Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
regardant
U
نگاه کننده به عقب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
voyeur
U
نگاه کننده
voyeurs
U
نگاه کننده
incarcerator
U
توقیف کننده نگاه دارنده
looker
U
نگاه کننده
peeper
U
نگاه کننده
Other Matches
keek
U
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloated
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me
U
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
glances
U
نگاه نگاه مختصر
glanced
U
نگاه نگاه مختصر
glance
U
نگاه نگاه مختصر
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
look here
U
نگاه کن
glimpsed
U
نگاه کم
leer
U
نگاه کج
glimpses
U
نگاه کم
leered
U
نگاه کج
glimpsing
U
نگاه کم
ganders
U
: نگاه
i say
U
نگاه کن
looked
U
نگاه
glimpse
U
نگاه کم
looks
U
نگاه
regards
U
نگاه
slant
U
نگاه کج
slanted
U
نگاه کج
slants
U
نگاه کج
leer
U
نگاه چپ
regard
U
نگاه
leered
U
نگاه چپ
gander
U
: نگاه
look
U
نگاه
leering
U
نگاه کج
regarded
U
نگاه
gloatingly
U
با نگاه
by sight
U
از نگاه
leers
U
نگاه چپ
leers
U
نگاه کج
view
U
نگاه
observantion
U
نگاه
leering
U
نگاه چپ
regarded
U
نگاه کردن
to look on with
U
نگاه کردن
stare
U
رک نگاه کردن
retrospection
U
نگاه به قهقرا
regard
U
نگاه کردن
regards
U
نگاه کردن
to watch
U
نگاه کردن
i say
U
نگاه کنید
vide infara
U
را نگاه کنید
to lay fast
U
نگاه داشتن
eyeing
U
نگاه کردن
squinny
U
کج کج نگاه کردن
glaringly
U
با نگاه خیره
Peeping Toms
U
نگاه دزد
Peeping Tom
U
نگاه دزد
to look daggers
U
چپ چپ نگاه کردن
stares
U
رک نگاه کردن
to lock out
U
نگاه داشتن
retrospective view
[on]
U
نگاه به گذشته
an am or ous glance
U
یک نگاه عاشقانه
stared
U
رک نگاه کردن
an intent look
U
یک نگاه مشتاقانه
an upward glance
U
نگاه سربالا
retrospect
U
نگاه به گذشته
squints
U
چپ نگاه کردن
glimpses
U
نگاه سریع
glimpsing
U
نگاه انی
glimpsing
U
نگاه سریع
oeillade
U
نگاه عاشقانه
shim
U
نظر یک نگاه
kept
U
نگاه داشته
at first sight
U
بیک نگاه
come-ons
U
نگاه دعوتآمیز
peeks
U
نگاه دزدانه
come-on
U
نگاه دعوتآمیز
gape seed
U
نگاه خیره
retrospectively
U
با نگاه بگذشته
peeking
U
نگاه دزدانه
at a glance
U
بیک نگاه
peeked
U
نگاه دزدانه
gloatingly
U
با نگاه خیره
glimpses
U
نگاه انی
to set eyes on
U
نگاه کردن
glimpsed
U
نگاه سریع
look down
U
با نگاه از رو بردن
squinted
U
چپ نگاه کردن
squint
U
چپ نگاه کردن
sheep's eye
U
نگاه عاشقانه
sheep's eyes
U
نگاه عاشقانه
gapeseed
U
نگاه خیره
sheep's eye
U
نگاه دزدکی
glimpse
U
نگاه انی
glimpse
U
نگاه سریع
to put to a pause
U
نگاه داشتن
holders
U
نگاه دارنده
glimpsed
U
نگاه انی
holder
U
نگاه دارنده
upholders
U
نگاه دارنده
upholder
U
نگاه دارنده
peek
U
نگاه دزدانه
tenable
U
نگاه داشتنی
to dwell on
U
نگاه کردن
to give support to
U
نگاه داشتن
to hang up
U
نگاه داشتن
see
U
نگاه کردن
sees
U
نگاه کردن
leers
U
نگاه کج کردن
stay
U
نگاه داشتن
stayed
U
نگاه داشتن
oblongs
U
نگاه ممتد
leers
U
نگاه دزدکی
oblong
U
نگاه ممتد
steely look
U
نگاه با اراده
hold
U
نگاه داشتن
pryingly
U
با نگاه دقیق
gazes
U
نگاه خیره
gazed
U
نگاه خیره
dirty look
<idiom>
U
چپ چپ نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look.
U
چپ چپ نگاه کردن
keek
U
نگاه دزدانه
refrain
U
نگاه داشتن
gazing
U
نگاه خیره
refrained
U
نگاه داشتن
refraining
U
نگاه داشتن
to catch a glimpse of
U
نگاه مختصرکردن
refrains
U
نگاه داشتن
holds
U
نگاه داشتن
gaze
U
نگاه خیره
leering
U
نگاه کج کردن
keep
U
نگاه داشتن
parthian glance
U
اخرین نگاه
leer
U
نگاه دزدکی
stops
U
نگاه داشتن
retaining
U
نگاه داشتن
stopping
U
نگاه داشتن
preservatize
U
نگاه داشتن
retains
U
نگاه داشتن
tackle
U
نگاه داشتن
tackled
U
نگاه داشتن
tackles
U
نگاه داشتن
tackling
U
نگاه داشتن
to keep in
U
نگاه داشتن
leer
U
نگاه کج کردن
stopped
U
نگاه داشتن
eying
U
نگاه کردن
leering
U
نگاه دزدکی
keeps
U
نگاه داشتن
leered
U
نگاه کج کردن
retain
U
نگاه داشتن
to keep any one waiting
U
نگاه داشتن
retained
U
نگاه داشتن
to stop
[doing something]
U
نگاه داشتن
eyes
U
نگاه کردن
leered
U
نگاه دزدکی
eye
U
نگاه کردن
leontief table
U
نگاه کنید به :
stop
U
نگاه داشتن
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
gawked
U
بی خیال نگاه کردن
pry
U
بادقت نگاه کردن
pries
U
فضولانه نگاه کردن
parthian glance
U
نگاه هنگام جدایی
looked
U
نگاه کردن نگریستن
pries
U
بادقت نگاه کردن
pried
U
فضولانه نگاه کردن
enwomb
U
در رحم نگاه داشتن
hide
U
مخفی نگاه داشتن
look
U
نگاه کردن نگریستن
gawk
U
احمقانه نگاه کردن
peek
U
زیرچشمی نگاه کردن
gawk
U
بی خیال نگاه کردن
pry
U
فضولانه نگاه کردن
shroud
U
در زیرحجاب نگاه داشتن
shrouded
U
در زیرحجاب نگاه داشتن
hides
U
مخفی نگاه داشتن
gaped
U
باشگفتی نگاه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com