Total search result: 202 (3 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
Cerise <adj.> <noun> U |
نوعی صورتی پررنگ |
 |
 |
Magneta <adj.> <noun> U |
نوعی صورتی پررنگ |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
Oldrose <adj.> <noun> U |
صورتی پررنگ |
 |
 |
Fuchia <adj.> <noun> U |
نوعی بنفش پررنگ |
 |
 |
Mistyrose <adj.> <noun> U |
نوعی صورتی |
 |
 |
Rosepink <adj.> <noun> U |
نوعی صورتی |
 |
 |
highlight U |
پررنگ |
 |
 |
highlights U |
پررنگ |
 |
 |
highlighted U |
پررنگ |
 |
 |
A strong (weak)coffee (tea,etc. ) U |
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ ) |
 |
 |
checks U |
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود |
 |
 |
checked U |
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود |
 |
 |
check U |
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود |
 |
 |
fire bee U |
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی |
 |
 |
highlighting U |
نشان کردن پررنگ کردن |
 |
 |
bittersweet U |
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ |
 |
 |
pictogram U |
خط صورتی |
 |
 |
figured U |
صورتی |
 |
 |
asses' ears U |
نوعی گوشه [نوعی شاخه] |
 |
 |
Pale pink U |
صورتی کمرنگ |
 |
 |
trigon U |
گروه سه صورتی |
 |
 |
facial vision U |
بینایی صورتی |
 |
 |
pinkest U |
رنگ صورتی |
 |
 |
facial nerve U |
عصب صورتی |
 |
 |
nervus facialis U |
عصب صورتی |
 |
 |
pink |
رنگ صورتی |
 |
 |
pinker U |
رنگ صورتی |
 |
 |
majolica U |
یکجور کاشی صورتی |
 |
 |
isolation U |
در صورتی که ولتاژ قط ع شود و.. |
 |
 |
pinkish U |
مایل به رنگ صورتی |
 |
 |
maiolica U |
یکجور کاشی صورتی |
 |
 |
Rosybrown <adj.> <noun> U |
رنگی میان صورتی وقهوه ای |
 |
 |
to i. any thing with figures U |
یا صحههای صورتی به چیزی زدن |
 |
 |
bind U |
به صورتی که قابل اجرا باشد |
 |
 |
Salmon <adj.> <noun> U |
رنگی میان صورتی و نارنجی |
 |
 |
binds U |
به صورتی که قابل اجرا باشد |
 |
 |
doughface U |
دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود |
 |
 |
jump instruction U |
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند |
 |
 |
zeroes U |
پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد |
 |
 |
zero U |
پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد |
 |
 |
zeros U |
پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد |
 |
 |
omr U |
و به صورتی که قابل پردازش در کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
 |
 |
table of precedence U |
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند |
 |
 |
signaled U |
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد |
 |
 |
signalled U |
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد |
 |
 |
information U |
دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد |
 |
 |
signal U |
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد |
 |
 |
normalizes U |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
 |
 |
normalises U |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
 |
 |
normalising U |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
 |
 |
normalize U |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
 |
 |
defaults U |
نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود |
 |
 |
auto U |
امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود |
 |
 |
voltages U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
 |
 |
voltage U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
 |
 |
interrupts U |
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند |
 |
 |
defaulted U |
نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود |
 |
 |
default U |
نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود |
 |
 |
defaulting U |
نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود |
 |
 |
interrupting U |
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند |
 |
 |
interrupt U |
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند |
 |
 |
normalised U |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
 |
 |
identities U |
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است |
 |
 |
autos U |
امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود |
 |
 |
identity U |
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است |
 |
 |
copyhold U |
تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش |
 |
 |
jump instruction U |
موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد |
 |
 |
punch U |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
 |
 |
punches U |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
 |
 |
IF statement U |
عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است . |
 |
 |
punched U |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
 |
 |
reader U |
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند |
 |
 |
scrambled U |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
 |
 |
scrambling U |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
 |
 |
demanded U |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
 |
 |
readers U |
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند |
 |
 |
scramble U |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
 |
 |
demands U |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
 |
 |
scrambles U |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
 |
 |
demand U |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
 |
 |
bomb U |
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |
 |
 |
most favored nation U |
کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند |
 |
 |
pooler U |
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد |
 |
 |
bombs U |
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |
 |
 |
virtual U |
بخشی از RAM دریک برنامه کنترل کوتاه به صورتی که گویی یک سیستم ذخیره سازی دیسک سریع است |
 |
 |
bombed out U |
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |
 |
 |
bombed U |
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |
 |
 |
ZMODEM U |
گونه پیشرفته پروتکل ارسالی MODEM که قادر به تشخیص خطا و توانایی ارسال مجدد است در صورتی که اتصال قط ع شود |
 |
 |
smoke test U |
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند |
 |
 |
serial U |
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند |
 |
 |
surged U |
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود |
 |
 |
surges U |
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود |
 |
 |
surge U |
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود |
 |
 |
server U |
که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند |
 |
 |
serials U |
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند |
 |
 |
storage U |
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود |
 |
 |
alternation U |
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند |
 |
 |
disjunction U |
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند |
 |
 |
transferring U |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
 |
 |
transfers U |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
 |
 |
substitute character U |
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود |
 |
 |
transfer U |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
 |
 |
referees U |
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد |
 |
 |
referee U |
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد |
 |
 |
refereeing U |
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد |
 |
 |
refereed U |
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد |
 |
 |
repeats U |
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید |
 |
 |
repeat U |
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید |
 |
 |
hottest U |
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد |
 |
 |
euler theorem U |
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد |
 |
 |
hot U |
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد |
 |
 |
hotter U |
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد |
 |
 |
hot U |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
 |
 |
hottest U |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
 |
 |
hotter U |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
 |
 |
startup disk U |
فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود |
 |
 |
Rudbar U |
شهر رودبار [این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.] |
 |
 |
inputted U |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
 |
 |
input U |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
 |
 |
security U |
کپی از دیسک یا نوار یا فایل که در محل ایمن قرار دارد در صورتی که کپی موجود خراب شود یا گم شود |
 |
 |
defaulted U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
defaults U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
defaulting U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
default U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
international standards organization U |
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند |
 |
 |
shutdown U |
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند |
 |
 |
shutdowns U |
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند |
 |
 |
Farahan U |
فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.] |
 |
 |
demands U |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
 |
 |
demanded U |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
 |
 |
demand U |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
 |
 |
tenant by curtesy U |
عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند |
 |
 |
soft U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
 |
 |
softest U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
 |
 |
softer U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
 |
 |
shoulders U |
[اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.] |
 |
 |
Afshar design U |
طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند] |
 |
 |
some kind [of] U |
یک نوعی [از] |
 |
 |
generic U |
نوعی |
 |
 |
typical U |
نوعی |
 |
 |
fellow feeling U |
حس هم نوعی |
 |
 |
a kind [of] U |
نوعی [از] |
 |
 |
auks U |
نوعی پنگوئن |
 |
 |
auk U |
نوعی پنگوئن |
 |
 |
mixer U |
نوعی خط دفاعی |
 |
 |
type tests U |
ازمایشهای نوعی |
 |
 |
manta U |
نوعی ردا |
 |
 |
cod U |
نوعی ماهی |
 |
 |
india paper U |
نوعی کاغذنازک |
 |
 |
petard U |
نوعی بمب |
 |
 |
cowries U |
نوعی کس گربه |
 |
 |
typical sample U |
نمونه نوعی |
 |
 |
poniter U |
نوعی سگ شکار ی |
 |
 |
plug key |
نوعی کلید |
 |
 |
pitchblende U |
نوعی اورانیت |
 |
 |
lustring U |
نوعی پروانه |
 |
 |
peanoforte U |
نوعی پیانو |
 |
 |
patent anchor U |
نوعی لنگر |
 |
 |
mastic U |
نوعی درزبند |
 |
 |
harvestman U |
نوعی عنکبوت |
 |
 |
orthographic U |
نوعی طرح |
 |
 |
near leg pickup and turnover U |
نوعی کنده رو |
 |
 |
tweed U |
نوعی فاستونی |
 |
 |
marquise U |
نوعی گلابی |
 |
 |
marc U |
نوعی عرق |
 |
 |
cutlasses U |
نوعی قمه |
 |
 |
colt U |
نوعی طپانچه |
 |
 |
colts U |
نوعی طپانچه |
 |
 |
plylogeny U |
پدیدایی نوعی |
 |
 |
slip joint pliers |
نوعی انبردست |
 |
 |
chiffon U |
نوعی کیک |
 |
 |
phylogenesis U |
پدیدایی نوعی |
 |
 |
mapes U |
نوعی پرش با یک پا |
 |
 |
cutlass U |
نوعی قمه |
 |
 |
bills U |
نوعی شمشیرپهن |
 |
 |
it is of a different kind U |
نوعی دیگراست |
 |
 |
kb 0 U |
نوعی هواپیماست |
 |
 |
crapping U |
نوعی قمار |
 |
 |
crapped U |
نوعی قمار |
 |
 |
crap U |
نوعی قمار |
 |
 |
lutestring U |
نوعی پروانه |
 |
 |
another guess U |
نوعی دیگر |
 |
 |
rutabaga U |
نوعی کلم |
 |
 |
malvasia U |
نوعی انگور |
 |
 |
kenning U |
نوعی استعاره |
 |
 |
albacore U |
نوعی زیردریایی |
 |
 |
bulldog U |
نوعی سگ بزرگ |
 |
 |
bulldogs U |
نوعی سگ بزرگ |
 |
 |
cocker spaniels U |
نوعی سگ پاکوتاه |
 |
 |
acaleph U |
نوعی صدف |
 |
 |
mixers U |
نوعی خط دفاعی |
 |
 |
saint bernard U |
نوعی سگ بزرگ |
 |
 |
aerocommander U |
نوعی هواپیما |
 |
 |
airedale U |
نوعی سگ خرمایی |
 |
 |
cowrie U |
نوعی کس گربه |
 |
 |
cowry U |
نوعی کس گربه |
 |
 |
brocoli U |
نوعی گل کلم |
 |
 |
charade U |
نوعی معما |
 |
 |
charade U |
نوعی بازی |
 |
 |
greyhound U |
نوعی تازی |
 |
 |
broccoli U |
نوعی گل کلم |
 |
 |
greyhounds U |
نوعی تازی |
 |