Perdic | نقط های که اجرای ویدیو در آن ملایم نیست و به علت فریمهای گم شده نامناسب به نظر می رسد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	playback rate scale factor U	نقط های که اجرای ویدیو در آن ملایم نیست و به علت فریمهای گم شده نامناسب به نظر می رسد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	adagio	آهسته و ملایم [اجرای آهنگ باهستگی]
	PLV U	الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
	pan U	حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
	pan- U	حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
	pans U	حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
	NetBEUI U	گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
	defective U	خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
	segment U	بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
	segments U	بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
	unfit U	نامناسب نامناسب کردن
	stuck beacon U	ایستگاه مرتباگ فریمهای اخطار می فرستد
	high level U	قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
	high-level U	قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
	chaining U	اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
	real time U	اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی
	Sound Recorder U	امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
	All is not gold that glitters. <proverb> U	هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
	run duration U	خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
	pipeline U	اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
	pipelines U	اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
	winchester disk U	دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
	camcorder U	دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
	camcorders U	دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
	feasibility study U	مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
	application of fire U	اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
	step frame U	استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
	panels U	نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
	panel U	نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
	Vivo U	قالب حمل ویدیو روی اینترنت
	possession money U	حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود
	transparent U	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
	transparently U	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
	multimedia U	ترکیب صوت و گرافیک و ویدیو و متن در برنامه کاربردی
	leaving files open U	به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
	infelicitious U	نامناسب
	inapt U	نامناسب
	foreign U	نامناسب
	improper U	نامناسب
	unhandsome U	نامناسب
	untoward U	نامناسب
	inappropriate U	نامناسب
	malapropos U	نامناسب
	misbecoming U	نامناسب
	maladapted U	نامناسب
	unmeet U	نامناسب
	unsuitably U	نامناسب
	timeless U	نامناسب
	unsuitable U	نامناسب
	horizontal U	تعداد خط وطی در صفحه نمایش ویدیو که در ثانیه تنظیم میشود
	ntsc U	انجمن آمریکایی که استانداردها برای تلویزیون و ویدیو تعریف میکند
	his parentage isunknown U	اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
	constants U	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
	constant U	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
	inappropriate U	نامناسب ناجور
	incommensurate U	نارسا نامناسب
	unpleasantness U	وضع نامناسب
	inopportune U	بی موقع نامناسب
	bad soil U	خاک نامناسب
	mismarriage U	پیوند نامناسب
	ill sorted U	نامناسب ناجور
	misplaced U	نامناسب نابجا
	bad break U	قطع نامناسب
	inutile U	بیهوده نامناسب
	improper U	نامناسب نادرست
	unplayable U	زمین نامناسب
	incompatible U	ناجور نامناسب
	unrighteous U	ناصالح نامناسب
	inadequately U	بطور نامناسب
	inconveniently U	بطور نامناسب
	pic U	الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
	pattern U	الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
	patterns U	الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
	out of order <idiom> U	برخلاف قانون ،نامناسب
	unapt U	نامناسب غیر محتمل
	misalliance U	اتحاد وائتلاف نامناسب
	malinvestment U	سرمایه گذاری نامناسب
	Irrelevent. I nappropriate. Out of place. U	بیجا ( بی مورد ؟نامناسب )
	misbecome U	نامناسب بودن برای
	mismate U	وصلت نامناسب کردن
	dissocial U	نامناسب برای معاشرت
	monochrome U	استاندارد آداپتور ویدیو در سیستمهای PC قدیمی که متن را در خط هایی از ستون ها نمایش میدهد
	time resolution U	جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
	inapplicable U	غیر قابل اجرا نامناسب
	alignment U	قرار گرفتن نامناسب در صفحه
	bad page break U	قطع یا مکث نامناسب صفحه
	flames U	ارسال پیام نامناسب به کاربر
	flame U	ارسال پیام نامناسب به کاربر
	alignments U	قرار گرفتن نامناسب در صفحه
	alien U	متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
	aliens U	متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
	add insult to the injury <idiom> U	[بدتر کردن یک وضعیت نامناسب]
	junk surf U	امواج نامناسب برای موج سواری
	scratch file U	نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
	media U	دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
	D SUB connector U	ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
	white book U	ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
	MCI U	دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای را میدهد مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
	heaping U	مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
	heaps U	مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
	heap U	مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
	MDA U	استاندارد آداپتور ویدیو که در سیستمهای PC ابتدایی به کار می رفت و متن را خط وطی از ستون ها نمایش میدهد
	it is past all hope U	جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
	MDRAM U	حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
	multibank dynamic random access memory U	حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
	flag days U	روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
	Media Player U	برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
	DIA/DCA U	روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن و ویدیو روی شبکه . بخشی از استاندارهای IBM SNA
	unhandy U	ناراحت نامناسب برای حمل ونقل دور از دسترس
	performance standard U	معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
	pre imaging U	تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
	multimedia U	محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو
	de scramble U	سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
	fix U	تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
	power approach U	تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
	fixes U	تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
	de scrambler U	وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
	lighted U	امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
	light U	امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
	lightest U	امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
	routing U	صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد
	desktop U	ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
	lenis U	ملایم
	blandest U	ملایم
	mild flavoured U	ملایم
	pigeon livered U	ملایم
	agreeable U	ملایم
	selfpossessed U	ملایم
	lamblkin U	ملایم
	equable U	ملایم
	lambent U	ملایم
	smoothe U	ملایم
	lenitive U	ملایم
	sottovoce U	ملایم
	lentamente U	ملایم
	breezy U	ملایم
	sedated U	ملایم
	mild U	ملایم
	milder U	ملایم
	soft <adj.> U	ملایم
	fair spoken U	ملایم
	sedating U	ملایم
	moderate U	ملایم
	softest U	ملایم
	moderated U	ملایم
	good natured U	ملایم
	good tempered U	ملایم
	moderates U	ملایم
	gentlest U	ملایم
	gentler U	ملایم
	gentle U	ملایم
	temperate U	ملایم
	good-tempered U	ملایم
	emolliate U	ملایم
	good-natured U	ملایم
	sedate U	ملایم
	softer U	ملایم
	soft U	ملایم
	sedates U	ملایم
	clement U	ملایم
	smooth <adj.> U	ملایم
	debonnaire U	ملایم
	dolce U	ملایم
	moderating U	ملایم
	bland U	ملایم
	smooth U	ملایم
	benignly U	ملایم
	benign U	ملایم
	self-possessed U	ملایم
	easier U	ملایم
	easy U	ملایم
	blander U	ملایم
	meek U	ملایم
	smoothed U	ملایم
	smoothest U	ملایم
	smooths U	ملایم
	restrained U	ملایم
	easiest U	ملایم
	mildest U	ملایم
	ip U	واحد نمایش مخصوص که به کار بردن امکان میدهد صفحات ویدیو متن ویرایش کنند پیش از ارسال آنها به پایگاه داده اصلی
	self- U	سیستمم کد گذاری حروف خطا یا نامناسب را تشخیص دهد ولی نمیتواند ترمیم کند
	mildly U	بطور ملایم
	kindly climate U	اب وهوای ملایم
	attemper U	ملایم کردن
	cooling off U	ملایم شدن
	lambencyr U	با روشنائی ملایم
	downy U	ملایم نرم
	shelving U	شیب ملایم
	benedict U	خوشحال ملایم
	qualifier U	ملایم سازنده
	qualifiers U	ملایم سازنده
	suave U	ملایم مودب
	peanoforte U	اهنگ ملایم
	od U	سوگند ملایم
	glacis U	شیب ملایم
	kindlity U	بطور ملایم
	odd U	:سوگند ملایم
	odder U	:سوگند ملایم
	oddest U	:سوگند ملایم
	gentle slope U	شیب ملایم
	glacis U	سرازیری ملایم