Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prototype
U
نمونه نخستین
prototypes
U
نمونه نخستین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
at first a
U
در نخستین دید در وهله نخستین
module
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling
U
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample
U
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled
U
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling
U
نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample
U
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes
U
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
quadrages ima
U
نخستین
initials
U
نخستین
our first parents adam and eva
U
نخستین ما
premiere
U
نخستین
proto
U
نخستین
premiered
U
نخستین
primal
<adj.>
U
نخستین
incipient
U
نخستین
premieres
U
نخستین
primary
U
نخستین
premiering
U
نخستین
mixer
U
نخستین
initialing
U
نخستین
first detector
U
نخستین
initialed
U
نخستین
premier
U
نخستین
premiers
U
نخستین
initial
U
نخستین
mixers
U
نخستین
initialling
U
نخستین
first
U
نخستین
initialled
U
نخستین
primary treatment
U
پاکسازی نخستین
primary reinforcement
U
تقویت نخستین
prime coat
U
روکش نخستین
the opening chapter
U
نخستین فصل
primary treatment
U
تصفیه نخستین
trivium
U
دوره نخستین
primary productivity
U
فراوردگی نخستین
primary zones
U
نواحی نخستین
proenomen
U
نام نخستین
prototypes
U
نخستین بشر
the first day
U
نخستین رور
the first of all
U
نخستین همه
octateuch
U
نخستین عهدعتیق
rough coat
U
نخستین اندود
primary group
U
گروه نخستین
prototype
U
نخستین بشر
protomartyr
U
نخستین شهید
springer stone
U
نخستین رگ پاطاق
primary processes
U
فرایندهای نخستین
first rate
U
نخستین درجه
initial stage
U
طبقه نخستین
by return of post
U
با نخستین پست
menarche
U
نخستین قاعدگی
book one
U
جلد نخستین
at the first onset
U
در نخستین وهله
at the first blush
U
در نخستین وهله
at first push
U
در نخستین وهله
primary anxiety
U
اضطراب نخستین
primary
U
مقدماتی نخستین
primary colors
U
رنگهای نخستین
initial movement
U
نخستین اقدام
initial expenses
U
هزینه نخستین
incunabula
U
نخستین دوره
first hand
U
نخستین بازی کن
first aids
U
کمکهای نخستین
hexateuch
U
نخستین توریه
crossover
U
تمرکز نخستین
his opening remarks
U
نخستین گفتههای وی
in the egg
U
در مرحله نخستین
incipience
U
حالت نخستین
prime
U
نخستین اولیه
primed
U
نخستین اولیه
primes
U
نخستین اولیه
incipincy
U
حالت نخستین
first impression
U
برداشت نخستین
primordial
U
اصل نخستین
primary motivation
U
انگیزش نخستین
primary needs
U
نیازهای نخستین
as a first step
<adv.>
U
نخستین
[اولا]
primary personality
U
شخصیت نخستین
primary drive
U
سائق نخستین
break one's duck
U
کسب نخستین امتیاز
primordial
U
عنصر نخستین اساسی
hexateuchal
U
شش کتاب نخستین از تورات
prodelision
U
حذف نخستین حرفCanis
opener
U
نخستین مسابقه از یک دورمسابقه
the first person
U
نخستین شخص متکلم
initiate
U
نخستین قدم رابرداشتن
primary reinforcer
U
تقویت کننده نخستین
rudimentary knowledge
U
دانش مقدماتی یا نخستین
primary sensory area
U
ناحیه حسی نخستین
incipient stages
U
مراحل نخستین یا ابتدائی
maiden speeches
U
نخستین نطق شخص
maiden speech
U
نخستین نطق شخص
primary projection area
U
ناحیه فرافکنی نخستین
initial inverse voltage
U
ولتاژ معکوس نخستین
firstling
U
نوبر نخستین نتیجه
primary mental abilities
U
تواناییهای عقلی نخستین
at the earliest p moment
U
در نخستین وهله امکان
recoil
U
بحال نخستین برگشتن
foal tooth
U
نخستین دندان اسب
on the first occasion
U
در نخستین وهله یا فرصت
draw first blood
U
کسب نخستین امتیاز
recoiled
U
بحال نخستین برگشتن
fifteen
U
نخستین امتیاز گیم
primary consumers
U
مصرف کنندگان نخستین
recoils
U
بحال نخستین برگشتن
protoplast
U
نخستین ادم افریده
recoiling
U
بحال نخستین برگشتن
primary amentia
U
نقص عقل نخستین
net primary production
U
تولید خالص نخستین
initiating
U
نخستین قدم رابرداشتن
acrospire
U
نخستین جوانهء دانه
primary process thinking
U
اندیشیدن در فرایند نخستین
first fruits
U
نخستین دستاوردهای هر چیز
initiates
U
نخستین قدم رابرداشتن
gross primary product
U
تولید ناخالص نخستین
initiated
U
نخستین قدم رابرداشتن
hetaerism
U
ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
relapsed
U
مرتد بحال نخستین برگشتن
heptateuch
U
هفت کتاب نخستین توریه
relapsing
U
مرتد بحال نخستین برگشتن
fleshment
U
خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
prototypes
U
اصل ماده نخستین افریده
plough monday
U
نخستین دوشنبه پس از خاج شویان
relapses
U
مرتد بحال نخستین برگشتن
original sin
U
نخستین گناه ادم ابوالبشر
primary mental deficiency
U
عقب ماندگی ذهنی نخستین
primate
U
راسته پستانداران نخستین پایه
retranslate
U
دوباره بزبان نخستین دراوردن
relapse
U
مرتد بحال نخستین برگشتن
prototype
U
اصل ماده نخستین افریده
premier
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
first reading
U
طرح نخستین لایحه قانونی درمجلس
imfancy
U
عدم بلوغ نخستین دوره رشد
protogenic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
premiere
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiered
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premieres
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiering
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
protasis
U
نخستین قسمت درام قدیم رومی
protogenetic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
stars and bars
U
نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
ground
U
بگل نشاندن اصول نخستین را یاددادن
premiers
U
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
sixth man
U
نخستین بازیگرذخیرهای که وارد میدان میشود
previous examination
U
نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
break shot
U
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
revalorization
U
اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
to nip or crush in the bud
U
در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
freshers
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
restorationism
U
عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
fresher
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
pelasgic
U
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
little go
U
نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
the great exhibition
U
نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
debut
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
romulus
U
رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
debuts
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
mural crown
U
ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
debutant
U
نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
platonic cycle or year
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
paragon
U
نمونه
module
U
نمونه
specimens
U
نمونه
sampling
U
نمونه
instance
U
نمونه
progenitors
U
نمونه
calligraph
U
نمونه
progenitor
U
نمونه
schemata
U
نمونه
schema
U
نمونه
instances
U
نمونه
specimen
U
نمونه
precedent
U
نمونه
breadboard
U
نمونه
paragons
U
نمونه
modelled
U
نمونه
models
U
نمونه
precedents
U
نمونه
sampled
U
نمونه
modeled
U
نمونه
types
U
نمونه
ensample
U
نمونه
patterns
U
نمونه
pattern
U
نمونه
copies
U
نمونه
paradigm
U
نمونه
paradigms
U
نمونه
example
U
نمونه
typed
U
نمونه
type
U
نمونه
copied
U
نمونه
strickle
U
نمونه
representatives
U
نمونه
representative
U
نمونه
foretype
U
نمونه
typicalness
U
نمونه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com