Perdic | retaining | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 18 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	retaining U	ابقا کردن
	retaining U	نگهداشتن
	retaining U	نگاه داشتن
	retaining U	از دست ندادن
	retaining U	حفظ کردن
	retaining U	تمرکز دادن
	retaining U	احراز کردن
	retaining U	ابقاء کردن نگاه داشتن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	retaining wall U	دیوار حائل
	retaining fee U	وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
	retaining wall U	دیوار نگهبان دیوار محافظ
	retaining ring U	حلقهنگهدارنده
	retaining strap U	بندمحافظتی
	retaining wall U	دیوار ضامن
	oil retaining ring U	رینگ روغن
	earth retaining wall U	دیوار نگهبان خاک
	earth retaining wall U	دیوار پشت بند
	They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. U	آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.

Recent search history

Forum search