Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
off-putting
U
نگران کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
uptight
U
نگران
agag
U
نگران
agog
U
نگران
apprehensive
U
نگران
anguished
U
نگران
perturbed
U
نگران
agaze
U
نگران
worked up
<idiom>
U
عصبانی ،نگران
bother
U
نگران شدن
bothered
U
نگران شدن
worry
U
نگران کردن
shook up
<idiom>
U
نگران ،ناراحت
solicitously
U
مایل نگران
anguish
U
نگران کردن
solicitous
U
مایل نگران
cark
U
نگران شدن
Don't worry!
<idiom>
U
نگران نباش!
never mind
<idiom>
U
نگران نباش
look for
U
نگران بودن
worries
U
نگران کردن
bothers
U
نگران شدن
bothering
U
نگران شدن
bated
U
مشتاقو نگران
I am not worried about it.
U
من در موردش نگران نیستم.
Don't worry about it!
<idiom>
U
در موردش نگران نباش!
weigh on/upon
<idiom>
U
نگران کردن شخص
let the chips fall where they may
<idiom>
U
نگران نتیجه یک کشف نبودن
You need spare no expense .
U
نگران خرج ( مخارج ) آن نباش
nervous Nelly
U
آدم همیشه نگران و دلواپس
Take no thought of the morrow.
U
نگران فردا
[آینده]
نباش.
concern
U
دلواپس کردن نگران بودن
nervous wreck
U
آدم بی نهایت عصبانی و نگران
concerns
U
دلواپس کردن نگران بودن
jitterbug
U
آدم همیشه نگران و دلواپس
bundle of nerves
U
آدم بی نهایت عصبانی و نگران
panicky person
U
آدم همیشه نگران و دلواپس
bag of nerves
U
آدم بی نهایت عصبانی و نگران
write off
<idiom>
U
پذیرش خسارت وپیش از آن نگران نبودن
We were all so anxious about you.
U
ما همه به خاطر تو اینقدر نگران بودیم.
to lose sleep over something
[someone]
<idiom>
U
بخاطر چیزی
[کسی]
نگران بودن ا
[صطلاح روزمره]
to greenwash
U
نشان دادن که انگاری نگران محیط زیست باشند
greenwash
U
نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
think nothing of something
<idiom>
U
فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
anguish
U
غمگین شدن نگران شدن
NiMH
U
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
skittish
U
رم کننده
abjurer or abjuror
U
کننده
ear-splitting
U
کر کننده
mitigatory
U
کم کننده
squasher
U
له کننده
filler
U
پر کننده
catterer
U
پچ پچ کننده
fillers
U
پر کننده
squelcher
U
له کننده
refutatory
U
رد کننده
solver
U
حل کننده
commulator
U
یک سو کننده
fluxing oil
U
اب کننده
filleted
U
پر کننده
jaberer
U
پچ پچ کننده
filleting
U
پر کننده
fillets
U
پر کننده
fillet
U
پر کننده
attenuant
U
اب کننده
tracker
U
پی کننده
bandwidth
U
یچ کننده
mitigative
U
کم کننده
spurner
U
رد کننده
trackers
U
پی کننده
hoppers
U
لی لی کننده
hopper
U
لی لی کننده
mauler
U
له کننده
crepitant
U
خش خش کننده
mumbler
U
من من کننده
thinner
U
کم کننده
percutient
U
دق کننده
rebutter
U
رد کننده
doers
U
کننده
doer
U
کننده
solvents
U
اب کننده
bidders
U
کننده
solvent
U
اب کننده
refuser
U
رد کننده
crusher
U
له کننده
surfy
U
کف کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com