Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
offshore
U
از جانب ساحل
offshore
U
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
offshore
U
دور از ساحل
offshore
U
در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
offshore
U
دورکران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to offshore something
U
چیزی را
[برای سود بیشتر]
به خارج
[از کشور]
بردن
[اقتصاد]
offshore well
U
چاهساحلی
offshore company
U
شرکت صندوق پستی در خارج از کشور
[ برای سود در مالیات]
offshore drilling
U
حفاریساحلی
offshore winds
U
بادخشکی بادهای دور از ساحل
offshore winds
U
بادهای غیرساحلی
to move one's operation offshore
U
شرکت خود را به خارج
[از کشور]
منتقل کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com