Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
docking plan
U
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
project planning
U
نقشه کشی ساختمان
block-plan
U
نقشه اولیه ساختمان
structuring
U
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
structure
U
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
structures
U
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
orthograph
U
تصویر جبهه ساختمان با خط ها و گوشههای راست
ground landlord
U
کسی که زمینی را برای ساختمان کردن اجاره میدهد
wet wing
U
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
line route map
U
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
wiring diagram
U
نمودار سیم کشی ساختمان نقشه سیم کشی دیاگرام سیم کشی
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
topographic map
U
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
homoplastic
U
هم ساختمان
mechanisms
U
ساختمان
structuring
U
ساختمان
constructions
U
ساختمان
construction
U
ساختمان
built-up
U
پر از ساختمان
built up
U
پر از ساختمان
building
U
ساختمان
building line
U
بر ساختمان
carbody
U
ساختمان
erections
U
ساختمان
erection
U
ساختمان
mechanism
U
ساختمان
type
U
ساختمان
substructures
U
پی ساختمان
structure
U
ساختمان
stances
U
ساختمان
stance
U
ساختمان
making
U
ساختمان
types
U
ساختمان
structures
U
ساختمان
substructure
U
پی ساختمان
frame
U
ساختمان
foundation
U
پی ساختمان
typed
U
ساختمان
structureless
U
بی ساختمان
structure of an animal
U
ساختمان
setting out
U
پیاده کردن نقشه
zonation
U
ساختمان غشایی
edifices
U
ساختمان بزرگ
structuralization
U
ایجاد ساختمان
house building
U
ساختمان مسکونی
aesthetically
U
زیباشناسی ساختمان
cost of construction
U
بهای ساختمان
steel construction
U
ساختمان فولادی
hydraulic construction
U
ساختمان ابی
under construction
U
دردست ساختمان
home building
U
ساختمان مسکونی
steel framed structured
U
ساختمان فولادی
overall width
U
عرض ساختمان
aesthetic
U
زیباشناسی ساختمان
edifice
U
ساختمان بزرگ
structuralize
U
ساختمان کردن
City Hall
U
ساختمان شهرداری
trench
U
گود ساختمان
plant construction
U
ساختمان کارخانه
sandwitch construction
U
ساختمان لایهای
dentition
U
ساختمان دندانها
constructiveness
U
قوه ساختمان
data structure
U
ساختمان داده ها
construction
U
تعبیر ساختمان
constructions
U
تعبیر ساختمان
propylaeum
U
در بزرگ ساختمان
make
U
ساختمان ساخت
component part
U
جزء ساختمان
stonework
U
ساختمان سنگی
apartment house
U
ساختمان آپارتمانی
trenches
U
گود ساختمان
constructional dimension
U
بعد ساختمان
physique
U
ساختمان بدن
physiques
U
ساختمان بدن
shells
U
بدنه ساختمان
shelling
U
بدنه ساختمان
constructional feature
U
طرح ساختمان
shell
U
بدنه ساختمان
constructional dimension
U
ابعاد ساختمان
pygidium
U
ساختمان دم و کفل
high-rise
U
ساختمان بلند
makes
U
ساختمان ساخت
columnar structure
U
ساختمان ستونی
primary structure
U
ساختمان اصلی
crane construction
U
ساختمان جرثقیل
soil structure
U
ساختمان خاک
primary structure
U
ساختمان اولیه
frontage
U
نمای ساختمان
frontages
U
نمای ساختمان
contracting industry
U
صنعت ساختمان
site engineering
U
مدیر ساختمان
contractors pump
U
پمپ ساختمان
situation of a building
U
موقعیت ساختمان
cost of construction
U
هزینه ساختمان
headroom
U
ارتفاع ساختمان
facility
U
مکان ساختمان
aircraft structure
U
ساختمان هواپیما
inhouse work
U
توکار ساختمان
on the stocks
U
در دست ساختمان
cone
U
ساختمان مخروطی
steeples
U
ساختمان بلند
steeple
U
ساختمان بلند
chapter-house
U
ساختمان جلسات
building line
U
خط کناری ساختمان
trisyly
U
ساختمان سه ستونی
integral construction
U
ساختمان یکپارچه
fabric
U
ساختار ساختمان
building material
U
مصالح ساختمان
fronting
U
نمای ساختمان
front
U
نمای ساختمان
main building
U
ساختمان اصلی
turn out
U
ساختمان اب پخش
civil engineering
U
مهندسی ساختمان
building costs
U
هزینههای ساختمان
building connection
U
انشعاب ساختمان
building component
U
اجزای ساختمان
handrail
U
نرده ساختمان
handrails
U
نرده ساختمان
front
U
نمای ساختمان
fleuron
U
[آراستن ساختمان با گل]
blindage
U
صافکاری ساختمان
office building
U
ساختمان اداری
laminated construction
U
ساختمان ورقهای
laminated structure
U
ساختمان لایهای
apartment building
U
ساختمان اپارتمانی
laminated structure
U
ساختمان متورق
formation
U
ساختمان تشکیلات
foundation soil
U
پی ریزی ساختمان
length overall
U
طول ساختمان
administration building
U
ساختمان اداری
tower building
U
ساختمان برجی
local building inspector
U
پلیس ساختمان
low loss construction
U
ساختمان کم تلفات
annexe
U
ساختمان فرعی
architectonic
U
تکنولوژی ساختمان
structurally
U
وابسته به ساختمان
intermediate structure
U
ساختمان داخلی
material
U
مصالح ساختمان
materials
U
مصالح ساختمان
banded structure
U
ساختمان نواری
blocks
U
یک دستگاه ساختمان
blocked
U
یک دستگاه ساختمان
block
U
یک دستگاه ساختمان
entrance door
U
در جلویی
[ساختمان]
entrance
U
در جلویی
[ساختمان]
entry door
U
در جلویی
[ساختمان]
front door
[of house]
U
در جلویی
[ساختمان]
structural
U
وابسته به ساختمان
auxiliary construction
U
ساختمان کومکی
smokestacks
U
دودکش ساختمان
industrial building
U
ساختمان صنعتی
civil engineer
U
مهندس ساختمان
bunkhouse
U
ساختمان خوابگاه
gross area
U
پهنه ساختمان
built in
U
جزو ساختمان
exhibition building
U
ساختمان نمایشگاه
building trade worker
U
تعمیرکار ساختمان
system's design
U
ساختمان سیستم
high rise block
U
ساختمان بلند
superstructures
U
ساختمان فوقانی
height overall
U
ارتفاع ساختمان
capital construction
U
ساختمان سرمایه
real estate
U
املاک و ساختمان
tectonics
U
ساختمان شناسی
imperfect structural
U
ساختمان ناتمام
building trade joinery
U
نجاری ساختمان
height of building
U
بلندی ساختمان
building permit
U
پروانه ساختمان
building plant
U
وسایل ساختمان
smokestack
U
دودکش ساختمان
civil engineers
U
مهندس ساختمان
building official
U
بازرسان ساختمان
building system
U
سیستم ساختمان
superstructure
U
ساختمان فوقانی
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com