlouse U	رجوع شود به bug pill
	woodwind U	رجوع شود به instrument woodwind
	yeti U	رجوع شود به Snowman Abominable
	yetis U	رجوع شود به Snowman Abominable
	to seek redress in court U	به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
	paintbrushes U	رجوع شود به paintbrush Indian
	to apply to a court U	به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
	runner beans U	رجوع شود به bean pole
	domestic science U	رجوع شود به economics home
	club sodas U	رجوع شود به water soda
	majorettes U	رجوع شود به majorette drum
	daddy-long-legs U	رجوع شود به fly crane
	majorette U	رجوع شود به majorette drum